🌷شهید نظرزاده 🌷
#مادرشهید یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی⁉️ گفت: "مادر نتر
#نگاهت را قاب می گیرم
در پس آن #لبخند معصوم
که به من
شور و نشاط #زندگی میبخشد😍
#شهید_امین_کریمی🌷
#شهید_روز_تاسوعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#نگاهت را قاب می گیرم در پس آن #لبخند معصوم که به من شور و نشاط #زندگی میبخشد😍 #شهید_امین_کری
6⃣7⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
❤️عاشقانه های شهدا
💞فقط برای #زهرا
🔹امین به درس📚، تندرستی، ورزش⚽️ خیلی اهمیت میداد. همیشه برنامههایش را یادداشت📝 میکرد. ادامه برخی ورزشها و برنامه جدی برای #تحصیلات تکمیلی در رشته #الکترونیک داشت.
🔸البته با شوخی و خنده میگفت «چون همسرم #حقوق خوانده، حتماً بعد از اتمام تحصیلاتم، این رشته را هم میخوانم😄. نمیشود که خانمم حقوقدان باشد و من #بیاطلاع!»
🔹بسیار به روز و مایه #افتخار بود. آنقدر از او حرف میزدم و به داشتنش مغرور بودم😎 که برادرم سر به سرم میگذاشت و میگفت «انگار فقط #زهرا شوهر دارد! از آسمان یک شوهر آمده فقط برای زهرا!😍»
🔸شهید گرانقدر «امین کریمی چنبلو»🌷، سحرگاه💫 هشتم محرم الحرام🏴، مصادف با 30 مهر ماه 1394 در شهر #حلب_سوریه آسمانی شد.
🔹پیکر مطهر این #شهید_والامقام، مجاهد و مدافع حرم مطهر #عقیله_بنی_هاشم، زینب کبری (سلام الله علیها) پس از انتقال به ایران🇮🇷 اسلامی در ششم #آبان سال 1394 تشییع⚰ و بنا به وصیت وی در حرم مطهر #امامزاده_علیاکبر (علیه السلام) چیذر تهران آرام گرفت🌷.
#شهید_امین_کریمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5800745725755131366.mp3
3.98M
🍂یاد اون #شهیدا بخیر
🌾که #زائر_مشهد شدن
🍂لحظهٔ #شهادت🌷، همه
🌾 #مسافر_مشهد شدن
🎤🎤 با نوای: #حاج_امیر_عباسی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مراسم شهادت
#امام_حسن_عسکری(ع) ویادواره #شهیدان_مدافع_حرم_بختی
#سخنران:راوی مناطق جنگی ،استاددلبریان
#مداح:حاج رضاشریفی؛کربلایی حسین شیرمحمدی
#زمان:پنجشنبه(۲۴آبان)ساعت۱۹
#مکان:مشهد،بلوارشهیدفلاحی
فلاحی۸/۱۰منزل شهیدان بختی(علامت پرچم)
خواهران. برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه(ع)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢سید اعتقاد عجیبی به #ائمه (ع) داشت؛ به این خاندان #عشق میورزید مداحی که میکرد در ازایش مبلغ یا به
فراموش نمی کنم، گفت: من #فرصت زیادی ندارم، به این آسمان پر ستاره اروند بیش از سی سال عمر نمی کنم!
از خدا خواسته ام به من #توفیق کار برای #شهدا را بدهد.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فراموش نمی کنم، گفت: من #فرصت زیادی ندارم، به این آسمان پر ستاره اروند بیش از سی سال عمر نمی کنم! از
7⃣7⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💢دامنه کارهای پشت پرده #علیه_سید به محل کار او هم کشیده شده بود. عده ای علناً در حضورش به او بد🚫 می گفتند. به #هیئت رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل #مذهبی سطح کشور بود، می گفتند هیئت غشی ها و ...
💢من را صدا کردند📢، رفتم دفتر آقای ... در سپاه، آن موقع من در تبلیغات #سپاه ساری مسئولیت داشتم. پرسید: «از #سیدمجتبی علمدار چه می دانی⁉️» گفتم: «چطور!؟🤔»
💢گفت: «خواهش می کنم، مطلب مهمی پیش آمده، هر چه که می دانی #بگو.» گفتم: «پشت سر او👥 خیلی حرف می زنند، ⚡️اما من از زمان جنگ با او دوست هستم💞، هیچ کدام این حرف ها صحیح نیست❌. سید مجتبی یک #شهیدزنده است.»
💢بعد ادامه دادم: «سید با #سربازها خوب برخورد می کند. همه سربازها عاشق او هستند😍، اما برخی از #پرسنل از این کار خوششان نمی آید. سید به برخی از افراد #تذکر می دهد که کارشان را درست انجام دهند✅ اما خیلی ها خوششان نمی آید. بنابر این پشت سر سید حرف می زنند🚫 و ...»
💢آن مسئول یک به یک #سؤال می کرد و من با دلیل جواب سخنان او را می دادم. در پایان گفت: «خیلی از تو ممنونم😊. مشکل مرا حل کردی!» تعجب کردم😟. پرسیدم: «چه مشکلی؟!» نمی خواست جواب دهد اما با #اصرار من گفت
💢«برای #سید پرونده درست شده بود📑. قرار بود من پرونده را امضا کنم📝 و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت می خواستم امضا کنم، ⚡️اما گفتم بگذار فردا پرونده را #بخوانم بعد.»
💢دیشب در عالم خواب #شهیدمحلاتی، نماینده امام (ره) در #سپاه، را دیدم، ایشان فرمودند: «حضرت امام (ره) از تو راضی نیست!😔» من گفتم: «چرا؟!» گفتند: «این پرونده چیست که می خواهی امضا کنی⁉️»
💢من از خواب پریدم🗯. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده #سیدمجتبی بود. برای همین شما را صدا کردم.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh