eitaa logo
شهید مدافع حرم محمد حسن قاسمی
232 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
10هزار ویدیو
32 فایل
کارشناس بیهوشی و مسئول راه اندازی بیمارستانهای میدانی در سوریه که در حین انتقال مجروحین به بیمارستان حلب در حمله تروریستهای تکفیری به آمبولانس به شهادت رسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📕مشکل عرفان جهان مسیحیت چیست؟ چرا مسیحیت امروز نمی‌تواند عشق به خدا تولید کند؟ 🌀حاج آقا، اشکالی دارد بدون اینکه خدا در دل ما عظمت پیدا کند، همین جوری دوستش داشته باشیم؟ 🔻نمی‌شود عزیز دل من! اگر می‌شد، که حرفی نداشتیم. تا حالا ما چقدر نشسته‌ایم پای داستان‌ها و صحبت‌هایی از عشق و محبت و لطف و مهربانی خدا و اشک ریخته‌ایم، حسابی هم گریه کرده‌ایم، امّا بعدش که از جلسه بیرون رفته‌ایم، باز هم اوضاع‌مان مثل قبل بوده و تغییر چندانی در ما ایجاد نشده است؟ 🔶 چرا از بین اصحاب امام حسین(ع)، از همه بیشتر به اباالفضل العباس(ع) علاقمندی؟ چون قدرت او، هیبت او و علمداری او از همه بیشتر بود. این شدت علاقه به حضرت عباس(ع)، بعد از شدت عظمت و هیبت او در دل‌های ما پدید می‌آید. اگر به شما بگویند: «اباالفضل العباس(ع) یک آقایی بود که خیلی خوب بود و خیلی به برادرش امام حسین(ع) وفادار بود، امّا حیف که ضعیف و نحیف و لاغر بود؛ به حدّی که هر کسی به او تنه می‌زد، درجا زمین می‌خورد! و همان اول جنگ هم شهید شد!» در این صورت آیا باز هم عباس(ع) این‌قدر پیش شما عزیز می‌شد؟! 🔶 بعضی‌ها دوست دارند قدرت و عظمت خدا را حذف کنند، و فقط با خدا عشق‌بازی کنند! الان سرزمین نازنین ما که پر است از معنویت و نعمات معنوی، دارد مین‌گذاری می‌شود! عرفان‌های وارداتی و کاذب که از غرب و شرق عالم می‌آیند تا با ظاهر جذاب عرفانی‌های کاذب مانع رسیدن انسان‌ها به عرفان و معنویت واقعی شوند. تا دلتان بخواهد از نویسندگان مختلف غربی و شرقی کتاب فارسی چاپ می‌کنند. نویسندگانی که هیچ دینی ندارند اما با خدا حرف می‌زنند و به اصطلاح خودشان، با خدا عشق‌بازی می‌کنند! کتاب‌هایشان پر است از حرف‌های خوب درباره اینکه: خدا ناز و مهربان است، خدا حرف ما را می‌شنود، خدا ما را دوست دارد و از این‌جور حرف‌ها. 🌀ممکن است سؤال شود که این حرف‌های خوب چه ایرادی دارد؟ می‌دانید مشکل جهان مسیحیت چیست؟ مشکل‌شان این است که خدای‌ آنها عظمت ندارد، فقط مهربان است. تنها کاری که خدایشان بلد است انجام دهد، این است که ببخشد. خدایی که انسان از او حساب نبرد، عاشق او هم نمی‌تواند بشود. 🔶مشکل عرفان‌های کاذب این است که خدای آنها مهربان و بخشنده است ولی عظمت ندارد. می‌دانید این چه فاجعه‌ای درست می‌کند؟ خدایی که عظمت نداشت، همه می‌خواهند دوستش داشته باشند، ولی در عمل هیچ کس دوستش نخواهد داشت. همه دوست دارند عاشق این خدای عشق‌پرور باشند، ولی کسی عاشق خدایی که عظمت ندارد، نخواهد شد. 👈قسمت قبل 📚 بخشی از کتاب "چگونه یک خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان 🔻قسمت ۱۹ @Panahian_ir |
🔆 دعا برای ظهور، فرصتی برای کمال 🔰ما وقتی برای ظهور دعا می‌کنیم در واقع شأن خود را ارتقاء داده‌ایم. دعا برای فرج فرصتی است برای اینکه انسان کمال پیدا کند و خود را از درگیری با مشکلات ناچیز نجات دهد و فهم و شعور خود را افزایش دهد. خدا با آدم‌های فهمیده در دنیا و آخرت برخورد بهتری دارد و آنها را بیشتر رعایت می‌کند. @Panahian_ir
﷽ شڪ نـدارم نگاه بہ چهره هایشان عبــادت است ... عبـادتے از جنسِ مقبـول بہ درگاه الهے ... صبحتون شهدایی💛 @ShahidMohammadHasanGhasemi
به مناسبت سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی @ShahidMohammadHasanGhasemi
ارادت به : فرزند در این باره می‌گوید: من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح می‌کردم و از ایشان راهنمایی می‌خواستم عمده همه پاسخهای ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم "خط را گم نکنیم". می‌گفت معیار ما در تمامی گزینش‌ها و انتخابها اشاره و اراده است و تبعیت از باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد. محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و می‌گفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل حاصل می‌شود. می‌گفت: حرف را باید گوش کرد و به آن عمل نمود. حالا دیگران و دشمنان هرچه می‌خواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند، برای دستوراتی غیر از امر جایگاهی قایل نبود. در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. ما که در نماز قنوت می‌گیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد. اما در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می‌شنیدم که می‌گفت (اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای) بلند هم می گفت از ته دل! به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید @ShahidMohammadHasanGhasemi
جمعی از خدمت رفته بودیم. تا سخنرانی آغاز شد، دیدم شروع کرد به نوشتن! ریز به ریز نکات سخنرانی رو می نوشت. بهش گفتم: ! این سخنرانی چندین بار از اخبار و تلویزیون پخش می‌شود، بگذار در خانه بنویس، چرا اینجا می‌نویسی؟ گفت: می‌نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس و مولایم را اجرا کنم. "نمی‌خواهم یک لحظه هم امر مولایم روی زمین بماند!" می‌ترسم وقتی از خدمت مرخص شدم، در راه برگشت اتفاقی برایم بیفتد، آنوقت در حالی از دنیا رفته‌ام که امر رو اجرا نکرده و در فکر اجرایش نبوده‌ام! به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید @ShahidMohammadHasanGhasemi
☀️آمدم ای شاه سلامت کنم عرض ارادت به مقامت کنم ⚡️آنچه که دارم تو رساندی به من هیچ ندارم که به نامت کنم 🌟آمده ام تا که سلامت کنم. تسلیت آقا جان💔 @ShahidMohammadHasanGhasemi
یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. مدل برنامه‌ریزی‌ای که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه را در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق با فراگرفته شده در (برنامه سین) که تا پایان عمر استمرار داشته است! مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر ، قبلاً فکر کرده و را در ذهن خود مرور کرده است. ایشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز داشتند. در زمان جنگ این مساله نمود پیدا می کرد. به صورتی که ایشان ساعات روز را تقسیم بندی کرده‌بود؛ مثلا برای نماز، تعقیبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجلیل از افراد، تذکر به افراد و سایر امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعیین کرده بودند. ایشان برای صحبت کردن هم داشت: یعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟ به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید @ShahidMohammadHasanGhasemi
یک روز رفتم خدمت ، بودم، توسط با حاج آقا ارتباط برقرار کرده بودم و به گفتم که دارم می روم، وقت گرفته‌ام از آقازاده بهاءالدینی. دارم می روم دیدن ایشان، گفت سلام من را به ایشان برسان و به حضرت آقا بگو دلم برایش تنگ شده. گفتم چند وقت است ایشان را ملاقات نکردید؟ گفت: حدود 10 روز. من رفتم قم، رسیدم خدمت خودم تنها بودم و رفتم داخل منزل دستشان را بوسیدم و سلام کردم و نشستم. ایشان به من نگاهی کردند، گویا منتظر بودند که پیغام را برسانم. گفتم که حاج آقا! به شما سلام رساندند، گفتند دلم برای شما تنگ شده. پاسخ که آقازاده شان هم آنجا بود، این بود؛ گفت: شما را می شناسید؟ گفتم حاج آقا فرمانده من است. من چطور نمی شناسمش. گفت شما آقای صیاد را می شناسید؟ با سؤال دوم فهمیدم که حاج آقا به من می خواهد بگوید شما نمی شناسیدش! گفتم: نه آن قدری که شما می شناسید! گفت آقای صیاد را می شناسید؟ گفتم: نه حاج آقا. سه بار از من سؤال کردند و بار سوم گفتم: نه حاج آقا! ایشان به من این را گفت: " یک پارچه نور است!" سه بار تکرار کرد، سه بار خود سوال کرد و سه بار هم خودشان پاسخ سوال خود را دادند و گفتند: سلام من را به ایشان برسان. گفتم: چشم و یک نصیحتی هم به بنده کردند و آمدیم بیرون. برگشتیم و وقتی رسیدیم به تهران به گفتم که همچین سؤالی کرد و چنین جوابی هم دادند و لبخندی زد و بعد اشک در چشمان حلقه زد گفت من را شرمنده نکند! حاج آقا به من خیلی لطف دارد، من را شرم سار نکند! به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید @ShahidMohammadHasanGhasemi