eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁خدا ڪند ڪہ قیامت با شفاعتے میهمــان ڪنند ما را ... #گلزار_شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـعجزه ی دلـسـوز حضرت زهرا«س»🌺 دختری که سکه پولی توی گلویش گیر میکنه،به مدد س 😭 🎙استاد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
باز هم یک #جمعه ی بدون تو😔 باز هم همان #تلخکامی قدیمی😭 و باز هم #قلبی مالامال دلتنگی …💔 در عصری که بدون تو به #غروب متصل می شود …😓 🌸اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5859376143924200562.mp3
1.75M
😭یا صاحب الزمان(عج) انتظار منو آواره کرده حجر یار تودلم خونه کرده😭 های دلتنگی😔 🌸 التماس دعا😭🌸 🌹السلام علیک یاصاحب الزمان(عج)🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے 6⃣ ❣هر شب یک سوال و جواب در مورد #یاران_امام_زمان (عج
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے 7⃣ ❣هر شب یک سوال و جواب در مورد (عج) پرسش : 🔴با توجه به رشد تکنولوژی، امام زمان «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» با چه وسیله‌ای (اسب یا...) ظهور می‌کند⁉️ ✔️ پاسخ : ✍ در زمان قدیم، از اسب برای وسیلۀ حمل و نقل استفاده می‌شد و امروزه در شهرها و مراکز بزرگ، دیگر این کاربرد را ندارد، اما در زمان حاضر هم به عنوان نماد استفاده می‌شود؛ مثلاً در حال حاضر پلیس انگلستان از اسب در شهر استفاده می‌کند. این بدان معنا نیست که در این کشور اروپایی پیشرفت وجود ندارد، بلکه در کنار ماشین‌های مدرن، پلیس از اسب نیز استفاده می‌کنند و منافاتی بین این دو نمی‌بینند. 💠در زمان ظهور نیز اسب داشتن امام، منافاتی با وجود ابزار دیگر نخواهد داشت و به این معنا نیست که حضرت همیشه از اسب استفاده می‌کند، بلکه می‌تواند در مراسم و مواقع خاصی از آن استفاده نماید؛ زیرا در روایات، تعابیری وجود دارد که می‌تواند اشاره به وسایل فوق‌پیشرفته باشد؛ مانند این‌که در روایت آمده حضرت سوار بر ابر می‌شوند و تاکنون چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. 👌به‌طور خلاصه در زمان ظهور، حضرت از وسایل نقلیۀ روز و در عین حال اسب نیز استفاده خواهند کرد و این‌دو با هم منافاتی ندارد؛ چنان‌که در عصر حاضر نیز شاهد آن هستیم. 👈البته این احتمال نیز وجود دارد که منظور این روایات از اسب، همان وسایل نقلیه باشد و چون در زمان امامان معصوم «عليهم‌السلام» که این احادیث بیان شده است، مردم از اسب برای حمل و نقل استفاده می‌کردند و برای آن‌ها وسایل پیشرفتۀ امروزی قابل فهم نبوده، امامان معصوم «عليهم‌السلام» نیز طبق فرهنگ و فهم مردم زمان خود سخن گفته‌اند. 📚1. بحارالانوار، ج52، ص321، ح27. 🌺 أللَّھُمَ_عجِلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
7 باتوجه به اینکه یکی بودن نظم دهنده موجودات را ثابت نمیکند، آیا میتوان نتیجه گرفت به تعداد موجودات عالم وجود دارد؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ما شانه خالی کردیم و آنها هنوز گردنشان است ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خنده از اعماق وجود #ۺہيڋ چه دیدند که موقع رفتن این طور #خندیدند🌷 خوش به حال شهدا 😢 خدایا میدانم #لیاقت ندارم ولی به تو امید دارم و #شهادت میخوام😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
از ویژگی شهدا #کَیِّس بودنشان است.... آنان #زیرک بودند و خدا را طلب کردند در ازای #جان....! و خداوند هم #اجابتشان نمود... #شهدا میشود برای ما هم واسطه شوید... #شهید_محمدرضا_دهقان🕊 #شهید_رسول_خلیلی🕊 #شهید_محمودرضا_بیضایی🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از ویژگی شهدا #کَیِّس بودنشان است.... آنان #زیرک بودند و خدا را طلب کردند در ازای #جان....! و خداوند
4⃣2⃣3⃣ 🌷 ✍به قلم خواهر بزرگوار 🌹 🔰چند ماهی از آقا رسول و آقا محمودرضا می گذشت.من در حد دو شهید🌷 آشنایی داشتم، غافل از اینکه محمد، سخت به تکاپو افتاده برای شناختن این دو شهید 👥و بعدها متوجه شدم سخت دلبسته ی💞 هر دو شده. 🔰یه روز یادمه شروع کرد به توضیح دادن راجع به آقا محمودرضا بیضایی:📜 اسمش محمودرضاست اما اسم نظامیش . اهل تبریز؛ یه دختر داره مثل فرشته ها، اسمش . 🔰می دونستی بعد از چند ماه اولین کسی که روز چراغ های💡 حرم عمه ی سادات (س) رو کرده، آقا محمودرضا بوده؟😍 🔰چنان با هیجان 😃و با حوصله از می گفت که اگر خبر نداشتم، فکر می کردم حتما باهاش آشنا بوده! 🔰آخرش گفت: ببین! من برادر شهید بیضایی رو دارم، می تونی ازش اطلاعات بگیری! من مات مونده بودم😦! بگیرم برای چی؟!! 🔰گفت: چی میشه صفحه ی اینستای خودتو بزنی به نامش؟ من رو معرفی می کنم توی اینستا📱، تو هم آقا محمودرضا ؛و شروع کرد از غربت این دو شهید👥 گفتن... 🔰راست می گفت. با این که ماه ها از این دو عزیز می گذشت، اما کمتر کسی ازشون اطلاعات داشت.حتی یادمه یه روز ناراحت😔 اومد و گفت:امروز رفته بودم بهشت زهرا (س) 🔰 یه بنر زده بودن برای ؛ دو طرف بنر دو تا عکس متفاوت از آقا محمودرضا بود. زیر یکی نوشته بود محمودرضا ؛ زیر یکی نوشته بود حسین ! 🔰مردم حتی انقدر نمی دونن که این دو نفر یکی اند✔️!!! خلاصه خودش شروع به کار کرد. اسم صفحه ی منم عوض کرد📱؛ صفحه شد به نام 🔰اوایل خودش صفحه رو اداره می کرد، تا بعدها که داد دست من. حدود روز از گذشته بود که به خودم اومدم و دیدم صاحب پیج آقا رسول و آقا محمودرضا به رفقای شهیدش رسیده🕊... 🔰حالا دیگه لازم بود آقا محمودرضا رو توی اینستا به همه معرفی کنم... کجای کار ما می لنگه😔؟! چرا محمدرضا با معرفی و شناسایی آقا رسول، به وصال رسید و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم؟! 🔰همیشه یاد کوثر خانم بود. می گفت: آقا محمودرضا یه ی کوچولو داره... چقدر گاهی دلتنگ 💔بود برای زیارت آقا محمودرضا. اما دستش نمی رسید. 🔰محمدرضا دست دراز کرد و دست های آقا رسول و حسین آقای نصرتی رو گرفت👌...گاهی فکر می کنم نفر بعدی که دستش برسه به دستهای کیه؟ این زنجیره⛓ ادامه داره؟! شادی ارواح طیبه شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌼🍃🌼🍃🌼 #چفیه روی صورتش می‌انداخت می‌گفت نگاه به #نامحرم راه شهادت را می‌بندد🙈 دوستش می گفت: هادی ت
🍃🌺🍃🌺 #هادی به #طلبگی علاقه داشت ما هم در راه تحقق علاقه #باطنی‌اش تشویقش ڪردیم، ڪمڪ ڪردیم تا #مسیری را ڪه #انتخاب ڪرده با موفقیت طی ڪند. #راوی_مادر_شهید🌹🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_21041448.mp3
639.6K
🎤🎤 📣دختری که خیلی هوای پدرش را میگرفت📣 🌹حتماگوش کنید🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ویژه/لحظه جانسوز شهادت فرمانده شهید #حججی تصاویری از لحظه دردناک شهادت فرمانده مرتضی حسین پور شلمان
💠پدر بزرگوار فرمانده شهید مرتضی حسین پور(حسین قمی): 🌷وقتی خبر مرتضی را شنید تا صبح نخوابید. بعد از آن هم پیام دادند که ای کاش من می‌شدم ،مرتضی می‌ماند. مرتضی سپاه بود، ما تا 20 سال دیگر همچون حسین قمی را نمی توانیم کنیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | نماهنگ 🌷 «من سرباز حضرت آقا هستم». 💚 سفارش مادر فرمانده شهید مرتضی حسین پور (حسین قمی) 🎙با صدای حامد همایون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷سردار شھید محمود کاوه🌷 #دشمن بايد بداند كه هر توطئه‌ای را كه عليه #انقلاب طرح‌ ريزي كند، امت بيدار و آگاه با پيروي از #رهبر عزيز، آن را #خنثي خواهد كرد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠حاج حسین #یکتا : 🌷در #تشرّفی خدمت آقا رسیدند، پرسید؛ آقا راضی هستین از دست ما؟! فرمود : #راضی نباشم چکار کنم؟! مگه کَس دیگه ای هم دارم ؟؟؟ بچه ها! آقا از #غریبی گیر من و تو افتاده...😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_473160900434461009.mp3
2.83M
🔸آقا ببخش بس که دلم گرم زندگیست کمتر دلم برای شما تنگ میشود.. 🔸مناجات با امام زمان (عج) 🎤 میثم مطیعی تعجیل در ظهور 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 برات سرود نمیگم🎧 الان! برات میخوام افسانه بگم که می گفت: 🌾 میخوابم روی سیم خاردار! بگو بچه ها از روی کمرم رد شن😭... که چشم بچه ها تو چشم من نیفته!😭😭 گوشت چرخ کرده شده بود لای حلقوی... نوکش به سر ناخنت بره،یک ماه چرک میکنه... 🎤 ♨️حالا ما کجاست! ♨️ ما کجاست! که دست یکی رو بگیریم و تو شب عملیاتِ دنیا! برسونیم اونطرف ؛ ⚜که ... ⚜که (عج) هست... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 🕊 🕊 ڪبوترانه پريدند خدا به بيڪرانه‌ترين سمت خدا و عرش زير به خود لرزيد چه سربلند گذشتند از خدا 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5859265746084823727.mp3
18.28M
♦️ به یاد شهیدمظلوم و شهدای مدافع حرم | قلبم کوه اندوه برس به دادم 🔺 مداحی 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌴 تمام #روزها را هم که ناله کنم ، حسرت بخورم و از #شهادت بگویم... باید قبول کنم که این تابوت ها لیاقت میخواهند و من ندارم...😔 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ ⭐️لذت #شعر به آن است ڪہ والا باشد هدف شعر ظهور گــ🌼ـل #زهــرا باشد ⭐️جان ناقابل ما نذر شما #مهدے جان علت هستی ماحضرت #مولا باشد 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ڪوچ ڪردند رفیقـــــان و #رسیـدند بہ مقصـد بے نصیبـم من #بیچــاره ڪہ در #خانہ خـــزیدم... شهیدان #حسین_مشتاقی🕊 #سیدرضا_طاهر🕊 #سلام_صبحتون_شهدایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه3⃣7⃣ 💠 دعوای جنگی 🔸نمی دانم چه شد که کشکی کشکی، آر پی جی زن و تیر بارچی دسته مان #حرفشا
🌷 ⃣7⃣ 💠 جناب سرهنگ 🔸اسمش بود. اما بخاطر انضباط و لفظ قلم حرف زدنش ما بهش می گفتیم . دو سالی می شد که شده بود و با ما تو یک بود. 🔹بنده ی خدا چند بار افتاده بود به که جان مادرتان این قدر به من نگویید جناب سرهنگ. کار دستم می دهید ها. اما تا می آمدیم کنیم که دیگر به او جناب سرهنگ نگوییم، باز از دهان یکی در می رفت و او دوباره می شد جناب سرهنگ.😂😂 🔸تا اینکه یک روز در باز شد و یک گله مسلح ریختند تو آسایشگاه و نعره زد: « سرهنگ یوسف، بیا بیرون!» یوسف انگار سه فاز ازش پریده باشد، پا شد و جلو رفت. فرمانده که درجه اش بود، گفت: «چشمم روشن. تو سرهنگ بودی و ما نمی دانستیم.» یوسف با خنده ای که نوعی گریه بود گفت: «اشتباه شده. من...»😧😧 🔹حرف زیادی نباشه! ببرید این (مسخره) را! 🔸تا آمدیم به خود بجنبیم یوسف را بردند و دست ما بجایی نرسید. چند مدتی گذشت و ما از یوسف خبری نداشتیم و او بودیم و به خودمان بد می گفتیم که شوخی شوخی کار دست آن بنده خدا دادیم.😔😔 🔹چند ماه بعد یکی از بچه ها که به سختی شده بود و پس از هزار و زاری کردن به عراقیها به بیمارستان برده بودند، پس از برگشت اردوگاه. تا دیدیمش و خواستیم حالش را بپرسیم زد زیر . چهار شاخ ماندیم که خدایا مریض رفت و برگشت!😂😂 که خنده خنده گفت: «بچه ها یوسف را دیدم!» همه از جا پریدیم:یوسف!😳😳 ــ دست و پایش را شکسته بودند؟         ــ فَکَش را هم پایین آورده بودند؟         _ جای سالم در بدنش بود؟         ــ اصلاً زنده بود؟! 🔸خندید و گفت: «صبر کنید. به همه سلام رساند و گفت که از همه کنم.»  فکر کنم چشمان همه اندازه ی یک نعلبکی شد!😉 --آره. چون نانش تو روغنه. بردنش اردوگاه . جاش خوب و راحته.😄😄 🔹می خوره و می خوابه و انگلیسی و آلمانی و فرانسه کار می کنه. می گفت بالاخره به ضرب و کتک عراقیها قبول کرده که است. و بعد از آن، کلی گرفته اند و بهش می رسند.😁😁 یکی از بچه ها گفت: «بچه ها راستش من تیمسارم!»😂😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh