🌸🍃✨🌿🌸🍃✨🌿
🆔 @Shahid_Alamdar
💎خواستم بروم داخل، ولي گفتم
خلوتش را به هم نزنم. پشت درايستادم.
گريه هاي او در من هم اثر كرد😞. ناخواسته به حال او غبطه خوردم😓. خودم را سرزنش ميكردم واشك ميريختم😢.
💕با خودم گفتم: «ببین این بچه
بسیجیها چطور قدر این لحظات را ميدانند.
🌼ببین چطور با #خدا خلوت کرده اند. هنوز نتوانسته بودم تشخيص دهم آن فرد چه كسي است؟
💐از جلوی نمازخانه رفتم و موقع اذان برگشتم و وارد نمازخانه شدم. او رفته بود.
◽️وقتي به محل مناجات آن شخص رسيدم باورم نميشد😳! هنوز محل مناجات او از اشك چشمانش خيس بود😭!
خیلی دوست داشتم بدانم آن شخص چه کسی است. کفش کتانی او حالت خاصی داشت.
♥️روز بعد به پاهای بچه ها خیره شدم. بالاخره همان كتانی را در پاي او دیدم😧؛
#سیدخوبيهای_گردان_سيدمجتبي_علمدار.
#پایان
🆔 @Shahid_Alamdar