eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
یا صاحب الزمان دلِ عُشــاق شمــا بــس نگـرانست بیا این جهان بی گل رویت چو خزانست بیا خون هر کشته ی مظلوم تو را میخواند «آخـرین جمعه ی مـاه رمضانست» بیا #وحید_کتابی @ShahidNazarzadeh
📸تولیت آستان قدس رضوی در جمع مردم تبریز در راهپیمایی روز جهانی قدس @ShahidNazarzadeh
💠سخنرانی تولیت آستان قدس رضوی در جمع باشکوه و حماسی مردم در مصلی امام خمینی (ره) تبریز @ShahidNazarzadeh
1_9802164.mp3
4.81M
💔 با امام زمان (عج) 🎙صوت فارسی_ترکی 🔹👌👌 💔 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣5⃣به یاد #شهید_سید_مجتبی_علمدار🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣9⃣ 🌷 🌹 🌷☘🌷☘ (٢ / ١) 🌷 یکی از دختران مسیحی خاطره‌ای در رابطه با شهید علمدار نقل می‌ کند که نشان دهنده تأثيرگذارى این شهید حتی پس از شهادتش است. شهید سید مجتبی علمدار که از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی بود؛ چندین سال پس از جنگ و در سال ١٣٧٥ بر اثر جراحت ‌های شیمیایی به یاران شهیدش پیوست. 🌷خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم، اما مشکل پدر و مادرم بودند. به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی می‌ رویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است می‌ رویم؛ اما باز مخالفت کردند. 🌷دو روز قهر کردم؛ لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. ٢٨ اسفند ساعت ٣ نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم: خوب است دعای توسل بخوانم. کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم؛ خواندن. هر چه بیشتر در دعا غرق می‌ شدم؛ احساس می‌ کردم حالم بهتر می‌ شود؛ نمی‌ دانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد.... 🌷در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستاده‌ام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: ، بیا بیا. بعد ادامه داد: می‌ خواهم چیزی نشانت بدهم. با تعجب گفتم: آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است. ولی هرچه می‌ گفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب می‌ کرد. 🌷راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطه‌ ای از زمین چاله‌ای بود؛ اشاره کرد به آنجا و گفت: داخل شو. گفتم: این چاله کوچک است گفت: دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را کردم. آن پایین جای عجیبی بود! یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند و سفيدش، نور آبی رنگی پخش می‌ شد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود. 🌷انتهای آن عکسها عکس رهبر انقلاب آقا قرار داشت به عکسها که نگاه کردم می‌ دیدم که انگار با من حرف می‌ زنند ولی من چیزی نمی‌ فهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا.... 🌷آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: شهدا یک داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند؛ مانند شهید ، شهيد ، شهید ، شهید و.... همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد؛ پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند.... .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠علامه حسن زاده آملی: سید مجتبی همچون کبوتری که یک بالش را زخمی کردند،با یک بال اینقدر بال بال زد تا مقامش از برخی از علمای هشتاد ساله ما بالاتر رفت. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Mahdi[a]9_1395-6-2-2-47.mp3
3.65M
نجوای زیبای 🌹 در فراق حضرت صاحب الزمان(عج) اللهم عجل لولیک الفرج یا مهدی 🌷 بیا آقا جان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهـادت حد و مرز ندارد جغرافیا سرش نمی شود شهید ۲۴ ساله لبنانی ڪہ می توانست شعار بدهد : " نہ غزہ نہ ایران جانم فدای لبنان " اما ... شهادت : سال ۱۳۶۴ فاو عملیات والفجر۸ #شهدا_را_یاد_ڪنید #با_ذڪر_صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
راز درخت کاج.. همیشه چند عدد کاج دروسایلش داشت پس ازشهادتش متوجه شدیم مزارش زیر یک درخت کاج است.... 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 #گمنامی |👈تنها برای شهـــدا نیست می تونی زنده وسرباز حضرت زهرا (س) باشی ⚠️اما یه شرط داره ؛ |👈باید فقط برای خدا کار کنی نه ریـــــا... #تلنگر #یادی_از_شهداء 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣1⃣ #در_محضر_شهید🌹 تا می‌توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. امر به معروف را
🌷 5⃣1⃣ اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید. 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #ماجراى_اسلام_آوردن_یك_دختر_مسیحى #توسط_شهید_علمدار🌹 🌷☘🌷☘ #قسمت_اول (٢ / ١) 🌷
👆👆👆👆 1⃣9⃣ 🌷 🌹 🌷☘🌷☘ (٢ / ٢) 🌷....حضرت آقا نگاهى به من انداختند و فرمودند: علمدار همانی است که پیش شما بود؛ همانی که شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی. 🌷به یک باره از خواب پریدم؛ خیلی آشفته بودم؛ نمی‌ دانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه می‌ خورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت: به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمی ‌شد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم.... 🌷اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبت‌ نام. موقع ثبت‌ نام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم: زهرا، من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین ١٣٧٨ بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجی ‌ها و مریم عازم جنوب شدیم. کسی نمی‌ دانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کردم. 🌷از بچه ‌ها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمی‌ دانست؛ وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مداحی خریدم در راه هر چه بیشتر نوارهای او را گوش می‌ دادم بیشتر متوجه می‌ شدم که آقا چه فرمودند.... 🌷در طى چند روزی که جنوب بودیم؛ فهمیدم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچه‌ ها نماز جماعت می‌ خواندند؛ من کناری می‌ نشستم؛ زانوهایم را بغل می‌ گرفتم و گریه می‌ کردم، گریه به حال خودم که با آنها زمین تا آسمان فرق داشتم. 🌷 خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم؛ احساس می‌ کردم خاک آنجا با من حرف می‌ زند. با مریم دعا می‌ خواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌ خوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. 🌷صبحِ روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه می‌ رویم چون قرار است امام خامنه‌ای به شلمچه بیایند و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم. 🌷بعد که از جنوب برگشتیم تمام شک هایم به یقین بدل گشت؛ آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد؛ وقتی شهادتین را می‌ گفتم؛ احساس می‌ کردم مثل مریم و دوستانش، من هم مسلمان شده‌ ام. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#وصیت_نامه اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چون اولین چیزی که در قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز را طلب کنیم. #شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣#سلام_امام_زمانم❣ مهدی جان! تقویم ما هنوز بهاری ندیده است... 🔸بهار ما تویی🔸 حال مان را بهاری کن! 💞اللهم عجل لولیک الفرج💞 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⭐⭐⭐ يه جمله رو قاب کنيم بزنيم گوشه ي ذهنمون ،هر وقت خواستيم عملي انجام بديم يه نگاهي به اين تابلو بندازيم:🌹 .......دونه........ ..........دونه.......... ..............گناه ......... ................."من".......... ...................لحظه .......... ........................لحظه............ ...................ظهور.............. .....مهدي فاطمه............ .روعقب.................... ميندازه................ بر شوره زار معصیتم گریه میکنی جانم فدای دیده بارانی شما😞 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یڪ جایــی لابه لایِ خنده‌های شیرین‌تان دلم مانده انگار سخت دلتنگــــم مرا نه ! دلـم را دریابیـــد ... #صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یڪ جایــی لابه لایِ خنده‌های شیرین‌تان دلم مانده انگار سخت دلتنگــــم مرا نه ! دلـم را دریابیـــد ... #صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹همیشه پیگیر کار دیگران بود تا مشکلاتشون رو حل کنه. 🔹بهش گفتم: داش ابرام؛ تو که وظیفه‌ای نداری، چرا خودتو توی دردسر میندازی؟ 🔸گفت: آدم هرکاری از دستش برمیاد باید برای مردم انجام بده. #شهید_ابراهیم_هادی❤️🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
قرآن_1394-11-20-11-00.mp3
4.86M
❤️صبح خود را آغاز کنیم با قرآن کريم همراه با صدای زیبای 😍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
😔چقدر سخته واقعا....😔 💔 #شهدا_گاهی_نگاهی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بســم الله الرحمن الرحیم✨ 💕چقــدر سخت است حالِ عاشقی که نمیداند محبوبش نیــز، هوای او را دارد یا ،نه.💞 🌷ای شهیــدان🌷 از همـان لحظه ای که تقدیر ما را از شمـا جدا کرد، تاکنون یاد شما ،خاطره های دنیــای شما امیـد حیاتمان گشـته. مــا به عشـ❤ـق شمـا زنده ایم. و به امید وصـل کوی شمـا زنده ایم. امــا شما 👈شما علی الظاهر دلیلـی ندیدید که اوقـات پُر اجرتان را صرف ما کنیـد. چه بگـوییــم؟؟؟!! راستــی !چگونه حرف دلمـان را فریـاااد کنیم، که بدانیـد برما چه میگـذرد؟؟؟ مگــر خودتان نمی گفتیــد،ستون های شب عملیات ،ستون گُردان نیست؟ ستــون عشـ💖ـق است. ستون دلهـ💔ـای سوخته ایسـت که با خمیــرمایه ی اشک💧 و سـوز به هم گره خورده اند. 👈ادامه دارد... 🌹🍃🌹🍃 📌دکلمه ای از 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh