eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 3⃣7⃣ #سبک_زندگی_قرآنی #توبه 🌹🍃 ✍ بعد از اینکه موفق شدی #توبه کنی، هیچوقت نگو خدا منو نبخشیده
❣﷽❣ 4⃣7⃣ ♨️ برای چه موضوعی است؟ ✍ هیچ گناهی رو نباید دست کم گرفت. هر گناهی، کوچک یا بزرگ، به اندازه خودش خشم و غضب خدا رو به همراه داره. 🔴 اما فکر میکنید خشم بزرگ خدا برای چه موضوعی است؟🤔 جواب در ابتدای سوره صف اومده: 📖 یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مٰا لاٰ تَفْعَلُونَ (صف/۲) کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اَللّٰهِ أَنْ تَقُولُوا مٰا لاٰ تَفْعَلُونَ (صف/۳) 👈 ای کسانی که ایمان آورده اید! 🔺چرا سخنی می‌گوئید که عمل نمی‌کنید؟ 🔺 نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگوئید که عمل نمی‌کنید؟ 🔹👈 "مَقْت" یعنی "بغض شدید نسبت به کسی که کار قبیحی انجام داده". لذا در زمان عرب جاهلی، کسی که با زن بابای خودش ازدواج میکرد، به این ازدواج میگفتند "نِکاح مَقْت". یعنی ازدواجی که بسیار زشت و ناپسند است. 🔹👈 کلمه "کَبُرَ" هم قبلش اومده، به معنی کبیر و بزرگ هست. 👈 حالا "کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اَللّٰهِ"، یعنی کاری که نزد خدا بسیار بسیار زشت و ناپسند است. کاری که غضب خیلی خیلی شدید خدا رو به همراه داره.🚫 🔥️ این غضب خیلی خیلی شدید خدا برای کسی است که اهل عمل نباشه. فقط حرف بزنه. یه جمله معروف هست که میگن: 👈"زبان ترجمان دل است"👉 ☝️ اگه راه این دو تا از هم جدا بشه، یعنی زبان👅 یه چیز بگه و دل❤️ یه چیز دیگه، حرف یه چیز باشه و عمل یه چیز دیگه، این نشانه است. 📢 از طرف هر کسی اتفاق بیفته بد هست، اما اگر برای مسئولین یک حکومت اتفاق بیفته دیگه بدتر. یعنی کسانی که امور مسلمین رو بدست میگیرند، اگه اهل عمل نباشند خیلی بدتره.❌ 🔸 لذا حضرت علی (ع) در فرمان خود به مالک اشتر فرمود: ⭕️"از اینکه به مردم وعده بدهی و تخلف کنی سخت بپرهیز، زیرا این کار موجب خشم عظیم در نزد خدا و مردم خواهد شد، چنان که قرآن می‌گوید: کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّٰهِ أَنْ تَقُولُوا مٰا لاٰ تَفْعَلُونَ". 📚 نهج البلاغه، نامه ۵۳. 🙏 خدایا خودت کمک کن که حرف و عمل ما، و ظاهر و باطن ما یکی باشد.✅ 💯 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
محبت_درمانی_۸.mp3
8.55M
8 🔸 نمیتونی با خدا، حرف بزنی؟ از خلوت با خدا لذت نمی بری؟ حرفات نیش داره؟ دیگران تو رو آدم مهربونی نمی دونن؟ برو دنبال درمان... ⭕️ آخر این جاده؛ قهر خداست! 👆👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_های_‌شهدا💞 #شهید_مدافع_حرم_امین_کریمی 🌷امین #روزها وقتی از ادراه به من زنگ می‌زد و می‌پرسی
🔸وقتی امین رسید واقعاً دیگری را می‌دیدم! خیلی تغییر کرده بود. قبلاً جذاب و نورانی‌✨ بود، اما این‌بار حقیقتاً شده بود. 🔹یک تنش بود که خیلی به او می‌آمد😍 کمی هم لاغر شده بود. تا همدیگر دیدم؛ امین لبخند زد☺️ من هم خندیدم. انگار تپش قلب💗 گرفته بودم. دستم را روی گذاشتم! امین تمام بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 4⃣ #قسمت_چهارم ♦️همونطور ڪہ تو حیاط راہ میرفتم درس میخوندم، سنگ ڪ
❣﷽❣ 📚 •← ... 5⃣ 🔰با بے حوصلگے وارد حیاط شدم😕 سہ هفتہ بود خونہ عاطفہ اینا نمیرفتم،از امین خجالت میڪشیدم🙈 اوایل آذر 🍁بود. و هواے بدترم میڪرد! بہ پنجرہ اتاق عاطفہ 👀 نگاہ ڪردم، سنگ ریزہ اے برداشتم و پرت ڪردم سمت پنجرہ، خواب آلود اومد جلوے پنجرہ با عصبانیت گفت:😠 _صد دفعہ نگفتم با سنگ نزن بہ شیشہ؟!همسایہ ها چے فڪر میڪنن؟! عاشق دلخستہ م ڪہ نیستے فردا بیاے منو بگیرے!بذار دوتا همسایہ برام بمونہ! ✳️با خندہ نگاهش ڪردم😄 _ڪلا اهداف تو شوهر ڪردن خلاصہ میشہ؟ نشست لب پنجرہ با نیش باز 😃 گفت: _اوهوم،زندگے یعنے شوهر! با خندہ گفتم: _بلہ بلہ لحاظشم گرفتم! 😄 خواست چیزے بگہ ڪہ دیدم چشماے خواب آلودش گشاد شد و لبشو گاز گرفت. با تعجب گفتم:😳 _چے شد عاطفہ؟ 🔰پریدم رو تخت، و حیاطشون رو نگاہ ڪردم، امین داشت با اخم نگاهش میڪرد، خواستم از رو تخت برم پایین ڪہ با صداے بلند و عصبے گفت: _هانیہ خانم! خیلے جلوش خوب بودم خوبتر شدم! ✳️برگشتم سمتش و آروم سلام ڪردم! بدون اینڪہ جواب سلامم رو بدہ با عصبانیت گفت:😠 _وسط حیاط نمایش راہ انداختید؟تماشگرم ڪہ دارہ! با تعجب نگاهش ڪردم، برگشت سمت چپ! _میرے خونہ تون یا بیام؟! 😡 یڪے از پسرهاے👤 همسایہ از تو تراس نگاہ میڪرد👀 خون تو رگ هام یخ بست! جلوے امین یہ دختر دست و پا چلفتے با ڪلے خراب ڪارے بودم! زیر لب چیزے گفت ڪہ نشنیدم، با عصبانیت رو بہ عاطفہ گفت: _برو تو! 😡 🔰عاطفہ سرش رو تڪون داد و گفت: _الان ترڪش هاش همہ رو میگیرہ! برگشت سمت من. _شما هم بفرمایید منزلتون! نمایش هاے بچگانہ تونم بذارید براے اڪران خصوصے! هم خجالت ڪشیدم هم عصبے شدم، خواستم جوابش رو بدم ڪہ دیدم خودنویسم تو دستشہ! با تعجب گفتم: _خودنویسم! فڪر ڪردم خونہ تون گم ڪردم 😳 ✳️با تعجب بہ دستش نگاہ ڪرد، رنگ صورتش عوض شد! خواست چیزے بگہ اما ساڪت شد، خودنویس رو گذاشت روے دیوار. همونطور ڪہ پشتش بهم بود گفت: _دروغ گفتن گناہ دارہ! نمیتونست دروغ بگہ!... .... ✍نویسنده: Instagram:leilysoltaniii 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🍂هوایت را بہ سمت من راهی کن 🌼این روزها بدجور گرفته ام 🍂مےگویند هــ🌫ـوا آلوده است 🌼هرهوایی که در آن نباشے است😔 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
است ڪنون هوای صحرادارم وز سبزه و گل🌹 تمنا دارم گویند ڪه عاشقــ♥️ــان سلامے بر با 🌷 سفر بہ دلهـ💖ــا دارم 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - ایمان و چگونگی کسب آن - آیت الله توکل.mp3
4.36M
♨️ایمان و چگونگی کسب آن 👌 بسیار شنیدنی 🎤آیت الله 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
‍ #خاطرات_شهید 🌸🥀 🍀●پیش از #سال 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقوی🔪 در جیبش
💢 شبیه خیلی از جوونهای هم سن و سال خودش بود.اما تو یک شب، یک لحظه، جوری خریدنش که به مدافعین حرم مشهور شد. 💢تو جنوب شهر تهران پایه ثابت بود.حتی بلد نبود چجوری بنویسه.اما وقتی فهمید حرم بی بی زینب در . فهمید وقتش رسیده که بالهاشو باز کنه و از دنیاش❤ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎈حدیث دل اینبار راوی گمنامی سربازان #خداست. راوی شهدای گمنام🌷نه! اتفاقا داستان #سربازی با نام و نشان
از شهدا الگو برداری کنیم ... 🍁بهش گفتم رفیق دانشگاه یک جای خالی داره هم احتیاج داره، تو هم که نیروی و ولایی هستی 🍃ماشاءالله دور و برت پر از رجال سیاسیه، دستت بازه بیا از بند پارتی استفاده کن برو سرکار 🌾 زد و گفت: رفیق!...اگر برگزار می کنند همه می تونند شرکت کنند. مسئله ای نیست اسم من هم بده ولی اگر مردم نمی توانند بیایند شرکت کنند. من از و ام سوءاستفاده نمی کنم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق‌شهیدم 🌷 🌦آزمودم دل 💓خود را به #هزاران شیوه 🌦هیچ #چیزش به جز از وصل تـ✨ـو #خشنود نکرد❌ #شه
فراموش نمی کنم، گفت: من زیادی ندارم، به این آسمان پر ستاره اروند بیش از سی سال عمر نمی کنم! از خدا خواسته ام به من کار برای را بدهد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فراموش نمی کنم، گفت: من #فرصت زیادی ندارم، به این آسمان پر ستاره اروند بیش از سی سال عمر نمی کنم! از
2⃣8⃣3⃣1⃣ 🌷 💢دامنه کارهای پشت پرده به محل کار او هم کشیده شده بود. عده ای علناً در حضورش به او بد🚫 می گفتند. به رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل سطح کشور بود، می گفتند هیئت غشی ها و ... 💢من را صدا کردند📢، رفتم دفتر آقای ... در سپاه، آن موقع من در تبلیغات ساری مسئولیت داشتم. پرسید: «از علمدار چه می دانی⁉️» گفتم: «چطور!؟🤔» 💢گفت: «خواهش می کنم، مطلب مهمی پیش آمده، هر چه که می دانی .» گفتم: «پشت سر او👥 خیلی حرف می زنند، ⚡️اما من از زمان جنگ با او دوست هستم💞، هیچ کدام این حرف ها صحیح نیست❌. سید مجتبی یک است.» 💢بعد ادامه دادم: «سید با خوب برخورد می کند. همه سربازها عاشق او هستند😍، اما برخی از از این کار خوششان نمی آید. سید به برخی از افراد می دهد که کارشان را درست انجام دهند✅ اما خیلی ها خوششان نمی آید. بنابر این پشت سر سید حرف می زنند🚫 و ...» 💢آن مسئول یک به یک می کرد و من با دلیل جواب سخنان او را می دادم. در پایان گفت: «خیلی از تو ممنونم😊. مشکل مرا حل کردی!» تعجب کردم😟. پرسیدم: «چه مشکلی؟!» نمی خواست جواب دهد اما با من گفت 💢«برای پرونده درست شده بود📑. قرار بود من پرونده را امضا کنم📝 و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت می خواستم امضا کنم، ⚡️اما گفتم بگذار فردا پرونده را بعد.» 💢دیشب در عالم خواب ، نماینده امام (ره) در ، را دیدم، ایشان فرمودند: «حضرت امام (ره) از تو راضی نیست!😔» من گفتم: «چرا؟!» گفتند: «این پرونده چیست که می خواهی امضا کنی⁉️» 💢من از خواب پریدم🗯. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده بود. برای همین شما را صدا کردم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸| #ڪلام_شهـید 📄| #شهید نوید صفرے: 🔺آه ڪہ تمام #حسرتم این است ڪہ چقدر دیر فهمیدم زیارت #عاشورا🏴 چی
🍂دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست چو لاف عشق زدی♥️ سر بباز چابک و چست 🌾می دانی؟ سرشار گشته ام از و رجاء. سرشار از به وجود فرصت اثبات ادعا و بیم از وسوسه های وهم آلود بی امان. سر شار از امید به لطف بی نهایت دوست و بیم از غرور و طمع و شایبه ی این، 😞 🌾سرشار از امید به و بیم از گرفتاری. سرشار از امید به شبیه شدن به چون که همچون خون خدا❣ آن دایره دار عشق ابدی و عزیز، نفس کشید و کوشید و چون او، سر و جان به پای سخن عاشقی باخت. و بیم از به خاکسترنشینی جان و 🌾می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء. و همین حیرت است که عاشق♥️ را هویدا می کند و یاوه گویان جاهل را، رسوا 🍃به راستی، من در کدامین جرگه ام⁉️ ⇦ یا عاشق؟ ⇦یاوه گو یا دل داده؟ 🍃تو در کدامین جرگه ای؟ "خود" را بکاو. شو. دل را، از دالان سهمناک و سیاهش، رهایی ده و رنگ عشق را، ارزانی اش دار. رنگ خون را. در سرای ما، منتهای عشق، است! ✍نویسنده: به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 ما جا مانده ایم! وا مانده ایم 😔 حواستان هست⁉️ ما اینجا گیر کرده ایم💔 دقیقا وسط و غفلت و پوچی😔... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_5793920189498131037.mp3
10.12M
🎵 ✨توی شلوغی های این عالم ✨واسه شهیدان دلمون تنگه 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★ساقی سبو بر لب هر مست نداد ❣نوبتِ ما که رسید ★میکده را نداد😔 ★حالِ خوش بود ، آه دریغ ❣بعدِ ★حال خوشی دست نداد 😔 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🍁اى دل! مى ‏دهم 🌼خوش روزگارى مى ‏رسد 🍃یا درد و غم💔 طى مى ‏شود 🌺یا مى‏ رسد 🍁گر کارگردان جهـ🌏ــان 🌼باشد "خداى مهربان" 🍃این کشتى طوفان زده 🌺هم بر کنارى   🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
...🌺 شـب تا سحـــر بہ عشــ♥️ـق تاب آورد دلــم اے زندڪَیِ من طلـ🌤ـوع ڪن روزم بدونِ روشن نمیشود✘ است باش و زندگـی ام را شـروع ڪن 😍 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - حق و باطل - حجت الاسلام عالی.mp3
3.58M
♨️حق و باطل 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌴🍂🌴🍂🌴 🌾محسن به #راحتی من و پسرش را رها کرد ، زیرا خدا عشق💓 اصلی او بود . همه از آن #میزان عشقی که م
💠 ؟؟ 🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک دوست باشیم♥️ دوست من شهید نور محمدی🌷 بود و دوست محسن، عمویش🌷 قبر این نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم😅 🌷عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود👌 محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر روا شد😔 📚برشی از کتاب 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh