🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [2] 2⃣ #آدم علیه السّلام و #فرشتگان 🔸داستان فرشتگان و آدم علیه السّلا
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت [3]
🔖 قسمت اول #حضرت_آدم علیه السّلام
3⃣ #آدم علیه السّلام و #شیطان
🔻با شناخته شدن #مقام_آدم علیه السّلام امر به سجده از سوی ذات مقدس ربوبی صادر شده و ملائکه همه به سجده می افتند، مگر #ابلیس که از سر #استکبار از این عمل سرباز می زند و سجده نمی کند.
🍃وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ 🍃(بقره؛ 34)
🔹 (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سرباز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.🔹
🔻ابلیس انوار #اهل_بیت علیهم السّلام را در وجود آدم علیه السّلام مشاهده کرد و بدین سبب از سجده امتناع کرد.
🔻از این مقطع است که داستان دشمنی شیطان با آدم علیه السّلام و ذریه او آغاز می شود و حوادث کوچک و بزرگی به دنبال آن شکل می گیرد که تا به امروز ادامه داشته است.
🔻شیطان مصطلح قرآن کریم در این موارد موجودی است از جنیان به نام ابلیس که بنا بر روایات سال های طولانی در میان ملائکه به عبادت پرداخته بود و این حضور منافقانه به شکلی بود که حتی ملائکه خبر نداشتند که او از جنس آنان نیست.
🔻 با خلقت انسان و امر به سجده و اطاعت ملائکه و عصیان ابلیس این نفاق بر همگان آشکار گشت و شیطان از آن مقام رانده شد.
🔻در اینجا شیطان احتجاجی با خداوند متعال دارد وی در پاسخ پرسش از سبب امتناعش از سجده، به جنس و ماده خلقت خویش اشاره می کند که بر اساس تعلق به گروه جنیان، از #آتش است. وی آن را برتر از خاک می داند و با این تعبیر نخستین جریان اصالت ماده را در تاریخ رقم می زند.
🔻البته در این جا می توان چنین استدلال نمود که اشاره به ماده خلقت از سوی شیطان بهانه و پوششی بود برای سبب اصلی امتناع او از سجده که به تصریح قرآن کریم همان #استکبار است. این موجود لعین و پیروان او از همان روز نخست بدین صفت رذیله که سرمنشأ تمامی دیگر صفات رذیله است شناخته شدند و تا امروز که ما به تعلیم امام راحلمان رحمه الله آمریکا را #شیطان_بزرگ و سرکرده استکبار جهانی می دانیم استمرار دارد.
🔻 👌به هر حال دو موضوع #استکبار و #ماده_گرایی، صرف نظر از این که کدام سبب دیگری باشد، از جمله #عبرتهایی است که از داستان شیطان می توان گرفت.
🔻به دنبال این محاجه، شیطان از درگاه الهی رانده شده و دشمنی بی حد او با انسان آغاز می شود. جریان مهلت خواستن تا روز بعث از سوی او و مهلت دادن به وی تا وقت #روز_معلوم در اینجا اتفاق می افتد.
🔻 سپس شیطان قسم می خورد که در این مهلت به کار اغوای انسان ها خواهد پرداخت و بر سر #صراط_مستقیم آنان خواهد نشست. و البته کار اغوای خود را از همین مقطع آغاز می نماید.
🔻خداوند آدم و حوا علیهما السّلام را در بهشت برزخی جای می دهد و به آنان اجازه می دهد تا از همه گونه تمتعات این جنت بهره مند شوند و تنها آنان را از نزدیک شدن به یک درخت باز می دارد .برخی گفته اند این درخت وسیله و بهانه ای بود برای نشان دادن #عمق_دشمنی شیطان به آدم و همسرش حوا علیهما السّلام.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [3] 🔖 قسمت اول #حضرت_آدم علیه السّلام 3⃣ #آدم علیه السّلام و #شیطان
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(5)
4⃣ #آدم علیه السّلام در #زمین
🔻با هبوط به زمین و آغاز زندگی زمینی تلاش آدم علیه السّلام به عنوان نخستین پیامبر خدا برای #راهبری بشر به سوی غایت خلقت آغاز می شود. آیات قرآن کریم دلالت دارد که با توجه به آنچه در جریان شجره ممنوعه گذشت، در آدم علیه السّلام عزم جدی ای برای #استقرار_ملک و زمینه سازی آن شکل نیافت، و لذا است که نام او در میان پیامبران اولوالعزم قرار نگرفت ،
🔻 اما در هر حال آدم و حوا علیهما السّلام که شیطان را به خوبی شناخته بودند در معرض وسواس او قرار نگرفتند و لذا ناچار شیطان آن دو را رها ساخت و به دنبال اغوای فرزندان ایشان رفت تا بدین ترتیب نخست جای پا را در زمین برای خود فراهم نموده باشد.
🔻این نخستین حرکت شیطان در زمین از راه #اختلاف_افکنی میان دو برادر صورت گرفت تا به ما بفهماند اختلاف میان برادران از مهمترین راه های #نفوذ شیطان است. در ادامه در تاریخ بشر به نمونه های بی شماری از این جریان برخواهیم خورد که تا به امروز به عنوان کارآمدترین حربه شیطان از آن استفاده می شود.
🔻نام فرزندان آدم علیه السّلام در قرآن کریم نیامده است، اما به نقل تورات آنان #هابیل و #قابیل نام داشتند. چون زمان آزمون تقدیم قربانی رسید، گوسفند هابیل به دلیل اخلاص و تقوا در عمل پذیرفته شد و گندم قابیل از آن جا که از بدترین محصول وی جدا شده بود پذیرفته نشد. همین سبب شد تا زهر تلخ دشمنی در کام قابیل جوشش گیرد و اقدام به قتل برادر کند و بدینسان خود را به عنوان سرسلسله برادرکشان و قاتلان تاریخ معرفی نماید.
🔻 در این جریان چند نکته برای ما قابل تأمل است:
1⃣نخست سبب شکل گیری این اختلاف که به تصریح قرآن کریم موضوع قربانی و تقوای هابیل و بی تقوایی قابیل بوده است. در اینجا نیز همچون موارد قبل تورات و اسرائیلیات تلاش نموده اند تا موضوع را به داستان ازدواج این دو و تمایل قابیل به همسر هابیل برگردانند که باز موضوع زن و خانواده را برای چندمین بار در این مقطع کوتاه تاریخی پیش می کشد.
1⃣نکته دوم بروز #قتل و کشتن انسان ها به عنوان نقطه اوج خواست شیطان است که در این مقطع در میان بشر شکل می گیرد و تا به امروز نیز به طور وسیع جریان دارد، همان روی سکه که ملائکه از آن بیم داشتند. کشته شدن انسان ها و جلوگیری از رشد مطلوب آنان در زندگی زمینی خواست نهایی شیطان است.
و در این راه فرقی میان مؤمنان و پیروان شیطان وجود ندارد. شیطان به دنبال روزی است که بر زمین حتی یک نفر زندگی نکند تا امکان پرستش خداوند و خلافت وی وجود داشته باشد. بروز جنگ های بزرگ تاریخی و استفاده از سلاح های کشتار جمعی در تاریخ و اصرار بیش از حد دشمنان ما بر قرار دادن واقعه ای مجعول به نام #آرماگدون را در آینده بشر با ابعاد تخریبی حداکثری بایستی در همین راستا توجیه نمود.
3⃣سومین نکته که از این داستان قربانی این دو برادر به دست می آید این است که بر این اساس هابیل دامدار و قابیل به اصطلاح امروز ما کشاورز بوده است و این در حالی است که مدت زیادی از زندگی آنان بر زمین نگذشته بوده و این خود می تواند حجتی باشد در تأیید قول آنان که آموزش های انبیا را در زندگی بشر دارای تأثیر و جایگاهی بی بدیل می دانند. در این داستان دامداری و کشاورزی حداقل از علومی است که به واسطه پیامبران به انسان تعلیم داده شده است.
🔻به هر حال با وقوع قتل و برادرکشی #شیطان جاپای خودی را در زمین تثبیت می کند و نسل آدم علیه السّلام از طریق دیگر فرزندان او ادامه حیات و گسترش می دهد.
🔻 فرزندانی از آدم علیه السّلام از جمله #شیث نبی علیه السّلام به پیامبری می رسد تا نوبت به نخستین پیامبر اولوالعزم #نوح_نبی علیه السّلام می رسد.
🔹🔹🔹 #ادامه_دارد...
⏮ قسمت بعدی #حضرت_نوح علیه السلام
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
#کرامت_شهدا 🌷
🔰چند روز پیش یکی از رفقا پیام داد📲 و شماره ای فرستاد که داستان ایشون با #حسین رو گوش کنم. منم همون موقع تماس گرفتم📞 از شماره ۹۱۱ و لهجه ی مازنیش همون اول میشد فهمید که ساکن یکی از شهرهای #شمالیه. تو بابل زندگی می کرد و کارمند بانک🏢 بود.
💢بقیه داستان رو از زبان #سیاوش می نویسم.
🔰من کارمند بانک هستم و امسال #اربعین واسه اولین بار می خواستم برم کربلا. بلیط هواپیما✈️ رو گرفتم و اول آبان رسیدم #نجف اشرف. تو ایران🇮🇷 شنیده بودم که تو خود فرودگاه ارز دولتی💵 بهمون می دن. منم واسه همین هیچگونه ارزی نیاورده بودم با خودم.
🔰خب رفتم و دیدم که خبری از این حرفها نیست❌ راستش خیلی شاکی شدم😒 بگذریم، هر طور شده ۵۰۰۰ هزار دینار💷 جور کردم و خواستم با ماشین🚗 برم سمت میدان #صدرین نجف. «جایی که می تونستیم ارز بگیریم.»
🔰اونجا وقتی شنیدم که وضع کرایه ها چطوره شوکه شدم😧 من فقط ۵۰۰۰ دینار داشتم و اونا می گفتن کرایه #دوبرابر اینه. از یه طرف من به قدری عصبی بودم که منتظر یه جرقه واسه انفجار💥 بودم. از طرفی گیر چند تا راننده افتاده بودم که تا فهمیدن من #تجربه_ندارم خواستن سرم کلاه بزارن.
🔰جرو بحثم با اون راننده ها بالا گرفته بود که یهو یه #جوون عراقی از راه رسید👤 فارسی صحبت می کرد، حتی بهتر از من👌 منو برد یه کناری و بهم گفت که ببین اینا می خوان سرت کلاه بزارن و من نمی شد جلوی خودشون بهت بگم🚫 منم می خوام #برم همین جا. بیا با هم👥 بریم.
🔰منم خیلی خوشحال شدم😃 از اینکه همچین آدم هایی پیدا می شه. راستش نمیدونم اگه این جوون رو نمیدیدم چه تصویری نسبت به #عراقی ها تو ذهنم💬 ثبت می شد؟! تصویر اون راننده ها⁉️
🔰من خوشحال بودم که یه همچین #فرشته ای رو پیدا کردم. تو راه کنارم نشسته بود👥 و با هام حرف می زد. منم کاملا دیگه بهش #اعتماد پیدا کرده بودم ، همه پولمو دادم بهش💰 که هزینه ماشین🚗 رو حساب کنه. رفت، حساب کرد و بقیه پولو گذاشت تو کیفم💼
🔰حتی #برنگشتم ببینم که پولا رو گذاشت سر جاشون یا نه! تو همین مدت کم ارتباط خیلی صمیمانه ای💞 بینمون ایجاد شده بود. منم دیگه آروم شده بودم. یهو گفت من یه کاری دارم باید اینجا #پیاده_شم. خیلی ناراحت شدم🙁 من تازه پیداش کرده بودم و اون حالا داشت منو میذاشت و #میرفت.
🔰اون جوون خداحافظی کرد👋 و رفت. تو بقیه راه داشتم به این فکر می کردم💭 که این یهو از کجا پیداش شد. چی شد که به من #کمک_کرد و یهو گذاشت و رفت⁉️ یه لحظه شک کردم. گفتم نکنه اونم خواسته سرم #کلاه_بزاره😨
🔰یه نگاه به کیفم💼 کردم. همونجایی که پولهامو می ذاشتم. دیدم که اون جوون نه تنها سرم کلاه نذاشت🚫 بلکه همه پول #کرایَمو هم حساب کرده بود. واقعا داشتم دیوونه می شدم😢 برخورد اون #راننده ها. پیدا شدن سر و کله این #جوون. محبتی💖 که در حق من کرد. اون نوع #رفتنش ..
🔰اصن چی شد که این جوون به پست من خورد⁉️ همش داشتم به اون #جوون فکر می کردم. تو مدتی که عراق بودم وقتی به یه ایرانی🇮🇷 می رسیدم و سر صحبت باز می شد از اون جوون صحبت می کردم☺️ میگفتم یه #فرشته بود. وقتی رسیدم ایران هم به اطرافیانم گفتم داستان اون جوون رو. جوون #مهربون عراقی. تو صفحهی اینستا گرام📱 هم داستان رونوشتم و #منتشر کردم.
🔰چند روز بعد به طور اتفاقی عکس📸 همون جوون رو تو #اینستاگرام دیدم. اولش خیلی خوشحال شدم😍 اما کمی بعد پایین عکس رو نگاه کردم زده بود #شهیدحسین_ولایتی. به ادمین اون صفحه پیام دادم که چی می گی❓
من این آقا رو می شناسم. این کجا #شهید شده؟!
🔰داستان رو واسش تعریف کردم. بهش گفتم ببین من #مطمئنم این عکس #همون_جوونه. بهم گفت که ۳۱ شهریور تو اهواز شهید شده🌷 بهش گفتم که من اصن ایشون رو #آبان ماه دیدم. مطمئنی اشتباه نمی کنی⁉️راستش مخم داشت سوت می کشید🗯 بهش گفتم #مطمئنی شهید شده و مفقود و... نیست.
🔰واسم توضیح داد و متوجه #قضیه شدم. یه کلیپ🎥 هم برام فرستاد. همون جوون که حالا فهمیده بودم اسمش #حسینه.با همون زبون فارسی و همون لهجه. شک نداشتم که #خودشه.
همون جوونی👤 که کمکم کرده بود. هر چقدر اون کلیپ رو می دیدم آرومم نمی کرد😢
✍پ ن:
#آدم وقتی وسعت پیدا کند جریان می یابد. همه جا روان می شود. شاید گام اول #وسعت پیدا کردن، سیر نشدن از فضیلتها و متوقف نشدن⛔️ در #خوبی هاست. ما ها که حسین را دیده بودیم برایمان قابل درک تر است این دست #خاطره ها. ما ها که دیده بودیم حسین هر چه جلوتر می رود بی تاب تر💓 می شود. این آخری ها دیگر نمی توانست یکجا بند بنشیند. #حسین اهل سکون نبود اصلا. باید می رفت. ما که ریزش رحمت حسین را برای اطرافیان دیده بودیم، ما که ولا تحسبن الذین قتلوا را شنیده بودیم. راحت تر درک می کنیم اینرا.
#حسین همان حسین است. فقط کمی دامنه خوبی ها تغییر کرده😊👌
#شهید_حسین_ولایتی_فر
راوی: سیاوش ثباتی
📝 علی علیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گفتم: #دنیا رو بدون تو نمی خوام. 😢 گفت: #مامان ازمن دل بکَن. #آخرتت رو آباد مۍڪنم. گفتم: از این
وقتی خیال سید مصطفی راحت شد که مادر سراغ کارهایش رفته، #برگه_دومی را از لای کتابش بیرون کشید و به آقا سید گفت:
«رضایت نامه دوم. امضا می کنی؟» آقا سید #لبخندی زد و گفت: «ای کلک😏. فکرشو می کردی #مامان بیاد نه؟»
سید مصطفی لبخندی زد 🙂و به #امضایی که آقا سید پای برگه می انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو. باشه؟🙏» آقا سید نگاهی به چهره خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا آن قدر #اصرار داری بری؟ برو دانشگاه. درس بخون📚. الآن مملکت ما به آدم های #تحصیل کرده بیشتر احتیاج داره. جنگ حالا حالاها هست.»
چهره سید مصطفی #جدی و لحنش جدی تر شد☝️. نگاهی به چشمان #آرام پدر انداخت و گفت: «شاید جنگ حالاحالا ها تموم نشه؛ اما ممکنه من #عوض بشم... هیچ تضمینی نیست که پنج سال دیگه، دو سال دیگه که درس من تموم شد، اون موقع هم همین #آدم باشم.»👌
#جوانترین_شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷
#نخبه_مهندسی_مکانیک
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پروردگارا! #رفتن در دست توست، من نمیدانم چه موقع خواهم رفت. ولی میدانم که از تو باید #بخواهم مرا در
💠ساده زیستی شهید
🔅از قول همسرش
🔸یادم می آید که در اتاق🚪 کارش روی زمین #مینشست و کارهایش را انجام می داد. احساس کردم شاید #معذّب باشد. پیشقدم شدم و رفتم یک سری صندلی🛋 گرفتم.
🔹با دیدن آنها #بر_خلاف انتظار اولیهام، علی نه تنها شاد نشد❌ بلکه #ناراحت هم شد. میگفت:
«دنیـ🌍ـا آهسته آهسته #آدم را در کام خود فرو میبرد. قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی. لذا باید مواظب همان #گام_اول باشی♨️»
📚 منبع/ماهنامه شاهدیاران/شماره ٣٠،٢٩
#شهید_صیاد_شیرازی
#سالروز_شهادت 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خیرخواه 💢توی #عذرخواهی کردن پیش قدم بود. میگفت: نذاریم❌ چیز های کوچیک باعث بشه از هم #فاصله بگیریم
🔰آقای دکتر
🔸تا کاور می پوشیدیم، مدام بهم می گفت: #آقای_دکـتر! آقای دکـتر! روز اول سر به سرش گذاشتم گفتم: دکتری که چند تا پرستار و منشی #خانم😌دور و برش نداشته باشه، فایده نداره!
رو تـرش کـرد.
🔹وقتی رفتیم ایستگاه #پرستاری، دیدیم هـمـه #مـرد هستند🤦♂خندید😂 و گفت: خدا می خواد #آدم بشی! 😉
📚برشی از کتاب #سربلند
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شب وفات #حضرت_زینب(س) بود، ساعت دوازده شب بلند شد روی یک پارچه نوشت "یا زینب کبری" و بعد زد سر در مق
💠شهید مجید پازوکی :
🍃🌸#آدم ها سه دسته اند:
خام،
پخته،
سوخته
🍃🌸خام ها که هیچ❌
🍃🌸پخته ها عقل #معیشت دارند و دنبال کار و #زندگے حلالند
🍃🌸سوخته ها #عاشقند،❤️
#چیزهای بالاترے مےبیینند👌 و مےسوزند که تو همان عشقِ آخر، خودش هم سوخته.
#شهید_مجید_پازوکی🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷از ردِ پــای " تـــو " می گیــرد نــشـــان 🌷هــــر ڪـــہ دارد آرزوی آســـــــــمان #شهید_روح الل
🔷♥️🔷
💎مهران به #روح الله گفت: این تقوا که میگن دقیقا یعنی چی❓
روح الله گفت:چیزی که من از تقوا میدونم یعنی:(ایمان مستمر،عمل مکرر)
#آدم با یه شب🌙 دو شب به جایی نمیرسه . باید ایمانت #دائم باشه و عملت مداوم .👌
💎ینکه یه شب 🌟بری هیئت و کلی گریه 😭کنی ، بعدش انتظار داشته باشی نفس مسیحایی پیداکنی،اینجوری نیست .❌
دوروز بعد میبینی تو منجلاب دنیا گرفتار شدی .✅
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌾ما هر چه می کنیم که #آدم
نمیشویم بر خیمه 🏕گاه #سبز تو محرم نمیشویم❌
🌾تقصیر ماست این همه دوری و #انتظارما حق مان همیشه #خزان است نه بهار🌻🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃بهمن سال ۱٣۵٧ شهید احمد کاکا که سرباز گارد جاویدان بود به فرمان #امام، با اسلحه و مهمات، از لشکر گارد فرار کرده و روزهای ٢۱ و ٢٢بهمن را در کنار مردم، علیه عوامل #حکومت شاه می جنگد. بعد از پیروزی انقلاب، یک عده از دوستانش که گرایش به افکار، منافق و چریک و فدایی داشتند دور و برش را گرفته و باعث می شوند تا او از #انقلاب دور شود.
🍃روزی به پیشنهاد و اصرار برادرش که خیابان های #تهران را نمی شناخت و تمایل داشت تا به دیدن #امام در جماران برود با او همراه شد. در این دیدار امام در رابطه با #جوانانی که به گروهک منافقین می پیوستند، صحبت کردند و خطاب به آنان فرمودند: "نمی خواهید آدم بشوید؟ کی می خواهید برگردید؟" بعد از این #سخنرانی شهید احمد گفته بود. مثل اینکه امام تنها به من نگاه می کرد و می گفت: احمدِ کاکا! تو نمی خوای #آدم بشی؟ تا کی می خوای ادامه بدی؟ من سرم رو برگردوندم و چند بار به اطرافم نگاه کردم، اما انگار چشم امام فقط به چشمای من افتاده بود.
🍃بعد از این ماجرا اول وارد کمیته و بعد #استخدام سپاه شد و با آغاز جنگ به #جبهه رفت وسر انجام در ۱۱\٨\۱٣۶۱ در منطقه عین خوش در #عملیات_محرم بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به #قلب پاكش به خیل شهدا پیوست و پیكر مطهرش در #آرامگاه گله محله آرام گرفت.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سردار_احمد_کاکا
📅تاریخ تولد : ۱٣٣٧
📅تاریخ شهادت : ۱۱ آبان ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش
🥀مزار شهید : گله محله
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌺 #آیت_الله_مجتهدی تهرانی(ره) :
☀️ تا چهل سال امید است که انسان #آدم شود.
🌾 اگر چهل سال بگذرد هرچه به او بگویند انگار که به دیوار گفته اند. هیچ اثری ندارد .
🌷 تا جوان هستید ، نگذارید دلتان خراب بشود .
#سوم ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
یکب به آیت اللّٰه بهاالدینی گفت:
حاجآقا !
دعا کنيد من #آدم بشم
ایشون باخندهی مليحی گفتن:
با دعای خالی کسی آدم نمیشھ❌
باید زحمت بکشید!
آره خلاصه😉👌
#تلنگر. . .
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh