eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
10هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 #عملیات_کربلای_پنج ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ با رمز #یا_زهرا (س) از جبهه جنوب شلمچه و شرق بصره در منطقه ای به وسعت ۱۵۰ کیلومتر مربع، با هدف آزادسازی #شلمچه، جزایر و مناطق شرق بصره، در سه مرحله با ۲۲ لشکر از سه قرارگاه آغاز شد و پس از #۵۰_روز با دستیابی رزمندگان به همه‌ی اهداف عملیات با #موفقیت پایان یافت. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی: 🔹یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان
4⃣2⃣2⃣1⃣ 💠سینه عشاق او را غیب دانی دیگرست... 🌹🍃قبل از برای اینکه دشمن متوجه نشود، نیروهای اطلاعات عملیات مشخص کرده بودیم و مستقر کرده بودیم (در ) و جلوی ما آب بود. آن روز دو تا از بچه‌های ما به نام صادقی و موسایی‌پور رفتند برای شناسایی و برنگشتند. 🍃🌹یک برادری داشتیم خیلی عارف بود(شهید حسین یوسف اللهی)، نوجوان مدرسه‌ای بود، دانش آموز، اما خیلی عارف بود یعنی شاید در عرفان عملی کم مثلش پیدا می‌شد به درجه‌ای رسیده بود که بعضی از اولیا و درواقع بزرگان عرفان بعد از مثلاً مدت طولانی هفتاد سال، هشتاد سال می‌رسیدند، او رسیده بود. 🌹🍃من اهواز بودم با من تماس گرفت من رفتم آنجا، گفت اکبر موسایی پور و صادقی رفتند و برنگشتند. من خیلی ناراحت شدم. گفتم ما شروع نکرده دشمن از ما اسیر گرفت و این عملیات لو رفت. با عصبانیت این حرف را بیان کردم. من آن روز ماندم آنجا، بعد برگشتم. 🌹🍃دوباره دو روز بعد تماس گرفت. گفت بیا، من رفتم. گفت که فردا اکبر موسایی پور برمی‌گردد. اسمش حسین بود. گفتم حسین یک کلمه‌ای به کار بردم الان نباید بگویم.حسین یک خنده‌ی خیلی ظریفی داشت، با همان حالت خنده گفت حسین پسر غلامحسین این را می گوید. 🌹🍃گفتم چه شده، گفت فردا برمی‌گردد اکبر موسایی پور، و بعدش صادقی برمی‌گردد گفتم که از کجا می‌گویی، گفت فقط شما بمانید اینجا. من ماندم. نزدیک‌های ساعت تقریباً یک بعدازظهر بود یکی از برادرهای اطلاعات پشت دوربین بود. گفتند یک سیاهی روی آب است من آمدم بالا دیدم درست است، یک سیاهی روی آب خوابیده. رفتند بچه‌ها داخل آب دیدند اکبر بود، اکبر موسایی پور روز بعدش حسین صادقی آمد. 🍃🌹عجیب این بود که آن آب با همه‌ی تلاطماتی که داشت اینها را فقط در سنگر از همان نقطه‌ی عزیمت به همان نقطه‌ی عزیمت برگردانده بود هر دو شهید بودند. شهید شده بودند در آب، آب برگرداند به همین نقطه. 🍃🌹خیلی عجیب بود من به حسین گفتم حسین از کجا این را فهمیدی. گفت من دیشب اکبر موسایی پور را در خواب دیدم به من گفت حسین ما اسیر نشدیم ما شهید شدیم، من فردا این ساعت برمی‌گردم و صادقی روز بعدش برمی‌گردد 🍃🌹بعد به من گفت، می‌دانی چرا اکبر موسایی پور با من حرف زد صادقی نگفت؟ گفتم نه. گفت: اکبر موسایی پور دو تا فضیلت داشت. یک ازدواج کرده بود، دو حتی در آب نماز شبش قطع نشد. این فضیلت او بود که او آمد من را مطلع کرد. بعد شهید شد. 📝خاطرات سردار رشید اسلام 🌷 شادی روحشان صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐 #عملیات_کربلای_پنج ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ با رمز #یا_زهرا (س) از جبهه جنوب شلمچه و شرق بصره در منطقه ای ب
#ایـنجا که رسیـدی آرام قـ👣ـدم بردار اینجا هنـوز لاله ای🌷 در #دل_خاک آرمـیده است #شلـمچـه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ایـنجا که رسیـدی آرام قـ👣ـدم بردار اینجا هنـوز لاله ای🌷 در #دل_خاک آرمـیده است #شلـمچـه 🍃🌹🍃🌹
تا حالا رفتی!؟ اگه رفتی برا چند دقیقه به یادش بیار ،تو ذهنت💭 تصـورش کن... اگه هم من الان بهت میگم شلمچه کجاست! 🍃شلمچه یه جا خیـلی بزرگه ولی تا چشم کار میکنه ... 🍃جایی که حدود 50 هزار نفر،تو این خاک و زمین 🌷 شدند... 🍃شلمچه جایی که حضرت آقا گفتن: قطعه ای از ... 🍃تو شلمچه نسیم با عطـر سیب می وزه💫! آخه نسیم شلمچه از میاد... 🔰حاج تعریف می کرد... یه نشسته بود رو همین خاکای شلمچـه! خاکا رو کنار زد،کنار زد،کنار زد... رسید به یه !!😦 استخونا و جمجمه ها و پلاکا و سربندا و قمقمه ها... همه رو خارج کردن... پس کجاست ⁉️ خونشون قاطی همین خاکاست! خونشون رو ... 👈تا حالا با خودت فکـر کردی چندتا جـوون🕊!داماد یا اصلا چندتا «دار و ندار یه مامان بابا» زیر این خاکاست!؟ 👈خون چندتاشون این خاکاست؟ یکی ؟ دوتا ؟ صدتا ؟ هزارتا ؟ دوهزارتا ؟! ده هزارتا ؟! 💥📣آی دختر خانم مذهبی! 💥📣آی آقا پسر مذهبی! ♨️حواست به فضای مجازی📱هست!؟ ♨️حواست هست به حرف زدنت؟! ♨️حواست هست به لفظ های خودمونی که گاهی وقتا به کار میبریم!؟ ♨️حواست هست به آشوب بپا کردن تو دلـ💗 ؟! ... ♨️حواست هست به عکس پر عشوه چادری ؟ ... ♨️حواست هست به عکس📸 با ژست های مختلفت؟! 💢نکنه گول بخوریم ! 💢نکنه کنیم ! 💢نکنه حالا شهیدی که سی سال پیش رفت و گفت بخاطر نسل و خاکمون... که گفت زندگیمو فدای آیندگان و میکنم ... حالا خیره شده باشه به چشمات👀 و بگه... این نبود😔 .. 💯بذارید یه چیزیُ تو لفافه بگم ! ازخودی ضربه خوردن⚡️ خیلی بده ! 👈 ، خودیای... از خودشونی ... آخه اگه اونا تورو از نمیدونستن که نمی رفتن🚷 بخاطر تویی که هنوز اون زمان بدنیا هم نیومده بودی یا تو قنداق بودی که !! میفهمی چی میگم ...⁉️ 💯عاشق، معشوقُ دعوت می کنه یا معشوق💞 عاشقُ ؟! 👈معشـوقُ ! اون روزی که دیدی راهی ای... بدون رسما ازت دعوت کردن💌 گفتن بیا ما دلـ💔ـمون واسه بیقراریات تنگ شده... مراقب دلــ❤️ــهامون باشیم! فضای مجازی📲 هم میتواند؛ سکوی 🕊باشد! و هم شیطان👹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_479221683404669632.MP3
زمان: حجم: 5.97M
#شهید_گمنام 🥀 میرم #شلمچه به عشق دیدن تو🇮🇷 🔊 #مجتبی #رمضانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دلم‌هواے .. کردہ   سرزمین‌ سنگرهاےنــ✨ـور لالہ‌هاے🥀خونین خاک ڪه..↓ بوے میدهد😌 دلم‌ قدم‌ گذاشتن‌👣 به را میخواهد، اما! من‌، 😔😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بہ دلمـ♥️ لڪ زده با خنـده ی تـو #جــان بدهم طرحِ لبخنـــدِ #تـو پـايـانِ پريشانے هاست😌 #خادم_الشهد
‍🔰این روزها دل ها بی قرار💓 است برای . برای قطعه ای از بهشت به نام . با کوله بار سنگین غفلت بروی😔 سرت را بگذاری روی خاکش و دلت را بتکانی. پیمان های شکسته💔 را وصله ی شرمندگی بزنی و باز هم ضامن شوند. 🔰دل را به یا حسین(ع) و یا اباصالح المهدی(عج) گره بزنی. مداح، ی علی اکبر و ارباب را بر دل های مرده بخواند و راوی از بازی رزمنده ها👥 با خدا در میدان جنگ بگوید و چشم ها، قصه ی ندامت را ببارند😭 🔰امروز هم قصه عشق بازی است که از معبر سخت عبور کرد. اتاقِ پر از عکس شهدایش🌷 مقدمه راهش شد. به دنبال عشق بود در بیابان های شلمچه. خادم، و عاشق شد♥️ شهادت را در سرزمین شقایق های خونین گرفت. 🔰آنقدر گفت تا در لباس خادم الشهداییش به رسم حضرت مادر، با و صورت کبود شهید شد. شهید همت ِنسل ِجدید👌 راهش را پیدا کرد و رفت. ما مانده ایم و دلهای ملتهب از ... خسته از رفتن های اشتباه😔 🔰و گاهی صداهایی شبیه به اینکه پشیمان شده اند از به گوش می رسد‌. گویی شهدا را نمی بینند. کاش هایشان📜 را بخوانند.‌ شاید بیدار شوند‌‌ و بدانند با این انقلاب و خون ها چه می کنند. از احتکار شده تا بی خبری از اتفاق های که مسئولش هستند. ✍نویسنده: منتظر 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۸/۱۲/۲۴ باغملک 📅تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ خرمشهر. 🗺محل دفن‌: باغملک. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
••♥️🌷♥️•• یه جایی ناآروم میشه یکی دیگه باید آرومش کنه💖 [ از ] یه جایی دیگه باید بشه اونجا ستـــ ... 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همیشه نباید درختانی🌳 داشته باشد که از پایینش جریان دارند گاهی ست و زائرانی👥 که از زیر پایشان جاری ست❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#از_گمنامی_نترس از اینکه #اسم و رسمی نداری از کارهای کرده ات به نام دیگری از تنهایی ات درعین #شلوغ
📝 💠گمنام آشنا سلام! 🌾باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من! هراز چندگاهی میشوی به خواب عقربه های ساعت⏰ هایم تا فراموش نکنم🚫 اروند خروشان و کوسه هایش را. های گم شده در والفجر8 وکربلای 4را. 🌾زخم های دهان باز کرده و غروب سرخ 🌥هویزه را. تو می آیی مثل همیشه . ! ومن چه ساده دل میبندم💞 مثل قبل . دوباره میروی از پس یک تشییع ⚰کوتاه نیم روزی و من هم دل برمیدارم💕 و سلامهایم را بدوش میکشم و به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا… 🌾اما دل خوشم به دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد 😔. امان ازاین تجربه های مکرر ! این بار که بیایی دلم هزار تکه است💔 برای هزار بغض نشکسته😢,هزار حرف نگفته,هزار فریاد فرو خورده,هزار شعر نگفته, هزار راه نرفته… 🌾شیون شعرم به زاری نمیرسد❌ اما دلم خوش است که میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و بر خواستم ,چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم😭 🌾قربان درد دلت ! گمنام آشنا💫!در این روزهای کج خلق و دل واپس چقدر لازم است حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک🌫 و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های ! 🌾چقدر لازم است بیایی و دستی بکشی به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها🚗.شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه گم شده است😞. تشنگی شهر جگرم را و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای 【عقل منهای درد】 , 【آدمهای عافیت طلب】 , 【آدمهای عشق به علاوه پول 】, 【مردان زن به توان بیست】 , 【زنان تکاثر و تفریح】بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای هایشان گم شده اند!! 🌾بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ وبو.چه خوب شد که تا دیگر نذر کنار مزار نداشته ات محال نباشد. 🌾 ! همین که هر از چندگاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت⚰ تو تبرک شود, همین که نگاه سوخته ام بدرقه خاکی🌷 و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه💗 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلم‌هواے .. #شلمچہ کردہ   سرزمین‌ #عشق سنگرهاےنــ✨ـور لالہ‌هاے🥀خونین خاک #مقدس‌جبهه ڪه..↓ بوے #بهش
🔔🔔 💢بِهش گُفته بودَم چِرا اومَدی ⁉️ گفت: همینطوری اومدم خوش بگذرونم. اومدم تا راحت دلم میخواد انجام بدم. هر خلافی رو که میخوام اینجا راحت انجام بدم😕 ولی نمیدونست که نیومده🚷 و دعوتش کردن. 💢 کردن تا بگن رفیق♥️ خلاف کیلو چنده اینجا !؟ دعوتش کردن که بیاد شهدا رو ببینه و بشنوه که بخاطرش چند هزار👥 جوون هم سن سال خودش جون دادن😔 💢دعوتش کردن تا بیاد ببینه و بشنوه که تو سرمای استخون سوز بهمن ماه❄️ والفجر ۸ تو اون رودخانه وحشی بر سر بچه های لشکر ۲۵، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر فجر بر سر ها و ... چه ها گذشت😭 💢دعوتش کردن تا ببینه و بشنوه چه محشری بود کربلای ۵ تو ، بشنوه از اون نفس زدن های اخر بچه رزمنده بر اثر گازهای شیمیایی☠ از تنگی نفس، از پاهای رفته بر زیر شنی و بال بال زدن بچه ها، بشنونه که کربلای ۵. سر یه طرف افتاده بود دست یه طرف و پا یه طرف😭 که اون صحنه ای بود برای خودش ... ✍پ ن: یادمان باشد که هزاران شهید "خرج من و تو" شده اند و تا ابد بهشون مدیونیم ..😔✋ 📆فروردین۹۸ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh