eitaa logo
【✧شَـہیـدْعیسۍٰعَلۍبُـرْجۍ✧】
177 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
◈↜القناة ↜الشهيد المدافع عن مرقد السيدة زينب عليه السلام┇ ↜شهيد عيسى علي برجي┇ یابِنتَ مُرتَضي••شَبابُنا لَکِ الفِدا┇🕊 ⊙موالید برج البرجانة↜1997/2/21 ⊙إستشهد في↜2020/2/28
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 ‍ شیخ رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند و 20 ریال اجاره از آنها میگرفت. بعدازچند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند. رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده... ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن. این ۲۰ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت " اون وقت تو دوره زمونه الان دقیقا کرایه هارو با فرزند دار شدن مردم بالا میبرن... پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خداى رحمانِ خجسته و والا، به مردمانِ دلرحم رحم مى کند. (پس) به ساکنان زمین رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند.» 📕کیمیای محبت |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊ ‍
🔺مادر دروغگو... پسر هشت ساله‌ای مادرش فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدرش از او پرسید: «پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟» پسر با معصومیت جواب داد: «مادر اولی‌ام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.» پدر با تعجب پرسید: «چطور؟» پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم مادرم را اذیت می‌کرم، مادرم می‌گفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطنت ادامه می‌دادم. با این حال، وقت غذا مرا صدا می‌کرد و به من غذا می‌داد. ولی حالا هر وقت شیطنت کنم مادر جدیدم می‌گوید اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمی‌دهد و الان دو روز است که من گرسنه‌ام.»😔 |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
وقتی برای خدا باشی، تو را آنقدر مشهور می کند که عالم تو را بشناسد... ثمرۀ اخلاص و معامله با خدا این است. ❤️ |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊
【✧شَـہیـدْعیسۍٰعَلۍبُـرْجۍ✧】
#سلام‌‌بر‌ابراهیم۱📚 معجزه‌اذان مثل بازجو ها پرسیدم : اسمت چیه ، در چه و مسئولیت خودت را هم بگو! خودش
۱📚 معجزه اذان اشک در چشمانش حلقه زد‌ . با گلویی بغض گرفته شروع به صحبت کرد و مترجم سریع ترجمه کرد : به ما گفته بودند شما مجوس و آتش پرستید . به ما گفته بودند برای اسلام به ایران حمله میکنیم و با ایرانی ها می‌جنگیم . باور کنید همه ما شیعه هستیم . ما وقتی می‌دیدیم فرماندهان عراقی مشروب می خورند و اهل نماز نیستند خیلی در جنگیدن با شما تردید کردیم . صبح امروز وقای صدای اذان رزمنده شما را شنیدم که با صدای رسا و بلند اذان گفت ، تمام بدنم لرزید . وقتی نام امیرالمؤمنین(ع) را آورد با خودم گفتم : تو با برادران خودت می‌جنگی . نکنه مثل ماجرای کربلا ... دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی‌داد. دقایقی بعد ادامه داد : برای همین تصمیم گرفتم تسلیم شوم و بار گناهم را سنگین تر نکنم . |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊
【✧شَـہیـدْعیسۍٰعَلۍبُـرْجۍ✧】
#سلام‌‌بر‌ابراهیم۱📚 معجزه اذان اشک در چشمانش حلقه زد‌ . با گلویی بغض گرفته شروع به صحبت کرد و مترجم
۱📚 معجزه‌اذان لذا دستور دادم کسی شلیک نکند . هوا هم که روشن شد نیروهایم را جمع کردم و گفتم : من میخواهم تسلیم ایرانی ها شوم . هر کس میخواهد با من بیاید . این افرادی هم که با من آمده‌اند دوستان هم عقیده من هستند . بقیه نیروهایم رفتند عقب . البته آن سربازی که به مؤدن شلیک کرد را هم آوردم . اگر دستور دهید او را می‌کُشم . حالا خواهش می‌کنم بگو مؤذن زنده است با نه؟! مثل آ های گیج و منگ به حرف های فرمانده عراقی گوش می‌کردم . هیچ حرفی نمی‌توانستم بزنم ، بعد از مدتی سکوت گفتم : آره ، زنده است. با هم از سنگر خارج شدیم . رفتیم پیش ابراهیم که داخل یکی از سنگر ها خوابیده بود . تمام هجده اسیر عراقی آمدند و دست ابراهیم را بوسیدند و رفتند . نفر آخر به پای ابراهیم افتاده بود و گریه می‌کرد . می‌گفت : من را ببخش، من شلیک کردم . بغض گلوی من را هم گرفته بود . |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊
• • <|💜🌿|> در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب . . |• •| ░♡•ڪانال‌شَہیدعیسےٰعَلےبُرجي♡░ ┊🕊• @Shaheed_issaali_bourji •┊
- بِسـٰمِ‌رَبِ‌ّٱلْمَھدی؏♥️''