#خاطرات_شهدا
همرزم شهید میگفت:
در عملیات والفجر ۱۰ سید از بغل تیر خورد، اول من خوردم بعد سید...
یک ساعت بعد از من، مجروح شد و تیر خورد به بازویش و از بازویش تیر به پهلویش اصابت کرد درست مثل مادرش زهرا(س)...😔
همانطور که در به پهلویش زدند سید هم از پهلو تیر خورد...
در آن حال و در آن درد شدیدی که داشت به جای آخ گفتن می گفت:
#یازهرا_س...
#یامهدی_عج...
#یاحسین_ع...
عاشق ائمه بود این نشان دهنده ی این است که سراسر زندگی سید با ائمه (ع) بود...👌
آقا مجتبی یک آرزو داشت این آرزو را وقتی تو شلمچه بودیم یک بار من توی مداحی اش🎤 شنیده بودم...
وقتی زیارت عاشورا می خواند می گفت:
خدایا...
تو را به سر بریده ی امام حسین(ع) قسمت می دهم من یک بار بروم توی مدینه زیارت عاشورا بخوانم بعد جان مرا بگیر...🕊
همسر شهید هم می گفت:
خودش همیشه می گفت دوست دارم بعد از سفر حج یک سال نشده شهید بشوم...
همین طور هم شد...😭
.
#جانباز_شهیدسیدمجتبیعلمدار🌹
کانال علمداران عشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar