eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حمزه هست🥰✋ *زندگی در کانادا و شهادت در سوریه*🕊️ *شهید حمزه علی یاسین🌹* تاریخ تولد: ۷ / ۱۱ / ۱۳۷۲ تاریخ شهادت: ۳ / ۵ / ۱۳۹۳ محل تولد: کانادا محل شهادت: سوریه *🌹راوی← عشق و علاقه به سیدالشهدا و اهل بیت✨فقط مختص به کشور ایران و اطراف آن نیست🍃حمزه یکی از آنهاست که در شهر مونترال کانادا🌙 در ۲۷ ژانویه ۱۹۹۴ میلادی در خانواده‌ای لبنانی الاصل به دنیا آمد🍃 شهر مونترال، دومین شهر بزرگ کشور کانادا🌙 پس از پایتخت این کشور است که در شرق کانادا و جنوب غرب استان کبک قرار گرفته است🍁این شهر به‎دلیل وجود تعداد قابل توجه مهاجر ایرانی و لبنانی دارای شیعیان زیادی است🍃خانواده حمزه اصالتا از اهالی روستای عباسیه، واقع در جنوب لبنان هستند💫 و از اقوام همسر دبیرکل حزب‎الله یعنی سید حسن نصر الله به‎شمار می‎روند💚 حمزه چند سال قبل از شهادت به لبنان برگشت🕊️ و به عضویت حزب‎الله لبنان درآمد💫 با آغاز جنگ علیه تروریست‌‎های وهابی در سوریه🥀 حمزه جهت شرکت در جنگ💥 برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری (سلام‎الله‎علیها) عازم این کشور شد💫و در ۲۵ جولای ۲۰۱۴ میلادی و در ۲۰ سالگی💫 ندای هل من ناصر ینصرنی سیدالشهدا را لبیک گفت🍃و در این جهاد مقدس به شهادت رسید🕊️ پیکر مطهر این شهید بزرگوار در وطن پدری‎اش💫 به خاک سپرده شد.*🕊️🕋 *شهید حمزه علی یاسین* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
روزگار من (۲۲) پشتم و نگاه کردم 👁👁 سحر یه ضربه محکم به شونه زینب زد و گفت همش تقصیر توعههههه یالا بگوووو ببینم چی بهش گفتی که اینجوری بهم ریخته بازم ذهن دوست منو بهم ریختی ... چی از جون ما میخوای ... زینب در جوابش گفت این چه حرفیه من فقط با دوستم نشسته بودم و دیدم ناراحته فقط خندوندمش همین به خدا سحر- چرت و پرت نگوو دختریه امله دهاتی با اون شنل جادوگریت ....👿👿👿👿 با این حرف سحر زینب عصبانی شد و بازویه سحرو گرفت و سفت فشار داد و در حالی که بغضش گرفته بودو اشک روی گونه اش می ریخت گفت: حواست و جمع کن خوب حواست و جمع کن چی داری میگی 😢😢 من هرگز اجازه نمیدم امثال تو به پوشش و چادرم توهین کنن همیشه یادت باشه 😢😢 این اسمش چادره ... یادگار مادرمون حضرت زهراست 😭😭😭😭😭😭😭 سحر با پروییه تمام گفت ول کن دستموو ... یادگار مادرم ...یادگار مادرم گذاشتی جمع کن این حرفای چرت و پرت و یه پارچه سیاه چیه که باهاش کلاس میذاری ... 👿👿👿👿👿👿 انقدر حرفای سحر درد آور بود که زینب با او صبوریش نتونست طاقت بیاره و چشماشو بست و یه سیلی محکم به سحر زد طوری که جای انگشتاش رو صورتش جا انداخت سحرم دستشو انداخت و مقنعه و موهای زینب و کشید ... 😔😔😔😔 منم که همین جور خشکم زده بودو داشتم نبرده فرشته و شیطان و تماشا میکردم بازم من گیج شده بودم نمی دونستم طرف کدومشون رو بگیرم نتونستم چشامو بازکنم ... فقط دلم برای زینب سوخت که مقنعه اش از سرش افتاده بود و با موهای پریشون که روی صورتش ریخته بود داشت گریه میکرد 😭😭😭😭😭 چرا اینقدر مظلوم بود انگار این صحنه برام آشنا بود یکی از بچه ها ناظم و خبر کرده بود و دخترا هردو به دفتر مدیریت مدرسه احضار شدن ... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو👤 ندارم گفت و شنید بهای تو💞 گر بود خریدارم که جنس خوب به هر چه دید خرید✅ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یعنی درد... دردے ... یعنے با یڪے شدن... یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے گذشتے... یعنی فقط را دیدی و او را خواستی نه تعریف و را گمنامی یعنی ....... اے کاش همه ے ما گمنام باشیم گمنام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید حجت الله اصغری شربیانی🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃خیال می‌کنند هر چه بیشتر بنویسی، راحت تر کلمات را بر زبان جاری می‌کند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است. 🍃اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ ، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ می‌کنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر می‌شوی و شگفت زده، که خیال می‌کنی جوهر کافی برای وصف هایشان در جهان نیست. 🍃تازه! اگر مخاطبت شهید حجت الله اصغری شیبانی باشد که دیگر مات می‌مانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت می‌شوی. تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی. 🍃باید بنویسی و بگویی که او مرید بود؛ در هیئات پایه ثابت دلدادگی و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان می‌کرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم ؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم شود و هم با این نامِ گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام می‌خرد. 🍃طاهای داستان! رسم دلبری را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا می‌رفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان شود. 🍃اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانی‌اش رفت. ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ١ فروردین ١٣۶٧ 📅تاریخ شهادت : ١ آبان ١٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٣٠ مهر ١۴٠٠ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : شهر ری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 داستانی با موضوع مدافعان حرم منتشر شد 🎥 ابوذر، متولد مزار شریف افغانستان است. او تصمیم می‌گیرد در کنار مصطفی، رفیق ایرانی‌اش به جبهه‌های نبرد علیه داعش برگردد... 💢 این فیلم تحسین‌شده که با اقتباس از زندگی شهید ساخته شده، فانوس بهترین فیلم را به‌دست آورده است. 📺 دانلود و تماشا از لینک زیر: 🌐 b2n.ir/deport 🎥 درخواست اکران: پیام به @ekranmardomi یا تماس با 02142795050 ✅ در عماریار، با خانواده فیلم ببینید https://eitaa.com/joinchat/1460338702C7e130ac336
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید روح الله عمادی🌼 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از شجاعت که قرار است حرف بزنی، یک سر صحبت قطعا می‌رسد به مازندران. به دیارِ سبز و قهرمان پرور، آنجایی که خاکِ حاصلخیزش، زمینِ بازیِ دلاور مردان جنگ است. خاکی که شهید پرور است و اینبار قرعه قلم به نام رقم خورد 🍃سیدروح‌الله عمادی، متولد آخرین ماه تابستان، در بهشتِ مازندران، پسری که از کودکی با نام (علیه‌السلام) خو گرفته بود و نان حلال پدر عشق به اهل‌بیت را در وجودش پرورش می‌داد. 🍃علاقه اش به نظام و رهبرِ حکیمِ انقلاب، پایش را به دانشگاه امام حسین باز کرد و شد انقلاب و مردمِ کشورش. عشق به را در خود می‌پروراند... آنقدر زیاد که رسیدن به شهادت آرزویش بود🕊 🍃وعده دیدارِ معبودش، خاکِ سوریه بود. جایی که حضور عمه سادات، عاشقان را پاگیر می‌کند و این دلیر مرد سوادکوهی، در روز تاسوعایِ حسینی از خاکِ سوریه به آغوشِ ارباب عروج کرد♥️ 🍃حالا سیدمحمد عمادی، یادگار سیدروح‌الله، زیر سایه ارباب مشق عشق می‌کند تا روزی فاصله را با وصال بابا تمام کند. آن روز که پدر، در رکابِ یوسف زهرا (ارواحناه‌فداه) بازگردد. ✨حسین؛ نانِ حلالِ تمام‌باباهاست♡ پسر حضرت زهرا💚 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حلب 🥀مزار شهید : سوادکوه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh