🌷شهید نظرزاده 🌷
بصیرت #فتنه ها را برملا کرد دفاع👊 از آرمان #کربلا کرد #نُه_دی ملت ایران🇮🇷خروشید چو فریادی علیه #ف
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم...
🌾 #قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون
به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون
🌾 قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی
به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
🌾 قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران
به گریه در دل سنگر، تلاوت قرآن
🌾 قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای #حسین_خرازی
🌾 قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب
🌾 به انتهای افق، سرگذشت #حاج_احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند
🌾 قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به #حجاب زنان با عفت
🌾 به صبحگاه #دوکوهه، به درد و صبر از رنج
غروب دشت #شلمچه، به #کربلای_پنج
🌾 قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله
به جنگ سی و سه روزه، نبرد حزب الله
🌾 قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به #رمل های روان و به #مقتل_فکه
🌾 قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین
به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین
🌾 قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
🌾 قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
🌾 قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر
به یک #پدر که نیامد پسر، و شد او پیر
🌾 به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو
به تکه تکه شدن در #مصاف رو در رو
🌾 به دست خالی #رزمنده ای که میجنگید
به آن جنازه که با چشم باز میخندید
🌾 قسم به خون #خلیلی شهید راه #حیا
به #ندبه و به #کمیل و #زیارت_عاشورا
🌾 که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم
#حسینی_ام #حسنی_ام، و #زینبی هستم
🌾 و سر سپرده ام و از تبار #عمارم
به #انقلاب و #شهیدان حق #وفادارم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Milad Harooni - Ayna Ammar (1).mp3
9.59M
◀️ما محال است که آن بیعتمان برگردد✌️✌️
🇮🇷 به مناسبت حماسه ی 9 دی 🇮🇷
میلاد هارونی🎧
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۶۴۸.attheme
103.8K
• #نگاه_شهدا
• #تم_شهدایی 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
✔️مذهبی
✔️شهدایی
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که دو هفته قبل از شهادتش عکس پروفایلش رو عکس #شهید_امیر_حاج_امینی گذاشت و به همان شکل هم شهید
✍ #یاد_خوبان
🌷محمد امین کریمیان طلبه ای بود که برای معرفی شهید هادی خیلی تلاش میکرد و میگفت: شهدا زنده اند و باید آن ها را الگو قرار دهیم.
🌷کتاب سلام بر ابراهیم را در مدارس پخش میکرد و نوجوانان را با راه و روش شهید آشنا مینمود، او دوست داشت مدافع حرم شود.
🌷میگفت: هر زمان ابراهیم را در خواب میبینم خیلی خوشحال است و مرا خیلی تحویل میگیرد 😍 او در سوریه به دوستانش گفته بود: من مدیون ابراهیم هستم، او به من گفت نترس و نگران نباش، به زودی با گمنامی به ما ملحق میشوی ...
🌷و مدتی بعد اینگونه شد 😭😍 فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿آل عمران / ۱۷۰﴾
🌷آنها(شهدا) بخاطر نعمت های فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده خوشحالند و مژده میدهند به کسانی که هنوز به آن ها ملحق نشده اند (مجاهدان و شهیدان آینده ) زیرا می دانند که نه ترسی بر آن هاست و نه غمی خواهند داشت . آل عمران /۱۷۰
#شهید_ابراهیم_هادی🌷 #شهید_محمدامین_کریمیان 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۴۹ استاد پرهیزگار .MP3
902.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انعام✨
#قرائت_صفحه_صدوچهل_ونهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂وقتی کسی #مسئولیتی دارد باید کارش را تا آخر در #بهترین شرایط ممکن👌 انجام دهد. 🍂یکی از #ویژگی های س
✍ #سیره_شهدا
💢ده سال با محمد زندگی کردم،
هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد،
💢مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید، توی بیابون هم بود می ایستاد،
بارها بهش می گفتم،
مقصد که نزدیکه، نمازتون رو شکسته نخونین، بذارین برسیم خونه، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین.
💢ولی محمد می گفت:
شاید توی همین راه کوتاه، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم؛
اگه رسیدیم خونه کامل هم می خونم....
#شهید_محمد_بروجردی🌷
📚 مسیح کردستان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #دوست_شهید_دارید؟! ◀دوست شهید 🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست❤باشی
💠نذر فرهنگی
🌸🍃برای راه اندازی و برپایی نمایشگاه کتاب خیلی مصمم بود و پیش قدم می شد. این کار را رایگان انجام می داد. میگفت نذر کرده ام.
🌸🍃معمولا کتاب هایی را تبلیغ می کرد و می فروخت که خودش قبلا خوانده بود. اعتقادش این بود که باید بدانیم چه چیزی به خورد دیگران می دهیم. می گفت: "اول باید خودم مزه اش کرده باشم،
بعد تعارف کنم."
📚 کتاب سرمشق
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب 9⃣2⃣ 📗 تنها زیر باران 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖این کتاب شامل روایت هایی خواندنی و متفاوت از زندگ
💠معرفی کتاب 0⃣3⃣
📗 شهید عزیز
🌷☘🌷☘
🔰محتوا:
📖این کتاب مجموعه خاطرات شهید محمود رادمهر که به کوشش مصیب معصومیان نگاشته شده است. شهید محمود رادمهر که از رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا است و در خان طومان سوریه به شهادت رسیده است در این کتاب بر مبنای خاطرات دوستان، مادر و همسرش به خواننده معرفی میشود.
🔰برشی از کتاب:
🌷تماس گرفت و شماره برادرش را خواست. میخواست عکسهایی از خودش را بفرستد. به خاطر امنیت خودش مخالفت کردم. اصرار که کرد، شماره رو دادم.
🌷چند روز بعد دوباره زنگ زد و پرسید: عکس ها رسید؟ میخواهم سری جدید عکس ها را هم بفرستم" دوباره مخالفت کردم.
🌷گفت: "با دیدن عکس ها خوشحال نشدی؟" گفتم: "نه! تو که نیستی عکس هایت هم مرا خوشحال نمیکند. فقط وقتی خودت را میبینم خوشحال میشوم، نه عکست را!"
🌷عکس هایش را که می دیدم، با خودم میگفتم: " او که اهل عکس گرفتن نبود. آخر چرا این همه عکس می فرستد؟!"
🌷محمود رادمهر مردی بود که استعداد نظامی بالایی داشت و برای همین پست و جایگاه بالایی در لشگر 25 کربلا داشت.
🌷شهید رادمهر خواب نداشت و در دیده بانی بی نظیر بود. او در کار بنایی استاد کار بود.
وقت تعطیلات و فراغت از کار اصلی اش، برای مردمی که بضاعت مالی اندکی داشتند بنایی می کرد.
منزل شان را تعمیر می کرد و اجرتی برای کارش طلب نمی کرد.
💯خواندن این #کتاب📚 را از دست ندهید.
🌐 این کتاب را میتوانید از کتابفروشی های سراسر کشور تهیه نمود.
خرید اینترنتی:
http://osveah.ir/شهید-عزیز/730.html
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 160 #ولایت 19 #استاد_پناهیان🔻 💢 جالبه که در زمان ظهور باز هم یه عده ای غُر میزنن
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 161
#ولایت 20
#استاد_پناهیان🔻
🌺 امام صادق (ع) میفرماید:
✨«در روز قیامت خدا به بعضیها نگاه نمیکند و با آنها حرف نمیزند ، اینها سه گروه هستند :
⭕️1⃣ کسانی که جایگاه امامت را غصب کردهاند.
🚫2⃣ کسانی که در مقابل اولیاء خدا ایستادهاند و یا جنگیدهاند. ⚔🗡
⭕️3⃣ کسانی که برای دو گروه اول «یک ذره سهم از اسلام» قائل شدهاند....
{ ثَلَاثَةٌ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ
مَنِ ادَّعَى إِمَامَةً مِنَ اللَّهِ لَیْسَتْ لَهُ
وَ مَنْ جَحَدَ إِمَاماً مِنَ اللَّهِ
وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لَهُمَا فِی الْإِسْلَامِ نَصِیباً } ✨
📚 اصول کافی/ ج۲ ، ص ۲۰۰
✅ برای این سه گروه بدترین عذاب ها هست.
حالا گروه اول و دوم رو میشه حق داد اما گروه سوم واقعا بدبختند...🔥🔥🔥
🔷 کسانی که برای غاصبین حق امامت و دشمنان اهل بیت ذره ای اسلام قائل بشن، خدا روز قیامت بهشون نگاه هم نخواهد کرد...
حتی یه ذره.....⛔️
🔸خدا میفرماید: تو باور نکردی رذالتشون رو؟!
💢 گروه سوم میگن خدایا حالا ما که با اهل بیت نجنگیدیم! 🙄😥😰
دشمنان اهل بیت رو هم قبولشون نداشتیم. اما خب فکر کردیم یه ذره ممکنه تهِ دلشون یه کوچولو خوب باشن...! 😢
👌 "برائت از دشمنان خدا" موضوع عجیبی هست.
ساده نیست....✔️✔️
✅👈 اگه الان این موضوع برامون جا نیفتاد، پای "رنج های قبل از ظهور" جا میفته.....
🚫 هر جنایتی که تا حالا دیدید پیش جنایت هایی که سربازانِ سفیانی قبل از #ظهور میکنن هیچی نیست.....
البته طبق روایات...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_47254471.mp3
5.44M
⏯پادكست
🎧با موضوع #شرایط_ظهور 7⃣
🎤استاد #حسین_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰چند خاطره کوتاه از زبان همسر شهید
🔹همیشه وقتی از منطقه به خانه🏡 میآمد و من در خانه نبودم، #پشت_در میایستاد و در را باز نمیکرد. من میگفتم: شما که کلید داری پس چرا داخل نمیروی⁉️ میگفت: نه عیال جان! دوست دارم #شما در را برایم باز کنی. اگر شده ساعت ها هم پشت در میایستم تا شما بیایی و در را باز کنی😍
🔸یادم هست یکبار من #مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم کنار در ایستاده است. من گفتم: میرفتی داخل. گفت: «نه❌ مگر میشود من #همسر داشته باشم و در را خودم باز کنم😉
🔹جنسهای کوپنیمان را که میگرفتیم، میآورد و بین همه همسایهها🏘 تقسیم میکرد و میگفت: آنها #بچه دارند، تعداد نفراتشان بیشتر است و نیاز دارند. اما ما #کمتر مصرف میکنیم.
🔸ماشین #سپاه دستش بود وقتی من آمدم و گفتم: میخواهم بروم سر مزار برادرم♥️ مرا با خودت میبری؟ گفت: #عیال_جان! ناراحت نشوی اما نمیتوانم شما را برسانم. من هم با بچه سختم بود. گفتم: چرا؟😕 سر راهت است مگر چه میشود؟
🔹میگفت: عیال جان! اگر قرار باشد شما را برسانم🚗 باید آن دنیا جواب #بیت_المال را بدهم، نمیتوانم. بعد من میگفتم: #دوستانت وقتی ماشین دستشان است، زن و بچهشان را میرسانند. به من گفت: آنها میتوانند جواب بدهند اما #من نمیتوانم جواب بدهم📛
#شهید_سیدیحیی_سیدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣محمدجعفر حسینی» با نام جهادی «ابوزینب»، از فرماندهان لشکر فاطمیون صبح امروز (شنبه) به همرزمان شهیدش
#سفر_به_آسمان 🕊
و عشـ♥️ـق
قافیه اش گرچه #مشکل است
💥اما
#خدا اگر بخواهد
ردیف خواهد شد✅
خداحافظ رفیق ...💔
#شهید_محمدجعفر_حسینی
#فاطمیون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻همسر شهید محرابی: 🌱شهید محرابی لحظه آخری که میخواست به جبهه برود به ما گفت قطعاً من شهید میشوم و
🔹چند روز به #اعزام شون مانده بود و من دلهره😥 عجیبی داشتم. تصمیم گرفتم #حرف_دلم رو بهشون بگم.
🔸عزمم را جزم کردم و گفتم: اگر رفتین و خداوند #شهادت رو قسمت تون کرد، محمدمهیار وقتی #باباهای دیگه را ببینه و جای خالی شما👤 را چی بهش می گذره⁉️
🔹سکوت کرد و لبخند زد وگفت: شاید شما بتونی با #حرفهات دلم را بلرزونی💓 ولی #ایمانم رو هرگز❌
در آن لحظه خیلی از حرفم #خجالت زده شدم.
#شهید_حسین_محرابی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣4⃣ #قسمت_چهل_وچهارم 📖ای
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
5⃣4⃣ #قسمت_چهل_وپنجم
📖از استاد تا باغبان دانشگاه #ایوب را میشناختند. با همه احوال پرسی میکرد پیگیر مشکلات مالی💰 انها میشد. بیشتر از این دلش می تپید برای سر و سامان دادن به زندگی #دانشجوها. واسطه اشنایی چند نفر از دختر، پسرهای💑 دانشکده با هم شده بود.
📖خانه ما یا محل #خواستگاری های اولیه بود یا محل اشتی دادن زن و شوهر ها💞 کفش های پشت در برای #صاحب_خانه بهانه شده بود. میگفت: من خانه را به شما اجاره دادم، نه این همه ادم.
بالاخره جوابمان کرد☹️
📖با وضعیتی که ایوب داشت نمی توانست راه بیوفتد و دنبال خانه🏘 بگردد، کار خودم بود. چیزی هم به #کنکور کارشناسی نمانده بود. شهیده و زهرا کتاب های درسی📚 را که یازده سال از انها دور بودم، بخش بخش کرده بودند. جزوه های کوچکم را دستم میگرفتم و در فاصله ی این بنگاه تا ان بنگاه درس #میخواندم.
📖نتایج دانشگاه که اعلام شد، ایوب بستری بود🛌 روزنامه خریدم و رفتم #بیمارستان. زهرا بچه ها را اورده بود ملاقات دست همه #کاکائو بود حتی ایوب. خودش گفته بود دیگر برایش #کمپوت نبرند کاکائو🍫 بیشتر دوست داشت.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
6⃣4⃣ #قسمت_چهل_وششم
📖روزنامه📰 را از دستم گرفت و دنبال #اسمم گشت چند بار اسمم را بلند خواند، انگار باورش نمیشد. هر دکتر و پرستاری که بالای سرش می امد، #روزنامه را به او نشان میداد.
📖با ایوب #هم_دانشگاهی شدم. او ترم اخر مدیریت دولتی بود و من مدیریت بازرگانی را شروع کردم. روز ثبت نام📝 مسئول امور دانشجویی تا من را دید شناخت"خانم غیاثوند؟ درست است؟" چشم هایم گرد شد😧 "مگر روی پیشانیم نوشته اند؟"
📖-نه خانم، بس که #اقای_بلندی همه جا از شما حرف میزنند. می نشیند، میگوید #شهلا ... بلند میشود، میگوید شهلا♥️ من هم کنجکاو شدم اسمتان را که توی #لیست دیدم، با عکس پرونده تطبیق دادم، خیلی دوست داشتم ببینم این خانم #شهلا_غیاثوند کیست که اقای بلندی این طور از او تعریف میکند😉
📖کلاس که تمام شد ایوب را دم در دیدم👤 منتظر ایستاده بودم برایم دست تکان داد. اخم کردم😠 گفتم باز هم امده ای از #وضع_درسیم بپرسی؟ مگر من بچه دبستانی ام؟ که هر روز می ایی، در کلاسم و با استادم حرف میزنی؟؟
📖خندید😄 "حالا بیا و خوبی کن، کدام مردی انقدر به فکر #عیالش است که من هستم؟ خب دوست دارم ببینم چطور درس میخوانی❓
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
آرشیو 9 دی.mp3
3.94M
🎤 سید رضا #نریمانی
🔸روزی که #فتنه سر گندم ری شد
🔹بی بصیرتی با درد و غصه طی شد
🔸مرهم زخم دل #حضرت_آقا💔
🔹قیام حماسه ساز #9دی شد
#بصیرت
#نهم_دی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢هستیم بر آن #عهد که بستیم✊
★قسم به فیض #شهادت
• •قسم به سرخی خون❣
★به خیبر و نی و هور و
• • #جزیره_مجنون
⇜قسم به روح #خمینی
⇜قسم به سیـدعلـی♥️
⇜به امر #رهبر و فرموده های شخص ولی
💢تا رمق به تنم هست #مکتبی هستم
↫ حسینی ام
↫ حسنی ام
↫و #زینبی هستم✌️
⇜ و سر سپرده ام و از تبار #عمارم
⇜به انقلاب و #شهیدان🌷 و حق وفادارم
#اللهم_الرزقنا_بصیرت
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh