#عاشقانه_های_شهدایی
همیشه توی خونه صدام میزد:
همسرِ شهید نوروزی
همسرِ شهید جان....
وقتی زل میزد بهم
میگفتم باز چیشده؟☺️
میگفت:
سن و سالت کوچیکتر از اونیه که بهت بگن همسرِ شهید
هنوز بچه ای آخه....😊
عوضش میشی کوچکترین همسر شهید...😍
روزی که بعد از شهادتِ آقا مهدی رفتیم زیارت دمشق،
خیلی دلتنگ بودم...
گلایه کردم به بی بی جان...
همون شب اومد به خوابم...
تو اتاق هتل بودیم اومد تو اتاق،
بغلم کرد سرمو بوسید....
گفت نبینم تنهایی ؛من همیشه کنارت هستم....♥️😔
🌷همسر شهید مهدی نوروزی🌷
@ZendegiShohadayii
↺بـرایشـــهداءمینویسم↶
◽️مینویسم تا یادم نرود تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم... با شهدا بودن سخت نیست، باشهدا ماندن سخت است...
◽️شهداء از ما أشک نمیخواهند، عمل میخواهند... ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟ غیبت کردیم ؟ دروغ گفتیم ؟ نگاه به نامحرم کردیم ؟ چه کردیم؟ ؟؟
◽️شهداء به شما قول میدهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امید داشته باشم وتا زندهام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم ...
@ZendegiShohadayii
🌷شـهادت سنـگ را بوسیدنے کرد . . .
🌿شـهادت خاکها را دیدنے کرد . . .
🌷در آنجایی کـه عقل و علـم ماندنـد. . .
🌿شهـادتعشـ⚘ـق را فهمیدنے کرد . .
@ZendegiShohadayii
•••
گفتن
شهیدنشےمیمیری...!
گفتیم
اللهمالرزقناشهادتفےسبیلك
گفتنشهید...
اولبایدشهیدانہزندگےکنہ!!
حقیقتادیگہروموننشدچیزیبگیم...!(:
#اللهمارزقناتوفیقشهادھ...
@ZendegiShohadayii
~🕊
#شهیدانه
بهش میگن: امیدجان میشھ کمتࢪ بࢪی هیئت؟
اشاࢪه میکنھ بھ پسࢪش و میگھ:
اگھ علے ࢪو یھ نفࢪ ازتون بگیࢪھ چھ حالے میشین؟!
میگن: خب معلومھ طاقت نمیاࢪیم!!
میگھ: امامحسین(؏) و هیئت ࢪو از من نگیࢪید
چون طاقت نمیاࢪم💔!
#شهید_امید_اکبری♥️🕊
@ZendegiShohadayii
~🕊
🌿فرازے از وصیت نامه💌
ما انتظار او را نمےڪشیم؛
او انتظار ما را مےڪشد..!
و وقتے خودمان را اصلاح ڪنیم
بعدِ ساعاتے، ظھور مےڪند..
#شهید_احمد_مشلب♥️🕊
@ZendegiShohadayii
🌹#خاطرات محمدحسین🌹
#سلمانی 👇
مدتی بود که محمدحسین تصمیم گرفته بود اصلاح کردن را یاد بگیرد👌
یک بار آمد و به بچه ها گفت هرکس میخواهد سرش را اصلاح کند بیاید😍
من تازه کارم ..می خواهم یاد بگیرم ..
آن روز تعدادی از بچهها از جمله خودمان آمدیم و سرمان را اصلاح کرد
خب کارش هم بد نبود از آن به بعد دیگر محمدحسین همیشه قیچی و شانه همراهش بود😅
از اینکه می توانست کاری برای بچه ها بکند خیلی لذت می برد 👌
هر وقت فرصتی پیش میآمد و کسی به او مراجعه میکرد با ذوق و شوق سرش را اصلاح میکرد ...
تا زمانی که من مجروح شده بودم و به خاطر جانبازی در آسایشگاه بستری بودم ..به ملاقات می آمد و موهای سرم را کوتاه میکرد 🌷
یادمه یک بار موهای زیادی دوروبر ریخته بود بعد از اینکه سرم را اصلاح کرد خواستم موها را جمع کنم نگذاشت و ناراحت شد ...
گفتم :حداقل بگذار موهای سر خودم راجمع کنم
جارورا گرفت(گفت من خودم باید این کار را انجام بدهم🌹
و آخر هم نگذاشت...
دلش می خواست زحمتی که می کشید خالصانه باشد و تمام و کمال خودش انجام دهد😔
🌷هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست🌷
🌷 نه هر که سر بتراشد قلندری داند🌷
.
#سردار_دلها
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
@ZendegiShohadayii
#ڪلام_شهدا🕊🌷
◽️شـرط ورود در جمع شهداء اخلاص اسـت ... و اگــر این شرط را دارۍ چه تفاوت میکند نامت چیست و شغلت ؟!
#شهید_آوینی
@ZendegiShohadayii
•|♥️|•
🍃همیـشه تا ساعتـے پـس از پایان کـار
در محـل کارش میماند و کار میکرد
تا همـہ حـقـوقـے کـه دریـافت میکند
"حـــلال باشد"
#شهید_حمید_سیاهکالیمرادی
@ZendegiShohadayii
تصدقتشوم
سنشهادتبھکودکانرسیدھ
قصدآمدننداریامیدغریبانتنها..؟!
#أینصاحبنا🌱
#قدس
@ZendegiShohadayii
☆∞🦋∞☆
『شھـادتـــــ یڪ هنر
وشهـید🕊
یڪ هنرمندِ واقعے است ...
#شهیدبابڪنورے🌿
@ZendegiShohadayii
~🕊
#تلنگر💥
.
.☘#شهیـد بیدارت میڪند
🥀#شهیـد دستت را میگیرد✋🏻
☘شهیـد #شهیـدت مےڪند اگر که
🥀 بخواهی
☘فرقـی نمی ڪند...
🥀" فڪه " و " #اروند"
☘یا " دمشق " و "#حلب"
🥀 یا " صعده "و " #صنعا "
🌻...و این را بــدان:هرکسی
🌾 با یڪ #شهیدی خو گرفت
🌻روز #محــشــــــر آبــــرو از او گرفت
@ZendegiShohadayii