🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #خانواده_موفق #قسمت_چهل_و_نهم: به چه قیمتی میخوای سرگرم کنی بچت
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#خانواده_موفق
#قسمت_پنجاهم: یه خانواده ی نورانی...
🔻🔘🔻⚫️🔵🔲
استاد پناهیان:
🔹السلام علیکم یا اهل بیت نبوه...
حالا اگه خوبا خانواده تشکیل بدند چی میشه!
معمولیا خانواده تشکیل بدند خوب میشن !
اگه خوبا خانواده تشکیل بدند چی میشه؟؟!⁉️
🔺این خانواده اگه مرد خانواده "علی بن ابی طالب" باشه و خانم اون خانه "صدیقه ی کبری فاطمه زهرا س" دختر رسول الله و سیده نساءالعالمین باشه،
این خونه چی میشه😊
⁉️
چقدر نورانی میشه...
✨💫✨☄✨
فرزندان معصومی که از این خانه خارج میشن
حسن و حسین علیهما السلام..💖🌺
زبان ما قاصره که نزدیک سادات جوانان اهل بهشت بشینیم...
بخواهیم توصیف کنیم عظمتشون رو؛
🔶 نگاه کن زینبش به کجا ها رسیده...
یه دختر گل و نازنینی که در آغوش چنین خانواده ای تربیت شده💖🌸
شما به بنده بفرمایید شخصیت اینجوری داریم ما؟
توی تاریخ به این سادگی پیدا میشه؟
🔷زندگی میکنه "با سه امام...."
و یه معصومه ی دیگری که پیامبر اکرم ص میفرماید: فداها ابوها(پدرش فداش بشه)💖
" با چهار معصوم " توی یه خونه داره زندگی میکنه..☺️
شما انتظار داری این زینب عظمت پیدا نکنه؟
✨👆
به شما عرض کردم اگر یک زوجی موافق باشن با هم دیگه
خدا به اون خانواده برکت میده. حالا اگر شدت این موافقت
شدت این تناسب👈 بشه، تناسب علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما چی میشه!؟؟😊
♻️ اثرش اینجوری میشه...👆🏻
هر کدوم از شما نزدیک این خانواده میشید، دلتون منقلب میشه...
😔👆
بعد از هزار چهار صد سال یه خونه ای درست شده اونجا در عالم خلقت ؛
این خونه ؛ "خونه همه ی ماهاست... "
شعاعش به همه ی ماها میرسه...
نزدیک بشو...
😭⚫️😭
چه خبراز نور محبت تو اون خونه ی عجیب؟..
🔷پیامبر گرامی اسلام ص می ایستاد دم در این خانه اذن دخول میگرفت..
نمیخوام شأن پیامبر اکرم رو از این خانه بیارم پایین تر نعوذ با لله که این خانواده همه ی افتخارشون به اینه که فدائیان رسول خدا هستند...
اما خود رسول خدا که محور عالم هستی است و اهل بیت شعاع نور وجود او هستند،
برای این خانه و خانواده اینقدر احترام قائل بود. همه میدیدند پیامبراکرم وقتی به خانه علی وارد میشه چجوری وارد این خانه میشه ؛
✨👆
چجوری از این خونه خارج میشه ....
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا❤️ 🌸بعد از هیئت رایه العباس، با لیوان #چای روی سکوی وسط خیابان #منتظرم میایستاد. 🌸وق
🍃❣🍃❣🍃
🌸بعد از #شهادت حاج عمار وارد مقر قبلیاش شدم. رزمنده ای #مسیحی به اسم 《یادمین》 جلویم را گرفت. گفت: فکر کنم شما رو با #حاج_عمار دیده بودم، ایرانی هستی؟
گفتم:بله
🌸گفت: حاج عمار روضهی ناتمامی رو برای من گذاشت و رفت.
گفتم: تو رو چه به روضه؟! مگه مسیحی نیستی؟!
🌸گفت:《چند وقتی با حاج عمار بودم. #جذبش شدم. میخواستم ببینم اسلام و شیعه چه چیزی داره که ازش آدمی مثل اون بیرون میاد. کم کم مسلمان و #شیعه شدم.
🌸یه روز بهش گفتم که فرمانده، داستان #حضرت_زینب(س) شما چیه؟! اون هم برام تعریف کرد که ایشون روز عاشورا همهی افرادش، حتی پسرانش هم شهید شدن و بعد از اون همه مصیبت، به حالت #اسارت اومدن شام. همون موقع حاج عمار رو با بیسیم صدا کردن که بره.》
🌸زار زار گریه میکرد که حاج عمار روضه را ناتمام گذاشت و رفت و #شهید_شد...
📚بخشی از کتاب عمار حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣°•.رفیق شهید.•°❣ گاهی از آن بالا💫 نگاهی به ما #اسیرانِ دنیـ🌍ـا کن دیدنی شده حال خسته ی😞 ما و چشم
🌱🌙🌱🌙🌱🌙
اوایل دهه هفتاد وقتی تازه به محل آمده بودیم، #پنجشنبه شبها یک دستگاه اتوبوس میآمد جلوی مسجد؛ نمازگزارها را سوار میکرد میبرد مسجد جامع برای #دعای_کمیل.
راه دوری بود از این سر شهر؛ تا آن سر شهر...
من بیشتر وقتها «#درس_دارم » را بهانه میکردم و توفیق پیدا نمیکردم شرکت کنم ولی محمودرضا هر هفته میرفت.
یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت #گریه کرده بود پرسیدم: چطور بود؟!
گفت: «حیف است آدم این دعا را بخواند بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.»
این حرفش از همان شب توی گوشم است و هیچوقت یادم نرفته هر وقت دعای کمیل میخوانم یا صدای خوانده شدنش به گوشم میخورد، #محمودرضا میآید جلوی چشمم ...
📌به نقل از برادر شهید ؛ احمدرضا بیضایی
#شب_جمعه
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🚫وَلا لِشَيء مِنْ عَمَلِي الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَك ،َ لا اِلـهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ وَبِحَمْدِكَ #ظَلَمْتُ_نَفْسي ...😔😖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
مسئولین خائن.mp3
3.27M
#فایل_صوتي_امام_زمان ۷۰
✍ما تـمام می کنیم؛
فصــلِ انتــظار تــو را....
✨مــن، تـــو، او ....
مـــا می شویم!
و دنیا را برای آمدنت، آماده میکنیم👆👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔻 #جهاد_فرهنگی_در_سوریه
🌷نزدیک #عید_فطر سال 92 بود
و به رزمندگان مقدار کمیپول
سوریه ای به عنوان #عیدی داده
بودند،
🌷با فرمانده هماهنگ کرده
بود تا در یکی از مساجد روزانه
نیمساعتکلاس #قرآن برگزار کند.
عیدی اش شد #هدیه تشویقی به
بچههای روستایی کلاس قرآن.
🌷وقتی با ماشین در روستا عبور
میکردند بچه ها شعارمیدادند
الله محی الجیش، محسن سرش
را بیرون میکرد و میگفت:
الله محی الاطفال، یعنی خدا
بچه ها را حفظ کند ...
#شهید_محسن_حیدری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5908774104688755374.mp3
5.6M
🎵 #صوت_شهدایی
🔺اسم زیبا #تو دارم بر لب
🔹میخونم #لبیک_یا_زینب✌️
🔻من هستم سربازِ گردانِ
🔹 #دختر پادشاه عرب
👈تقدیم به #مدافعان_حرم
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔻راه ناتمام شما ...
•⇜وسعت گامهــ👣ـایی را می طلبد
که در #صراط نلغزد❌ و
خستگی نشناسد
•⇜گامهایی که در هنگام صلاح و #ثواب پیشگام باشد✅ و بر دیگران پیشی بگیرد.
•⇜گامهایی که #راه را از بیراهه🔀 بشناسد و حرکت را بر سکون #مقدم دارد.
•⇜گام هایی مانند گام های #شما👌
#شهید_مهدی_زین_الدین:
💢هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد #اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند😍
#یاد_شهدا_با_صلوات🌺
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#آدینه ای دیگر
چشم براه و #منتظر،
طلــ☀️ـوع کرد
وآفتابش را بر گلدان های💐 ایستاده در اضطراب مسیر #انتظار، گسترانید.
↵هزار فوج #شاپرک
↵هزار طاق رنگین کمـ🌈ـان
↵هزار هزار جوانه🌱 و
↵هزاران دیده ی #مشتاق، به راهت خیره مانده اند ...
💥حتی عقربه های ساعت🕰 هم بیقرارِ #آمدنت هستند ...
#مهدی_جان❤️
چشم به راهیم که #بیایی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_6021772873180382344.mp3
6.5M
▫️ای حتمی ترین وعده خدا!
از وقتی شنیده ام قرار است سرزده و بی خبر از راه برسی، با قلبی پر از امید به استقبال یک یک لحظه ها می روم...
🔘 #سخن_آوا " ناامیدی، هرگز!"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🌷دوران دبیرستان بودیم.. ابراهیم عصر ها رو توی بازار کار می کرد و درآمد نسبتا خوبی داش
💠ورزش باستانی
✨یکبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس و مشغول خداحافظی بودند. یکباره مردی #سراسیمه وارد شد! بچه خردسالی را نیز در بغل داشت.
با رنگی پریده و با صدایی لرزان گفت:حاج حسن کمکم کن بچه ام مریضه دکترا #جوابش کردند.
✨ابراهیم بلند شد و گفت:لباساتون رو عوض کنید و بیائید توی #گود.
خودش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهیم از سوز دل آن کودک را #دعا کرد.
آن مرد با بچه اش هم در گوشه ای نشسته بود و #گریه می کرد.
✨دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت بچه ها #روزجمعه ناهار دعوت شدید! با تعجب پرسیدم کجا؟
گفت:بنده خدایی که با بچه مریض آمده بود همان آقا دعوت کرده. بعد ادامه داد؛ الحمدالله مشکل بچه اش #برطرف شده؛ دکتر هم گفته بچه ات خوب شده برای همین ناهار دعوت کرده.
✨برگشتم به ابراهیم نگاه کردم مثل کسی که چیزی نشنیده، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم دعای #توسلی که ابراهیم با آن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.
📚 سلام بر ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh