🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ به شدت عصبانی شد. لب هم به #غذا نزد☝️ گفت: دلیلی نداره برای ما که فرمانده ایم #چلوکباب بیارند و بر
🔰داییش تلفن کرد☎️ گفت: #حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان🛌 افتاده، شما همین طور نشستین⁉️
🔰گفتم: نه. #خودش تلفن کرد. گفت: دستش یه خراش کوچیک👌 برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت: شما نمی خواد بیاین🚫 خیلی هم #سرحال بود.
🔰گفت: چی رو پانسمان می کنه⁉️دستش #قطع_شده. همان شب رفتیم یزد، بیمارستان.
به دستش نگاه کردم گفتم: #خراش_کوچیک
🔰خندید😄
گفت:
" دستم قطع شده، #سرم که قطع نشده.
#شهید_حسین_خرازی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 #نصف_پاداش_شهید
💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: #زنى دارم که هرگاه وارد (خانه) مىشوم، به #استقبالم مىآيد و هرگاه (از خانه) خارج مىشوم، بدرقهام مىکند، و هرگاه مرا #اندوهگين مىبيند، مىگويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزیات را مىخورى، غير تو (خداوند) آن را برايت #ضمانت کرده است، و اگر غم #آخرتت را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد.
💠پيامبر خدا فرمود: خداوند، #کارگرانى دارد و اين زن، يکى از کارگران اوست. براى او نصف پاداش #شهيد در نظر گرفته شده است.
📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید: وقتی که از مراسم #وداع با شهید برگشتم ساعت یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته #خوا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#کلام.شهید
🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم.
🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در #کنارهم سپری کرده ایم #وجدایی بسیار #سخت است.
🔰اما عشقی #فراتر از هرعشق دیگری،در #قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی #زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.
🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با #شهادت از این دنیا بروم.و من جز #شهادت،از خداند #مرگ دیگری را نمیخواهم.
🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. #آرزویم شهادت است.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حسین_هریری 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 #کلام.شهید 🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم. 🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوس
8⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰قبل از آنکه کارهای #اعزامی حسین درست شود در هشتم آبانماه🗓 با هم به #بهشت_رضا رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت.
🔰میگفت: #پیکرش را بعد از شهادت🌷 خودش عقب آورده بود تا از دست تروریستها سالم بماند😔. به گفته حسین لباسهایش به #خون_شهید متبرک✨ شده بود
🔰من و حسین همیشه نمازهای📿 خودمان را دو نفره👥 به #جماعت میخواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا #آخرین_نماز جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم.
🔰 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار #شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « #آقامصطفی حرفهایی که بهت زدم فقط یادت نرود📛.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از #شهید داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند☎️ و کارهای اعزامیاش به صورت معجزهوار جور شد.
🔰 #شب_شهادتش در آخرین تماس📞 به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی🌷 و از او #تشکرکن. گفتم: برای چی⁉️ در جواب گفت: چون حاجت من را داد. بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم #حاجتش چی بود.🕊
🔰همسرم وصیتنامه کتبی📜 نداشت ولی به من گفت موقع #شهادتم نگذار #نامحرم صدای گریهات😭را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد💔 برو در روضههای #اهل_بیت(ع) گریه کن.😭
#شهید_مدافـع_حـرم
#شهید_حسیـن_هریری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷🌿🌹🌿🌷🌿🌹🌿 #خون شهید، جاذبهی #خاک را خواهد #شکست؛ و #ظلمت را خواهد درید؛ و معبری از #نور خواهد گشو
#کلام.شهید
💢هیچکس نیست که راهی #کربلا نیست،
مگر نه این است که کربلا #قیامت است و ما #راهیان قیامت!!!
💢ترس ما از #مرگ،
همان #فاصله ماست تا کربلا
و فاصله ی ما از کربلا همان دوری ما از #شهادت است!!!
💢اگر کربلا میروی، #دلت را ببر
و اگر باز میگردی، #نیاور!!!!
#شهید_مرتضی_آوینی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بازی_های_پدرانه 🌷شهید محمدتقی سالخورده🌷 بافرزند دلبندش زینب خانم 📎شهدای کربلای خان طومان 🌹🍃🌹🍃 @s
#الگو_برداری_از_شهدا
🔻هر موقع می خواستم از محمد #ماشینش و قرض بگیرم مثلا بهش می گفتم:
محمدتقی امروز ماشین نیاز دارم و می خوام برم فلان جا.
محمدتقی هم به #شوخی می گفت:
صبر کن تو دفتر ببینم کی تو #نوبته! و بعد #قولشو بهت بدم و می خندید...
🔻محمد این حرفو به شوخی می زد ولی در واقع همین طور بود.
ماشین ظاهرا مال محمدتقی بود ولی خیلی وقت ها دست یه نفر دیگه بود.. یکی از بهترین ویژگی های محمد #بخشندگی بود...
مردان خدا #دلبستگی به مال دنیا ندارند و من این ویژگی رو خیلی مواقع در محمدتقی می دیدم.
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#الگو_برداری_از_شهدا 🔻هر موقع می خواستم از محمد #ماشینش و قرض بگیرم مثلا بهش می گفتم: محمدتقی امر
9⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠شیوه امربه معروف شهیدسالخورده
🔰توی سرویس🚌 که صبح ها میرفتیم #لشکر، من و #محمدتقی و رفقای نکا با هم می نشستیم، ما و بعضی از دوستان که خدا حفظشون❤️ کنه توی سرویس خیلی شوخی می کردیم😅 و سر به سر هم می ذاشتیم.
🔰به هر حال طبیعی هم بود مثل خیلی از #رفقای هم سن وقتی کنار هم👥 باشن و #یکدل💞 سعی می کنن شاد باشن، حقیقتش این بود که بعضی مواقع #شوخی_ها حد و مرز متعارف رو رد می کرد🙊
🔰اما رفتار #محمدتقی جالب و آموزنده بود ان شاء الله به درد خیلی ها بخوره، اول از همه وقتی می خواست #امربه_معروف کنه دل کسی رو نمی شکست💔 و یه جوری حرف نمی زد که #طرف مقابل جبهه بگیره، در همه این حس رو ایجاد می کرد که حرفاش از روی #خیر_خواهیه.
🔰بعدش هم سعی می کرد حرفاش رو با یه #مثال به بقیه انتقال بده. می گفت: اگه این سرویس ما نبود❌ و یه ماشین خطی بود🚎 و مردم عادی کنارتون نشسته بودند👥 بازم پیششون از این جور #شوخی ها می کردین⁉️
🔰و البته همه ی این حرفها رو #باخنده و خوشرویی می گفت و به کسی بر نمی خورد🚫
با گذشت زمان⌛️ و تکرار این جور حرف زدن ها، #حرفاش کم کم روی دوستان تاثیر می گذاشت.
🔰امیدوارم همه مون از این #خاطره_ها درس بگیریم که زندگی دوامی نداره❌ و یکی از #مهمترین درس های زندگی؛ درس مهربانیه💖
که #آقامحمدتقی این درس رو به خیلی از ماها داده
راوی: آقای جواد خشنود
#شهید_محمدتقی_سالخورده 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پروردگارا! #رفتن در دست توست، من نمیدانم چه موقع خواهم رفت. ولی میدانم که از تو باید #بخواهم مرا در
❤️🌱سبک زندگی شهدا
#ڪمڪ_به_دیگــران
✍ڪمڪ به آدم های #مستحـق، ڪار همیشگیش بود.
یڪ سوم حقـوقـش را به مـن می داد برای #خرجی، بقیه اش را صـرف این جـور ڪارها می ڪرد. 🍁چهـل ـ پنجـاه روزی از #شهـادتش می گـذشت ڪه چند نفری آمدند خانه مان. 🍁
می گفتند: ما نمی دونستیـم ایشـون #فــرمــانـده بوده. #نمی_شنـاختیمش. فقط می اومد بهمان ڪمڪ می ڪرد و می رفت. عڪسش رو از تلـویـزیـون دیدیم.
#سردارشهید_صیاد_شیرازی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh