eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 ⚜شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش🕊 مانند روز اول سالم بود⚜ #شهید_محمدرضا_شفیعی🌷
4⃣3⃣1⃣ 🌷 ⚜شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش🕊 مانند روز اول سالم بود⚜ 🔻ادامه ی قسمت قبل 🗣راوی: حاج حسین کاجی اودرکربلای چهار مجروح و سپس اسیر⛓ می شود. یازده روز او را به همین وضع نگه می دارند. بعد می گویند: باید به امام توهین کنی😵. او هم فریاد می زند🗣: مرگ بر صدام. بعثی ها آنقدر او را می زنند تا به شهادت می رسد؛ پیکر او را درقبرستانی درنزدیکی کربلا به خاک می سپارند⚰. حالا بعداز 16 سال پیکر او را از خاک خارج کرده اند. بدن او سالم مانده😍. گویی که به خواب رفته💤 است! بعثی ها قبل از دفنش در عراق سه ماه پیکر او را زیرآفتاب🌞 انداختند تا پوسیده شود. آهک و دیگر مواد فاسد کننده بر بدنش ریختند اما بدنش همچنان سالم مانده بود👌. فرمانده عراقی که پیکر او را تحویل می داد گریه می کرد😭می گفت: خدا از سر تقصیرات ما بگذرد. وقتی شهید محمدرضا شفیعی را داخل قبر قرار دادند فرمانده اش صحبت کرد و گفت: نماز شب💫 این شهید هیچگاه ترک نمی شد❌ همیشه غسل را انجام می داد. وقتی برای علیه السلام گریه می کرد😭 قطرات اشک خود را به صورت و سینه و محاسنش می مالید. راز سالم ماندن پیکر این شهید اینهاست✅ خواست محمدرضا شفیعی از گمنامی خارج شود تا برای همیشه تاریخ 🗓سندی باشد برحقانیت یاران مظلوم ✨حضرت روح الله✨. 👈محمدرضا در گلزار شهدای🌷 "علی ابن جعفر قم" آرمیده است. 🌸«شادی ارواح طیبه شهدا صلوات »🌸 ____________________ 📚منبعــ/کتاب شهدای گمنـام 📘انتشـارات ابراهیـم هـادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 ⚜شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش🕊 مانند روز اول سالم بود⚜ 🔻ادامه ی قسمت قبل #ش
#شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش مانند روز اول سالم ماند. 👈حتی آفتاب سوزان و ریختن اسید بر روی پیکرش توسط بعثی ها، نیز اثری نداشت.✌️✌️ #شهید_محمدرضا_شفیعی🌷 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهید مے شود نگاهے بردل من کنے ؟!! زنگار گنـاه وجودم را احاطہ ڪرده به نگاهت محتاجم دستم را بگـــیر...😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_13698227.mp3
1.45M
👆👆👆 🎤 ✅ 🌷 جهاد یعنی برنامه ای برای مدیریت رنج ها 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔘گفتند:خامنه‌ای شده است بُت😕، شما او را می‌پرستید! 💥نه... امام خامنه‌ای بُت نیست❌ تبری ا‌ست⛏ که خدا دارد با آن بت شرق و غرب را می شکند😏 👈امام خامنه‌ای ناخدای باخداست👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 51 استاد پناهیان ؛ کی به جز خود خدا میگه به من بسپر مشکلت مشکل
❣﷽❣ 52 استاد پناهیان؛ خدمت زندانیان محترم رسیدم در یکی از زندانهای کشور، حالا رفتم تو زندان میخوام صحبت کنم . همه دمق ، درب و داغون ، مثل ماست دارن نگاه میکنند . 😒😒 حقه شونم هست ، میگن حاج اقا ، تو صبحونتو پیش زن و بچه ت خوردی ... اومدی اینجا نمیدونی ما گرفتاریم ... یکی پای اعدامه ، یکی چکش پاس نشده ، یکی خونوادش مریضه ، 🚫❌😩😔 هزار تا گرفتاری ، حالا صحبت تو رو گوش بدیم که چی ؟! سیر از گرسنه که خبر نداره ، سواره از پیاده که خبر نداره . گفتم که ببخشید میشه پنج دقیقه شما یادتون بره چه مشکلاتی دارین ؟ اصلا تو زندانید ، از این حالو هوا در بیاید بیرون . بخدا ، زندانت طولانی تر نمیشه . بخدا ، مشکلاتت بیشتر نمیشه . هیچ فرقی نمیکنه، ✅❎ فقط خواهش میکنم پنج دقیقه بیاین بیرون ، اینقدر گفتم ، کم کم متقاعد شدن . چشم ها نشون میداد ، نه ....دارن راه میان بامن 😊 بعد یه دفعه ای دیدم زشته به این عزیزان ، من چی بگم ؟ بگم پنج دقیقه از مشکلاتت در بیابیرون که چی بشه ؟ شما سر نماز یادتون بره پنج دقیقه تو زندانید. بابا ..... هستید مقروضید خانمتون مریضه بچه تون مریضه میخواید اعدام بشید ⁉‼ پنج دقیقه سر نماز بگو من فقط عبدم . نه پدرم هستم و نه مقروضم ، نه زندانی ام ، نه مریضم ،نه گرفتارم ، هیچی نیستم . فقط عبدم ✋ ""الله اکبر"" ✅ بعداز نماز برگرد برو حالا هرچی بودی برو... فرمودن ، ادعونی استجب لکم . خدا ضمانت کرده برای اهل تقوا گره گشایی میکنه . چه تقوایی بالاتر از نماز خوندن که دستور اول خداست ؟ و نماز تر و تمیز خوندن ؟ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
 دنبالِ "شُهرَتیم" و در پِیِ اسمو رَسم غافل از اینکه فاطمه (س) گــمنام میخَرد #آرزویم_را_شهادت_مینویسم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
علّامه حسن زاده آملی : من هر وقت به عکس یک شهید می رسم می گویم : السَّلامُ عَلیکَ یا وَلیُّ اللّه و هر وقت به عکس چند شهید می رسم می گویم : السّلامُ عَلیکُم یا أولیاءَ الله 🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⤴️ #بسیار_زیبا👌👌 #شهید_جاودانی و برادرانش. 4 مدافع حرم که راه شهادت راباهم شروع کردند،و یکی یکی پر
شور از تو، فرصت #شکفتن از توست بیداری سبز #باغ و گلشن از توست من داغ دل #لاله چه ميدانستم این #آتش اگر گرفت در من از توست 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پروانه ها غبطه خوردند به حال خوشمان وقتی که دیدند بی بال و ‌پر هم می توان پرواز کرد... #شهیدحسین‌هر
5⃣3⃣1⃣ 🌷 ❤️🕊 💠همکاری در ساخت مستند 🔹از همرزمان شهید حسین (سوژه مستند پرواز از حلب) بود. در مرحله تحقیقات قبل از ساخت ، با شهید «محمد جاودانی» آشنا شدم. 🔸تماس گرفتم، وقتی شنید تصمیم دارم برای دوست و همرزمش مستند بسازم، خیلی خوشحال شد و مدام تشکر می‌کرد. 🔹همان روز بلافاصله خودش را به دفتر کارم رساند. یک جوان حدوداً سی‌ساله که صورت و سیرت و کلامش از چند فرسخی به آدم آرامش می‌ داد. 🌹🍃🌹🍃 🔹 بود و تخصصش . مدتی در عراق و حالا در سوریه در حال جهاد بود و از «السابقون» به حساب می‌آمد. 🔸در نگاه اول حدس زدم که او هم امروز یا فردا به رفقای شهیدش خواهد پیوست. وقتی لب به کلام باز کرد، سوز و که در کلامش موج می‌زد، حدس من را به یقین تبدیل کرد. وقتی از «حسین هریری»، «مصطفی عارفی» و سایر رفقای شهیدش صحبت می‌کرد، از حسرت لب می‌گزید. 🔹چند ماه گذشت و تا توانست در جمع‌آوری آرشیو و تحقیقات پروژه مستند «پرواز از حلب» به ما کمک کرد.  🌹🍃🌹🍃 🔸فروردین‌ماه، وقتی کار به مرحله رونمایی رسید، تماس گرفت و عذرخواهی کرد که برای حضور معذوریت دارم. قرار شد حضوراً در دفتر کار، برایش اکران خصوصی داشته باشم. 🔹چند ماه گذشت و مدام امروز و فردا کرد. تا اینکه خبر آمد، «محمد جاودانی» شب خودش را به رفقایش رسانده. 🔸آری، شب عاشورا پر کشید و خودش را به قافله اصحاب رساند. شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 بریده خاطرات طنز😁 شهید جبهه مقاومت #رضا_سنجرانی (کرار) 🔹مسئول مرکز آموزش لشکر فاطمیون و فرمانده
رفيـق بودند قـرار مدارشون را گذاشتہ بودند ڪہ هر ڪدام زودتـر رفت اون یڪے را هم ببره رفیـق بہ قولش عمـل ڪرد . 👈 #شهید_جاودانی🌷 به فاصله یک هفته از شهادت #شهید_سنجرانی🌷 پر کشید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤴️ #بسیار_زیبا👌👌 #شهید_جاودانی و برادرانش. 4 مدافع حرم که راه شهادت راباهم شروع کردند،و یکی یکی پریدندو رفتند. آخرین بازمانده این جمع شهید جاودانی بود #شهید_کوهساری🌷 #شهید_اسدی🌷 #شهید_عارفی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
آغـوشِ تو ای دوست دَرِ باغ بهشت است... یڪ شب به درآی از خود و بر من بِگُشایـش... #شبتون_شهدایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣ بيا ای بهترين درمان قلبـ💔ـم مداوا كن غم پنهان قلبـ💔ـم قسم بر خالق دلـ💚ــهای عاشق تو هستی آخرين سلطان قلبـ💔ـم ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
صبح است و جهان باز #غزلخوان شده است خورشید دوباره بر تو #مهمان شده است لبخند نشان کنج لبان #عسلت چشمان تو #آفتابگردان شده است #شهید_رضا_سنجرانی🌷 #سلام✋ #صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه1⃣3⃣ 💠 امتحانات 🌸بعد از داير شدن مجتمع هاي آموزشي رزمندگان در جبهه ، اوقات فراغت از جن
🌷 2⃣3⃣ 💠 ﺳﻨﮕﺮ ﯾﺎ ﺳﻨﮕﮏ؟ 🔹ﻫﻤﯿﺸﻪ ی ﺧﺪﺍ ﺗﻮﯼ ﺗﺪﺍﺭﮐﺎﺕ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ . ﮐﻤﯽ ﻫﻢ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩ. ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩ. 🔸ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻋﺼﺮ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﺮ ﺗﺪﺍﺭﮐﺎﺕ ﻣﯽﺁﻣﺪﯾﻢ، ﻋﺮﺍﻗﯽﻫﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺁﺗﺶ ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﻣﺎ، ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺳﺮﯾﻊ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﺎﻥ ﮐﻨﺪﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﯾﮏ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ 🔹 ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﮐﻪ ﺣﺎﺟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺳﯿﺦ ﺳﯿﺦ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻓﺖ؛ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻡ : « ﺣﺎﺟﯽ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﮕﯿﺮ! » 🔸ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﮔﻮﺷﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ : « ﭼﯽ؟ ﺳﻨﮕﮏ؟ » ﻣﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻡ : « ﺳﻨﮕﮏ ﭼﯿﻪ ﺑﺎﺑﺎ، ﺳﻨﮕﺮ، ﺳﻨﮕﺮ ﺑﮕﯿﺮ !!...» 🔹ﺳﻮﺕ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩﺍﯼ ﺣﺮﻓﻢ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ، ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻡ . ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : « ﺳﻨﮕﮏ؟ »😂 ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ 😂😂 🔸ﺣﺎﺟﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﯿﺪ. 😀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 محمدعلی صبح‌ ها بعد از نماز قرآن می‌خواند. اگه دخترمون بیدار بود، می‌گرفتش توی بغل ؛ اگه هم خواب بود ، کنارِ رختخوابش می‌نشست و می‌گفت: اینـجا قـرآن می‌خوانم ، می‌خواهم چشم و گوشِ بچه ‌ام از الان به این چیزها عادت کنه... #شهید_دکتر_محمدعلی_رهنمون🌷 📚منبع: یادگاران16 «کتاب رهنمون» 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷رفتید بی آنکه دلبستگی هایتان را مرور کنید.. رفتید، ......🕊 بی آنکه لحظه ای تردید کنید... بی آنکه لحظه ای درنگ کنید... در رفتن یا ماندن! 🌷 ...... بی آنکه، دلبستگیهایتان💞 را مرور کنید و آرزوهایتان را بارور... در رفتن، شتابی عجیب داشتید و در ماندن، اکراهی عمیق. مطمئن بودید راه، درست است👌، از جاده، از سفر، از... نمیترسیدید. "فهمیده" بودید آخر این جاده، دل کندن از خاک، بلند شدن، اوج گرفتن و پرواز🕊 است. شما در آتش جنگ🔥، گلستان میدیدید؛ یقین میدیدید که اینگونه خلیل وار به پیشواز رفتید، اما... آتش برای شما گلستان شد🌸، آتش در هُرم عشق شما سوخت... شما از دهانه تاریخ زبانه کشیدید، فوران کردید و بر سر دشمن آتش باریدید💥. از دلبستگیها دل بریدن، از وابستگیها رها شدن خیلی سخت است😓! باید پای عشق بزرگی در میان باشد. حتما باید پای عشق بزرگی در میان باشد و شما یقینا این عشـ❤️ـق را فهمیدید . یقینا میان دل شما و عشق او، سر و سرّی بود. برگزیده عشق بودید😍... که عشق انتخاب میکند، عشق گلچین میکند، عشق هر کس را سزاوار نمیداند و شما، سزاوار بودید که رفتید🚶؛ که رفتن را بهترین ماندن دیدید، که رفتن، همیشه به معنای " رفتن " نیست❌. 🔸در رفتن، شتابی عجیب داشتید و در ماندن، اکراهی عمیق. گاهی مرگ، جاودانه ترین زیستن است! و شما، چه خوب، این راز🌀 را فهمیدید! به راستی راز آن همه عشق چیست⁉️ دلیل از جان گذشتن چیست؟! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 0⃣1⃣ 💠 الگوی سادگی 📌خاطره ای از #شهید_محمد_کچویی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzad
🌷 #یاد_یاران 1⃣1⃣ 💠 زود می آمد و دیر میرفت 📌خاطره ای از #شهید_علی_صیادشیرازی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴 #هادی_دلها 💠چشمی که به نگاه حرام عادت کنه دیدن خیلی چیزها رو از دست میده... 🔰چشم گنه کار لایق #ش
🔰 #هادی_دلها ✳️با اينكه در سنين بلوغ بود، اما به دختر و #ناموس مردم نگاه نمی کرد. باطن پاك او برای همه نمايان بود. #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_13840927.mp3
4.54M
❣| 🍃| حامدزمانی 👈تقدیم به مدافعان حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (3) 💠 رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد .... 🌹🍃🌹🍃 🌷يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چ
🌷 ☜ (4) 🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹 🕊 🔻بخش اول می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از بازار تهران.... علیرغم مخالفت شدید ⛔️خانواده و به خاطر عشقم به ، حجره ی🚪 پدر را ترک کردم و به همراه بچه های  لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی شدم...  یکبار رفتن👣 همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان☺️... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و را هم با خود همراه کردم...  یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با مختصر گروه تفحص می گذراندیم... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلـ💞ـمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر عطرآگین.. تا اینکه...  زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند🚌 و ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد😰... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم😞... با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شدیم🚍....  بعد از زیارت و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی و پلاک شهیدی🕊 نمایان شد... 🌹... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در 😃 به ادامه ی کار پرداخت اما من😔...  استخوان های مطهر شهید را به انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید🏷 به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...  ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همین عاٰدتِ با تـو بودن یه روز... اَگـه بیٰ تُوْ باشَم مَنـو می کُــشه #شهید_مهدی_زین_الدین🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
5⃣6⃣ به یاد #شهید_حامد_جوانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh