eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻فرازی از وصیت‌نامه #شهید_محسن_حججی به فرزندش : علـی جـان ... بعضی وقت ‌ها دل کَندن از یه سری چیزای خوب باعث میشه یک سری چیزای بهتری به دست بیاری ، من از تو و مامانت دل کَندم تا بتونم نوکری حضرت زینب (س) رو به‌دست بیارم ... آرزو دارم خدا در این سفر به من نگاه کنه ... @ShahidToorajii
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃 ان شاء الله امشب هم داستان شهید قسمت یازدهم در کانال قرار خواهد گرفت التماس دعا_ای شهید @ShahidToorajii
💠بســـــــم رب شهــــــــدا والصـــــدیقـــــــن 💠 📚 🌺قسمت 1⃣1⃣ ✨پدر 📝راوی محمد کریمی (برادر شهید) 🍃یک سال از ماجرای سید سبز پوش و بهبودی علی رضا گذشت.پدرم سخت مریض شد.این بیماری چندین سال به طول انجامید.پدرم مجبور شد مغازه را بفروشد و خرج زندگی کند.پدر پول فروش مغازه را داخل یک ظرف ریخت. 🍃اسکناسی که از ان سید گرفته بود را داخل ان ظرف گذاشت.تقریبا پنج سال تمام از داخل ان ظرف پول برمی داشتیم ومصرف می کردیم. 🍃از داخل همان ظرف هزینه عمل جراحی پدر را برداشتیم.ولی به توصیه پدر,پول داخل ظرف را نمی شمردیم. 🍃پس از پنج سال پدرمان بهبودی کامل یافت.برای ما عجیب بود که در این مدت چندین برابر پول مغازه را خرج کردیم!! اما هنوز داخل ظرف پر از پول بود. 🍃یک روز پدر برای زیارت عازم قم شد.بعد هم به نیابت از کربلا به زیارت حضرت عبدالعظیم در شهر ری رفته بود. 🍃در حین زیارت بود که پس از سالها صاحب رستوران اهواز که از دوستان قدیمی پدر بود را می بیند.او از پدر دعوت می کند تا مسئول اشپز خانه در یک دانشگاه در تهران شود. 🍃و تا پیروزی انقلاب کار پدرمان همین بود.شنبه ها به تهران می رفت وچهار شنبه ها برمی گشت.تابستانها هم علیرضا را با خودش می برد. 🌷ادامه دارد.... @ShahidToorajii
لشکر کوفه و شام استاده به تماشای شه و شه‌زاده شه روی نعش پسر افتاده همه گفتند حسین جان داده... ✅ @ShahidToorajii
#چله_زیارت_عاشورا #روز_هشتم ایشالله به نیابت از #شهید_حسین_علم_الهدی_زیارت_عاشورارامی خوانیم #التماس_دعا @ShahidToorajii
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ .... اتاق كوچكى از ساختمان نهضت سوادآموزى اهواز در اختیار بود، ایشان و چند نفر از دوستانش از جمله من، به آنجا رفت و آمد داشتم. یكى از شبها، من و حسین در این اتاق مشغول مطالعه بودیم. نیمه هاى شب بود كه میخواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره اش برافروخته شده و دارد اشك میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت.... من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبه اى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میكند و می فرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست... منبع: کتاب سفر سرخ @ShahidToorajii 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃 ان شاء الله امشب هم داستان شهید قسمت دوازدهم در کانال قرار خواهد گرفت التماس دعا_ای شهید @ShahidToorajii
📚 🌺قسمت 2⃣1⃣ ✨روزی حلال 📝راوی محمد کریمی (برادر شهید) 🍃پدرم در محل به مش باقر کبابی معروف بود.مغازه کبابی و بریانی داشت.به نماز اول وقت در مسجد خیلی اهمیت می داد.رفتارش نمونه واقعی یک مسلمان بود.حرف هایی می زد,که بعد ها در احادیث می دیدم. 🍃می گفت مردم را باید با عمل به دین خدادعوت کرد,نه با زبان. 🍃برای کار,بهترین گوشت را استفاده می کرد.هیچ وقت از گوشت گاو یا گوشت یخی آن دوران استفاده نکرد.در جواب یکی از شاگردانش که پرسید:اخه اینطوری سود ما خیلی کم می شه گفت: 🍃برکت پول مهمه نه مقدارش!اگه شما خیلی پول به دست بیاری و به حلال وحرومش دقت نکنی مطمئن باش تو بدترین راه اون رو از دست میدی! 🍃همیشه می گفت آدم باید تو زندگی به دخل و خرجش خیلی دقت کنه. باید کارش حساب وکتاب داشته باشد. 🍃می گفت:مگه ما چقدرتو این دنیا زندگی می کنیم.لااقل تو این عمر کوتاه برای رضای خدا گره از کار بنده های خدا باز کنیم. 🍃یکی از شاگردای قدیمی پدرم می گفت: پدر شما آدم بزرگیه.مش باقر وقتی شاگرد می خواست,می گشت و بچه یتیم هایی که کسی به اونها محل نمی گذاشت,انتخاب می کرد.مثل یک پدر همواره پشت و پناهشون بود. 🍃با اینکه شرایط مالی خودش زیاد تعریفی نداشت اما همیشه به مردم کمک می کرد. 🍃حساب سال داشت.خمس مالش رو حساب می کرد.مش باقر می دانست که امام صادق (ع)می فرمایند:کسی که حق خداوند(خمس مالش)را نپردازد دو برابر آن را در راه باطل صرف میکند. 🍃اون آقا می گفت:اگه شما آدمای با خدایی هستین,مطمئن باشید به خاطر لقمه حلال این پیرمرده! 🌷ادامه دارد.... @ShahidToorajii
این ضربه عمود...عمود مرا کشید از این به بعد این حرم از دست میرود..😭😭 @ShahidToorajii
#السَّلامُ_عَلَے_الْحُسَین... طاقت مشڪ تمام است ، علـےوار بیا آب اگر ریخت فداے سرت اے یار بیا همہ دلخوشے اهل حرم بیرق توست تا حرم راه ڪمے مانده علمدار بیا #آجرڪ_یا_صاحب_الزمان @ShahidToorajii
#چله_زیارت_عاشورا #روز_نهم ایشالله به نیابت از #شهید_تاسوعا_حجت_اصغر_شربیانی_عاشورارامی خوانیم #التماس_دعا @ShahidToorajii
▪️ " در محضـر شهیــد " ... مڪتب مـا ... مڪتب عاشوراست مڪتب انقـلاب است مڪتب آزادگـــی‌ ست در این مڪتب باید آزادگی آموخت و جلـوی هر ظلـم و ڪفری ایستـاد حتی به قیمت جان و ریخته شدن خـون #شهید_مدافع_حرم #حجت_اصغری_شربیانی #شهادت_تاسـوعای۱۳۹۴ @shahidToorajii
شهدای مدافع حرمی که در روز تاسوعا به شهادت رسیدند: شهیدان 🌷مصطفی صدرزاده 🌷عبدالله باقری 🌷پویا ایزدی 🌷امین کریمی 🌷حجت اصغری 🌷روح الله طالبی اقدم 🌷ابوذر امجدیان 🌷سجاد طاهرنیا 🏴شادی روح مطهر علمدار کربلا و شهدای عزیز تاسوعا صلوات🏴 @ShahidToorajii
(رحمت‌الله) در شب عاشورا برای (عجل‌الله) صدقه کنار می‌گذاشتند و میفرمودند: امشب قلب آن حضرت در فشار است.
📚 🌺قسمت 3⃣1⃣ ✨معنویت 📝راوی(جمعی از دوستان وبستگان) 🍃از دوران کودکی اولین سرچشمه های معنویت در وجود علیرضا دیده می شد.انگاه که با مادرش برای نماز صبح راهی مسجد می شد. 🍃از طرفی تربیت صحیح و رزق حلالی که پدر به آن مقید بود بسیار در رشد معنوی او تاثیر گذار بود.بطوری که بسیاری از بچه های محل بواسطه او بسوی مسجد کشیده می شدند. 🍃ظهر یکی از روزها,علیرضا به مسجد نرسیده بود.می خواست در خانه نماز بخواند. آن روز مهمان داشتیم.خانه شلوغ بود.برای همین به یکی از اتاق ها رفت.در سکوت کامل مشغول نماز شد.حالت عجیبی داشت.انگارخداوند در مقابلش ایستاده و مشغول صحبت با خداست. 🍃اصلا عجله نمی کرد.ذکرها را دقیق وشمرده می گفت.نماز ظهر وعصر اونزدیک به نیم ساعت طول کشید. 🍃بعد ها که صحبت شد می گفت: اشکال ما اینست که برای همه وقت می گذاریم بجز خدا! نمازمان را سریع می خوانیم و فکر می کنیم زرنگی کرده ایم! اما نمی دانیم آنکه به وقت ما برکت می دهد خداست! 🍃از همان چهارده سالگی که وارد فعالیت های بسیج ومسجد شد,به نماز شب مقید شده بود.تا هنگام شهادت نیز آن را ترک نکرد.صبح ها همیشه قبل از اذان بیدار بود.از بیداری در سحر لذت می برد و همیشه نماز شب را مخفیانه انجام می داد. 🍃به قرائت قرآن بسیار اهمیت می داد.مهم تراز آن به ترجمه و معانی آن بسیار توجه می کرد. می گفت ما خیلی غافل هستیم. ما فقط داریم عمرمون رو هدر میدیم.این قرآن مثل یه نامه است که خدا برای ما فرستاده,ما باید بدونیم خدا چی گفته و از ما چی خواسته! 🍃اهل غیبت نبود.اگر از کسی ناراحت بود مستقیم با خودش صحبت می کرد. می گفت که به چه دلیل از او ناراحت است.اما پشت سرش حرف نمی زد. 🍃بسیار کم حرف بود.اما وقتی صحبت می کرد, کلامش بسیار جامع وکامل بود. همه جوانب کار را می دید و بعد حرف میزد.لذا بچه ها روی حرف او حرف نمی زدند. 🌷ادامه دارد..... @ShahidToorajii
شب عاشورا 🏴 امشبی را شه دین در حرمش مهمان است✨ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع😭 😭 #شبتون_حسينى ✨ @ShahidToorajii
#مُقطع_الأعضا نعل تازه به سم اسب زدن فکر که بود؟ که سراپای تو باسطح زمین یکسان شد.. 🔹 #آجرڪ_الله_یا_صاحب_الزمان فے مصیبة جدڪ الحســـــین @ShahidToorajii
#چله_زیارت_عاشورا #روز_دهم ایشالله به نیابت از #شهید_تاسوعا_آوینی_عاشورارامی خوانیم #التماس_دعا @ShahidToorajii
حرم عشق كربلا ست و چگونه در بند خاك بماند آنكه پرواز آموخته‌است و راهكربلا می‌شناسد و چگونه از جان نگذرد آنكس كه می‌داند جان بهای دیدار است؟!   
از عاشورای سال 61 هجری قمری دیگر زمان از عاشورا نگذشتہ است و همہ ی روزها عاشوراست ... زمان بر امتحان من و تو می‌گردد تا ببینند ڪہ چون صدای «هل من ناصر» امام عشق برخیزد چہ می‌ڪنیم … #ڪل_یوم_عاشورا #ڪل_ارض_‌ڪربلا @ShahidToorajii
🍁🍃🍁🍃🍁 🍁🍃🍁 🍃🍁 بسـم رب شهــدا و الصـــدیـقیـــــن 📚 🌺قسمت 4⃣1⃣ ✨ورزش 📝راوی محمد کریمی(برادرشهید) 🍃از سال 53 پدرمان در تهران مشغول به کار بود.علیرضا را نیز در ایام تابستان با خودش می برد.همان جا به او کار آشپزی را می آموخت.در همان ایام علیرضا به کلاس های ورزش رزمی دانشجویان می رفت. 🍃یک روز مسئول ورزش های رزمی دانشگاه به سراغ پدرمان رفت.گفت:این پسر استعداد خوبی در ورزش دارد.از نظر من هم مشکلی برای حضور او در کلاس نیست.بعداز ان هر روز به همراه دانشجوها ورزش می کرد. 🍃دستان علی آنقدر قوی شده بود که کسی نمی نوانست با او مچ بیاندازد. 🍃وقتی آوازه قهرمانی محمد علی کلی پخش شده بود.توی محل ما,علیرضا را بخاطر قدرت بدنی و تشابه چهره به نام علی کلی صدا می کردند! 🍃علی رضا ورزش را قطع نکرد.وقتی هم که جبهه می رفت و حتی زمانی که مجروح شده بود ورزش را ادامه می داد.همیشه می گفت: انسان مسلمان باید قوی و نیرو مند باشد. 🍃او با اینکه به فنون ورزش های رزمی مسلط بود و بدنی بسیار قوی داشت.اما همیشه انسانی ساکت و بی ادعا بود. 🌷ادامه دارد.... @ShahidToorajii
چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پاره پاره تن بخدا میسپارمت... 😭 ----------------------------------- @ShahidToorajii 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
#چله_زیارت_عاشورا #روز_یازدهم ایشالله به نیابت از #شهید_تاسوعا_شاپور_برزگر_عاشورارامی خوانیم #التماس_دعا @ShahidToorajii
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃 ان شاء الله امشب هم داستان شهید قسمت پانزدهم در کانال قرار خواهد گرفت التماس دعا_ای شهید @ShahidToorajii