🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
🌸🌿🍃✨🌸🌿🍃✨🌸🌿 🆔 @Shahid_Alamdar بچه ها توانستند با شلیک آرپيجي يكي از تانكها را منهدم كنند.با انفجار ت
🌸🌿🍃✨🌸🌿🍃✨🌸🌿
#درادامه⏬
گلولهٔ تيربار گرینوف به بازوي #سيد اصابت كرده بود😔. گلوله از بازو رد شده و پهلوي او را پاره كرده بود😭.
دویدم به سمت #سید💔. او را به سمت شیار کشاندم. حال و روز او اصلًا مساعد نبود😥. خونریزی شدیدی داشت. ميخواستیم #سيد را به عقب منتقل كنيم اما قبول نكرد. ميگفت:«بايد پاسگاه دشمن را فتح كنيم.»
در اين هنگام، بقيه نيروها از راه رسيدند. #سیدعلی دوامی،#حاج تقی ایزد، فرمانده گردان، و ...
با حجم آتش بچه ها تانك دشمن فرار کرد. بعد از دقايقي پاسگاه پنج به دست رزمندگان اسلام فتح شد💪.
عملیات در محور ما به اهداف خود دست یافت. خبر پیروزی بچه ها بلافاصله اعلام شد. بسیاری از نیروهای دشمن در محورهای مجاور پا به فرار گذاشته بودند.
کار پاکسازی تمام شد. #سيدنيروها را براي ادامة عمليات سازماندهي و تعدادي از بچه ها را در سنگرهای اطراف سه راه مستقر كرد. با اين كار راه فرار نيروهاي عراقي مسدود شد.
آن موقع بود که #سید به عقب منتقل شد. اما من خیلی ناراحت #سید بودم😔.
شب قبل ميگفت: «آرزو دارم مانند مادرم شهید شوم💔.»
حالا با زخمی که بر پهلو داشت او را به عقب منتقل ميکردند😢.
در مرحله سوم اين عمليات شهر هفتاد هزار نفري حلبچة عراق آزاد شد.
مردم حلبچه از رزمندگان اسلام استقبال با شکوهی کردند. دولت عراق نیز از آنها انتقام گرفت! روز 25 اسفند شهر حلبچه به شدت بمباران شیمیایی شد😓.
#پایان🌹
🆔 @Shahid_Alamdar
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#خاطرات_شهدا
#شهید_علی_عابدینی
#شهید_مدافع_حرم
🔸دفعه قبل که آمده بود مجروح💔 شد. تیـ💥ـر خورده بود به #کتف سمت چپش، درست بالای #قلب و بخشی از گوشت تنش را کنده بود😣 بچه ها در تکاپو افتادند که زود به عقب منتقلش🚑 کنند.
🔹 روحیه اش حرف نداشت. #شوخی و جدی گفت: مرا بخواهید عقب ببرید همه تان را می زنم😅 میخواهم تا آخر درگیری کنار بچه ها👥 باشم. زخمش را بستیم. #خون زیادی رفته بود. لبخند می زد و می گفت: چه #درد_شیرینی ...
🆔 @Shahid_Alamdar
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈--•
#سحـر_بیست_و_یکم🌹
حرف ازعلاج و دارو ودرمان گذشته است
زینب که دید زخم سرت راعزا گرفت
این آخرین توسل چشم تر علیست
دیگر تمام شد سحر آخرعلیست
↙️⇚ کانال عَݪَمـــدآرِــعِـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar