eitaa logo
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
1.1هزار دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
28 فایل
براي بهترين دوستان خود آرزوي شهادت کنيد .. 🌷شهيد سيد مجتبي علمدار🌷 لینک ناشناس payamenashenas.ir/Shahid_Alamdar #تأسیس؛1398/1/12
مشاهده در ایتا
دانلود
📌۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود. #دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیت‌المقدس، منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند. #روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیت‌المقدس با #رمز «یا علی‌بن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند. 🆔 @Shahid_Alamdar
اسلام در این عملیات موفق شدند مرزی را از لوث وجود صدامیان پاکسازی کنند و وارد این شهر شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روایت هارابایدازدل #شلمچه شنید نه اززبان ما.... #روایت_شلمچه ادامه دارد... . . . ❤️روایتگری بسیارزیبا از #شهیدعلمدار😍 حتمادانلود کنید👌 🆔 @Shahid_Alamdar
راهی #شلمچه شدیم برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم #چادرم رو انداخته بودم توی صورتم با #شهدا حرف می زدم❤️ و گریه می کردم😢 توی همون حال خوابم برد .✨.. . بین خواب و بیداری یه صدا توی گوشم پیچید چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟☺️ ما دعوتتون کردیم ... پاشو نذرت قبول ... چشم هام رو باز کردم هنوز صدا توی گوشم می پیچید .🌷.. . اتوبوس ایستاد در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد زمان متوقف شده بود خودش بود ... #امیرحسین من💕 اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... . 💞#پک_عاشقانه_پاااااک💞 http://eitaa.com/joinchat/4028301326C030fac8a09 #نوشته_های_شهید_ایمانی فوق العادست😍😍😍😍👆
آن ها داشتند… من دارم! آنان چفیه می بستند تا وار بجنگند! من چادر می پوشم تا زندگی کنم... . آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی نشود! من چادر می پوشم تا از نفَس های دور بمانم... . آنان موقع شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند! من پوشیه می دنم تا از نگاه های پوشیده باشم... . آنان با زخم هایشان را می بستند! من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی می افتم... . آنان خونشان را به چادرم امانت داده اند! من سیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...🌸🍃 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 🌞صبح روز بعد هنگام اذان مسئول كاروان خبر عجيبي داد؛ تازه معناي خواب آن شبم را فهميدم.آن خبر اين بود كه امروز دوباره به ميرويم؛ چون قرار است خامنه اي به شلمچه بيايند و نماز عيد قربان را به امامت ايشان بخوانيم.🤩 از خوشحالي بال درآورده بودم.😇 به همه چيز كه در خواب ديده بودم رسيدم؛ ،،، علمدار و حالا . چقدر انتظار سخت است، هر لحظه اش برايم به اندازهي يك سال ميگذاشت. از طرفي انتظار شيرين بود؛ زيرا پس از آن، امامم را از نزديك ميديدم.😍 ساعت 30:11 دقيقه بود كه آقا آمدند. همه با اشك چشم به استقبال ايشان رفتيم. بي اختيار گريه ميكردم😭. باديدنش تمام تشويشها و نگرانيها در دلم به آرامش تبديل شدند. اماوقتي كه ميرفت دوباره همه غمها بر جانم نشست. با رفتنش دلهاي ما را با خود برد. اي كاش جاي خاك شلمچه بودم. بايد به خودش ببالد از اينكه آقا بر آن قدم گذاشته است. پس از اينكه از جنوب برگشتم تمام اشكهايم تبديل به يقين شد. آن موقع بود كه از مريم خواستم راه اسلام آوردن را به من ياد بدهد. او هم خيلي خوشحال شد. وقتي ميگفتم، احساس ميكردم مثل مريم و دوستانش شده ام. 🧚‍♀من هم مسلمان شدم.🧚‍♀ این قسمت 🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
میرسد بوی چادر خاڪی از ڪنار تمام پیڪرهـا فاطمیه ، شلمچه این ایام صحنه‌ی ڪوچه بود معبرها ۱۳۶۵ ۵🌷 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
🍃امروز قصه عشق بازی #خادم_الشهدایی ست که از معبر سخت شهادت عبور کرد. حجت الله رحیمی، عکس شهدا درگوشه
‍ 🌱این روزها بی قرار است برای . برای قطعه ای از بهشت به نام . با کوله بار سنگین غفلت بروی، سرت را بگذاری روی خاکش و دلت را بتکانی، پیمان های شکسته را وصله ی بزنی و باز هم ضامنت شوند😞 🍃دل را به پرچم یا حسین(ع) و یا اباصالح المهدی(عج) گره بزنی. مداح، روضه ی علی اکبر و ارباب را بر دل های مرده بخواند و راوی از بازی رزمنده ها با خدا در میدان جنگ بگوید و چشم ها، قصه ی ندامت را ببارند😭 🍃امروز قصه عشق بازی ست که از معبر سخت شهادت عبور کرد. حجت الله رحیمی، عکس شهدا درگوشه گوشه ی اتاقش جا خوش کرد و مقدمه راهش شد. 🍃به دنبال عشق بود در بیابان های شلمچه. خادم، مداح و عاشق شد. شهادت را در سرزمین شقایق های خونین گرفت. آنقدر گفت تا در لباس خادم الشهدا به رسم حضرت مادر، با و صورت کبود شهید شد😓 🍃شهید همتِ نسلِ جدید، راهش را پیدا کرد و رفت. حال ما مانده ایم و دلهای ملتهب از ، پاهای خسته از رفتن های اشتباه و گاه صدایی شبیه به اینکه از پشیمان شده اند، به گوش می رسد‌.گویی خون های شهدا را نمی بینند.کاش شهدا را بخوانند.‌ شاید بیدار شوند‌‌ و بدانند با این انقلاب و خون ها چه می کنند و در ظاهر بی خبرند از اتفاق های مملکتی که مسئولش هستند. ♡♡ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۴ اسفند ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۸ اسفند ۱۳۹۰. خرمشهر 📅تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : باغملک درصورت کپی این متن لطفا پاک نشود که نویسنده راضی نیستن. شادےروح شهدا کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙گوش کنید ▫️این بهروز مرادی برای ساعاتی قبل از شهادتش در می‌باشد ...ولی انگار نه انگار که چهل سال گذشته، انگار برای همین امروز ما حرف زد... .