صفحہ ۱۴۵ استاد پرهیزگار .MP3
739.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انعام✨
#قرائت_صفحه_صدوچهل_وپنجم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✳️ #مستاجرداری شهید مختاربند 🔹من حدود دو سال #مستاجر شهید مختاربند بودم. روز اول كه با ايشان براي
#ای_شهـید
ازمیله های این #قفس
نگاهم میرسد به تـ🌷ــو
#تویی که رها شده ای
ازهمه تیر و ترکشهای #گناه
جدا شده ای💕 از این تن خاکی
#پرواز را یادم بده
ای پرستوی عاشق🕊♥️
#شهید_حمید_مختاربند🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ای_شهـید ازمیله های این #قفس نگاهم میرسد به تـ🌷ــو #تویی که رها شده ای ازهمه تیر و ترکشهای #گناه
5⃣1⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠به امید دیداری دوباره
🌷شهید مختاربند رو اولین بار، ۱۲ تیر ماه سال ۹۱ دیدم.
اینکه دقیق میگم، مطمئنم که میگم. قبل از کنکور رفتم #قم برای مصاحبه جهت پذیرش حوزه علمیه، گفتن باید بری دنبال #مدرسه_علمیه، من هم چون وقت نداشتم، برگشتم کنکور رو بدم و بعد کنکور برم.
🌷با اصرار خانواده کنکور دادم ولی علاقه ای به دانشگاه رفتن نداشتم.کنکور رو دادم و بعد عازم قم شدم. شنبه از خوی با دوستم که اونم تازه کنکور داده بود حرکت کردیم. با اتوبوس داغونی که داشتیم، یکشنبه ظهر رسیدیم و فقط وقت کردم تا برم مدرسه حقانی، حتی برای #زیارت حرم حضرت معصومه هم فک کنم بعد انجام کارام رفتم.
🌷فردای اون روز داشتم دنبال #مدرسه امام باقر میگشتم که آدرسش رو اشتباهی دادن بهم و رفتم #مسجد امام باقر.
فک کردم حوزهست، با خودم گفتم پس چرا اینجوریه. گفتم حتما کلاساش بغلشه و اینجا فقط نماز میخونن و من چون موقع نماز رسیدم گفتن بیام اینجا.
🌷گفتم مسئول کیه اینجا؟ آقای یا بهتره بگم: #شهید_حمید_مختاربند رو نشونم دادن. رفتم نزدیک و باهاشون حرف زدم، مدارک منو گرفتن و نیگا کردن، گفتن اینجا مدرسه امام باقر نیس، اینجا فقط مسجده. از این جهت نمیتونم کمکت بکنم اما یه #طلبه اهل زنجان رو نشونم دادن و گفتن راهنماییم کنه و بعد گفتن: جایی داری شب بمونی؟
🌷گفتم: نه.
قرار شد با دوستم شب موقع نماز مغرب اونجا باشیم.
موقع اذان رفتیم و بعد نماز، از ایشون اصرار و از ما انکار که بریم خونه ما. گفتن یک یا دو تا از پسراشون #طلبه هستن و باعث افتخارشونه که به سربازهای #امام_زمان خدمت کنن. ( تو سربازی کردی و ما سرباری بیش نیستیم ای #مرد )
🌷خلاصه ما قبول نکردیم و قرار شد بریم پایگاه بسیج که بغل مسجد بود؛ بخوابیم. کلید رو هم دادن به خودمون که راحت باشیم.
هیچ نمیدونم چرا حتی جزئیات ماجرا هم یادم نرفته که غذا هم برای ما گرفتن، با پیاز و نوشابه. یادش بخیر، غذا #قیمه بود و به آشپز غذاخوری اونجا گفته بودن برامون اضافه هم کشیده بودن. دل سیر خوردیم و شدیدا چسبید. لحاف و پتو هم حتی آوردن برامون.
🌷بعد دو شب موندن اونجا، قرار شد که کلید رو حوالی ساعت یازده ببرم بغل کفشداری فک کنم یازده یا سیزده، اونجا بدم بهشون. #خادم حرم #حضرت_معصومه بودن.
رفتم کلید رو دادم و برگشتم شهرمون و این خاطرات همچنان توی ذهن من مونده از این شهید بزرگوار مخلص انقلابی متواضع.
🌷انگار نه انگار که از فرماندهان #سپاه هستن. توی یه پایگاه بسیج کوچولو در کوچه باریک، مخلصانه و بی ریا داشتن خدمت میکردن.
به امید دیداری دوباره ای #فرشته مجسم.
#شهید_حمید_مختاربند
#خادم_حرم_حضرت_معصومه_س
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
توی قلعه گنج کرمان، بچه های فقیر و ماه ها حموم نرفته ی #کپرنشین رو بغل میکرد، #نوازش میکرد، میبوسید
✍ #عاشقانه_شهدا
💞اهل قهر و دعوا نبودیم، یعنی از اول قرار گذاشت. در جلسه ی خواستگاری به من گفت توی زندگیمون چیزی به اسم قهر نداریم، نهایتا نیم ساعت 🚫
💞وقتی قهر میکردم می افتاد به لودگی و مسخره بازی. خیلی وقت ها کاری میکرد نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم 😂😃، میگفت آشتی، آشتی و سر قضیه را به هم میآورد...
💞اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها نبود، میرفت جلوی ساعت مینشست، دستش را میگذاشت زیر چانه و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتی میکردم.😅
❣ میگفت ' قول دادی باید پاشم وایستی!❣
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
📚 قصه دلبری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_شـهدا
خاطـره اے بسیار زیبا و شنیـده نشده از
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
•••|شـهدا #خاص بودن که خدا خریدشون
ما هم باید برا #شهادت خاص باشیم که خدا بخردمون|••😔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 156 #ولایت 15 #استاد_پناهیان🔻 ✅ "رضایت خدا به رضایت پدر و مادر بستگی داره" ⭕️ ا
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 157
#ولایت 16
#استاد_پناهیان🔻
💫✨ امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند:
آیا میخواهید شما را از زیرکترین آدمها و احمقترین آنها باخبر کنم؟
🔹 گفتند: بله یا رسول الله(ص)
🌺 حضرت فرمودند:
زیرکترین آدمها کسی است که "از خودش حساب بِکشد" و برای بعد از مرگ خود کار کند ؛
و احمقترین آدمها کسی است که از هوای نفس تبعیت کند و فقط از خدا "آرزوهای خودش" را بخواهد....
🔷 از حضرت پرسیدند: آن انسان زیرک چگونه نفس خود را محاسبه میکند؟🙄🤔
🌷 حضرت فرمود: آن مؤمن هر روز به نفس خود میگوید:
👈 ای نفس... این روزی که گذشت دیگر برنمیگردد....
امروز چه کار کردهای؟؟؟
آیا حاجت کسی را برآورده کردی؟
✅🌹"بعد از محاسبه اگر خواستی گناهان تو پاک شود بر پیامبر و اهل بیت(ع) #صلوات و درود بفرست."✨💫
📚 تفسیر منسوب به امام حسن عسگری(ع) /ص ۳۸
✔️ صلوات فرستادن در واقع "یه نوع #استغفار" هست.
❤️💚 ابراز دوستی با اهل بیت و پیامبر (ص) باعث میشه که خدا از گناهانِ انسان بگذره.
🌷 صلوات یعنی ای پیامبر و اهل بیت بزرگوار،
من با اظهار دوستی و #محبت نسبت به شما "میخوام دلتون رو به دست بیارم" تا خدا از من راضی بشه. 💖💞
❣️ ممنونم از مهربانی و لطف شما.....
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰همیشه دوست داشت #پلیس شود مجید پسر شروشور محله🏘 است که دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بیسیم📞 داشته
🔸مجید سوزوکی به خاطر عشقش♥️ رفت جبهه اما مجیدِ من به خاطر #دفاع از حرم از #عشقش دِل کَند💕
🔹مریم از کمالات و جمال کم نداشت؛ ۲سال📆 تمام همدیگه رو میخواستن، حتی هدیههای #نامزدیش رو هم خریده بودیم😔
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خاطره🌸🍃 شیوه خاصی برای درس خواندن📖 داشت که تحت هیچ شرایطی آن را #تغییر نمیداد❌ برایش فرقی نمیکرد س
🔰اشک با طعم شیرکاکائو
🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به #بیت_رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا برود بعد از مشورت، او انتخاب شد✅ #خواهرش میخواست که او را بفرستم، اما نمیشد.
🔹تا فهمید که #رضایت دادیم برود سر از پا نمیشناخت، دوم دبیرستان بود. اولین بارش بود که تنها👤 می رفت؛ وقتی از بیت برگشت، چشم ها و #صورتش قرمز شده بودند
🔸از روحیاتی که از او می شناختم مطمئن بودم که مسیر #بیت تا خانه را گریه کرده😭 و از دیدن چهره #رهبر منقلب شده است. هر چه اصرار کردیم از فضای آن جا بگوید و دلیل #گریه هایش چیست⁉️ اما یک کلام هم حرف نزد
🔹پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت : #شیرکاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود😋
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh