eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.1هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام همسفران عزیز،ان شالله نور شهدا راهگشای زندگی دنیا و آخرتمون‌ باشه🤲 🌸🍃امروز مهمان شهید والامقام مجید پازوکی هستیم 🕊🌸
🍃🌸شهید مجید پازوکی اول فروردین سال ۱۳۴۶ به دنیا آمد 🍃 🍃🌷از همان اول گویا در رگهایش خون انقلابی جوشش داشت .انقلاب که پیروز شد یازده ساله بود که برای دیدن امام سر از پا نشناخته به مدرسه رفاه رفت و این آغاز ورق خوردن دفتر عشق سربازی حضرت روح الله بود.بعدها به عضویت بسیج مسجد لرزاده درآمد 🍃🌸 🍃🌸برای گذراندن دوره آموزشی در سال ۱۳۶۱ به جبهه رفت و به عنوان تخریبچی خدمت می کرد🌷🍃 🌸🍃یک بار از ناحیه دست راست مصدوم شد ، بار دیگر از ناحیه شکم، حالش خوب نبود ولی او همه چیز را به شوخی می گرفت و درد را با خنده پذیرایی می کرد.🍃🌸 🍃🌸پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۹، درمنطقه کردستان، کانی مانگا و پنجوین در قرارگاه رمضان وجنگ با ضد انقلاب و اشرارغرب کشورحضور یافت 🌸🍃 🌸🍃دفاع هنوز برای مجیدادامه داشت ، او با بیش از هفتاد ماه حضور در جبهه ها، در بیست عملیات شرکت کرد 🌸 🌸🍃 شهید پازوکی در سال ۷۰ ۱۳ازدواج کرد ، دو پسر به نام های علی و مجتبی را از خود به یادگار گذاشت .🍃🌸 🍃🌸در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار تفحص لشکر ۲۷محمدرسول الله در منطقه جنوب او نیز به خیل جستجوگران نور پیوست. با تمام سختی های منطقه و ناراحتی جسمی ،عاشقانه به دنبال پیکر شهدا می گشت 🍃🌸 🍃🌸پرکار و کم حرف بود وبا اطلاعات دقیق از منطقه معبر میزد و با عروج دوست دیرینه اش شهید محمودوند او مسئول گروه تفحص لشکر ۲۷ شد.🍃🌸 🍃🌸 سرانجام در هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰ دعای سرهنگ جانباز مجید پازوکی، در منطقه فکه با انفجار مین مستجاب شدو‌به فیض شهادت نائل آمد و تربت او در قطعه ۲۷ بهشت زهرا نزدیک مزار دوست همیشگی اش شهید محمودوند، دستگیر التماس دعاهای ره جویان است.🍃🌸 🌷شهدا را با صلوات یاد کنیم 🌷
«هر روز با قرآن»✨ ••••••••••••• 🍃🌹 سوره مبارکه 🍃🌹 🍃🌹 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به روح بزرگوارِ 🌈🌿
سر بند یا زهرایت.. نشان از عشقی کهن دارد؛ عشقی به عمق جنون و این جنون را تنها شهادت آرام میکند، شهادتی به گمنامی شهادت زهرا(س)...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرعا بر گردن همه ی ما هست که این کلیپ را منتشر کنید👆 اگر یک عمل صالح در طول عمرمان بتوانیم انجام بدیم و قدمی برای ظهور برداریم و مورد قبول خداوند قرار بگیره، شاید انتشار همین کلیپ چند دقیقه ای باشه.... خواهشا تمام دوستان مذهبی و انقلابی این چند دقیقه را با دقت ببینند و نشر دهند وظیفه خودمون را در قبال ظهور بدانیم و کوتاهی نکنیم😔😔
✨گرمای پنجاه درجه✨ 🍃🌸نماز صبح را که می خواند، بعد از زیارت عاشورا، صبحانه خورده نخورده ، کلاه حصیری اش را خیس می کرد. می گذاشت سرش و می زد به دل کار. بعضی وقت ها تا ساعت چهار بعد از ظهر نه غذایی خورده بود و نه آب درست و حسابی. توی گرمای پنجاه درجه جنوب فقط باید می نشستی زیر باد کولر و آب خنک می خوردی، چه برسد به بیل زدن توی ظل آفتاب. کار سختی بود خیلی سخت، آن هم برای کسی مثل مجید، با آن کلیه های درب و داغان.🌸🍃 🍃🌸یادم بود توی عملیات والفجر مقدماتی کلی شهید توی یک شیارافتاده بودند. نشانی شیار را بهش دادم. پشت ارتفاعات تپه های ماهوری. دستم را گرفت و گفت ” بیا برویم”. صبح راه افتادیم. یکی یکی از میدان های مین رد شدیم . از این تپه به آن تپه. از این خاکریز به آن خاکریز. چند ساعتی گذشت. خسته شده بودم. گفتم ” مجید ولش کن. از خیر این شیار بگذر.” عصر شده بود و ما هنوزداشتیم می گشتیم. بالاخره پیدایش کردیم. دستم را ول کرد و گفت “خب برو. حالا دیگر با تو کاری ندارم”🍃🌸 ✨احساس✨ 🍃🌸چزابه بودیم. یک جای پرت نشسته بودم و قرآن می خواندم. یکهو آمد جلو و گفت” حاجی احساس نداری؟” گفتم” نه، چه احساسی؟!” بچه ها را صدا زد. انگار عجله داشت. گفت ” بیایید همین جا را بکنید.” بچه ها دست به کار شدند. ده دقیقه بعد یک شهید پیدا شد. نمی دانم خودش چه حس کرده بود.🍃🌸 ✨روضه بخوان✨ 🍃🌸کار که گیر می کرد، شهید که پیدا نمی شد،می گفت” بشین، روضه بخوان”. درست وسط میدان مین. خودش هم می نشست کنارم ، درست وسط میدان مین. های های گریه می کرد. می گفت ” روضه کارگشاست”. واقعا هم همین طور میشد و شهید پیدا میشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸شهید پازوکی ماه رجب را خیلی دوست داشت. می گفت” هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است.” سال ها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم. می دانستم هر طور شده تلفن پیدا می کند. زنگ می زند به خانه و می گوید:” این الرجبیون” آخرش هم توی همین ماه شهید شد، درست روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام🌸🍃 ✨معجزه✨ 🍃🌸کلیه هایش از کار افتاده بود. توی بیمارستان بستری اش کردیم. بهم گفت” باباجان! فردا یک گوسفند بکش و توی پاکدشت بین فقرا تقسیم کن، به نیت حضرت زهراسلام الله علیها”. فردا صبح همین کار را کردم. برگشتم بیمارستان. پرستار با لبخند آمد جلو و گفت” پدر جان معجزه! کلیه های پسرتان راه افتاد، امروز صبح”🍃🌸 ✨جلوه گاه✨ 🍃🌸یک چادر بزرگ زده بود سر خیابان آهنگ.اسمش را هم گذاشته بود جلوگاه. بچه های قدیم جنگ را جمع کرده بود. ماکت ساخته بود، تانک، تفنگ و خمپاره، یادگاری های جبهه را دور هم جمع کرده بود. آن جا را درست کرده بود برای دل خوش. اما شد الگوی اولین نمایشگاه های جنگ.✨🍃 ✨تکه استخوان✨ ✨🌸اگر یک تکه استخوان شهیدم را برایم بیاورند جگر آتش گرفته ام آرام می شود.” رفته بودند خانه یکی از دوست های شهیددشان. همین حرف مادر شهید شد انگیزه شان. محل شهادتش را تا حدودی می دانستند. با علی محمودوند راه افتادند رفتند منطقه. بدون هیچ وسیله و امکاناتی. فقط با چند تا بیل و کلنگ.✨🍃 ✨حضرت عباس علیه السلام✨ 🍃🌸گفتم فایده ای ندارد. این منطقه را بچه ها جند بار گشته بودند اما، مجید ول کن نبود. زیر لب” یا حضرت عباس مددی” گفت و راه افتاد رفت طرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد استخوان ها پیدا شد. خاک ها را از روی کارتش کنار زدیم و فامیلی اش یادم نیست اما اسمش عباس بود. با قمقه پر آب. پشت پیراهنش نوشته بود ” فدای لب تشنه ات یا ابالفضل.”🌸🍃 ✨مین✨ 🍃🌸فکه بودیم، سال۷۴. منطقه پر از مین بود. کلی تجهیزات جنگی ، تانک و ماشین سوخته هم آنجا بود. یک لحظه ایستاد. به افق نگاه کرد و گفت ” یک وقتی می رسد، من نیستم . این جا زن و بچه، کوچک و بزرگ می آیند و می روند. هیچ کس هم ما را نمی شناسد.” سال ۸۲ توی اردوی راهیان نور، همان جا ایستاده بودم درست همان نقطه. تمام دشت پر از آدم بود. می رفتند و می آمدند. کاروان پشت کاروان. آرام و بی خطر، پا می گذاشتند روی خاک فکه. هیچ کس هم نمی دانست چه کسی این جا از دل خاک ، آن همه مین را یکی یکی بیرون کشیده است.🍃🌸 ✨تنها✨ 🍃🌸دم دمای غروب که می شد ضبطش را بر می داشت، می رفت بالای سوله. زل می زد به افق و زار می زد. گله می کرد. به علی بدو بیراه می گفت. علی محمودوند ، رفیق چندین و چند ساله ی تخریب و تفحصش. از سالی که گردان تخریب پا گرفته بود با هم بودند. داد می زد” بی معرفت ! تو رفتی و ما را تنها گذاشتی؟” عاشق هم بودند. علی می گفت ” تا من هستم برای تو هیچ اتفاقی نمی افتد.” مجید هم از دستش شاکی شد. زیاد برای هم کری می خواندند.🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکم نوا بشنویم؟؟
1_4469827652.mp3
2.58M
○💠○ •° دردامو بہ ڪسی نگفتم ڪسی تاب غماے دلمو نداشت ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1025847058.mp3
1.74M
استاد_حسینی_قمی موضوع:تخریب اماکن تاریخی اسلام ۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام  ᘜ⋆⃟݊🌻•✿❅⊰━━━•─ @shahid_ebrahim_hadi3 ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969915734401220778.mp3
2.35M
۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام استاد_میرزا_محمدی روضه تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع   ᘜ⋆⃟݊🌻•✿❅⊰━━━•─ @shahid_ebrahim_hadi3 ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🍀
‍ ♥️ســـیدے! یــابن الــحسن!♥️ 👈🏼 مِــــن هــــجرِک یاحـــــبیب، قـــــلبے قــــد ذاب مــــــــهدیمـ ازفــــــــــراق دورے تـــــــــو، دیـــــگرطـــــــاقتے نـــــــمانده، جــز ایــنکه تـــسّلایمـ دعـــاے فــــرجت بـــــاشد...      ا‍❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨‌ 💟بـــسم اللــه الــرحمن الــرحيم 💞إِلــــَهِے عـــَظُمَـ الْــــبَلاءُ وَ بــَرِحَ الْـــخَفَاءُ وَ انــــْکَشَفَ الْــــغِطَاءُ وَ انْــــقَطَعَ الـــرَّجَاءُ وَ ضــــَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُــــنِعَتِ الــــسَّمَاءُ وَ أَنْـــــتَ الْــــمُسْتَعَانُ وَ إِلَــــیْکَ الْــــمُشْتَکَے وَ عــــَلَیْکَ الْــــمُعَوَّلُ فـــِے الـــشِّدَّةِ وَ الــــرَّخَاءِ اللــــهُمَّـ صَـــلِّ عَـــلَے مُـــــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــــحَمَّدٍ أُولِــــــے الْأَمْـــــــرِ الَّـــــذِینَ فَـــــرَضْتَ عَــــلَیْنَا طـــــَاعَتَهُمـْ وَ عـــــَرَّفْتَنَا بِـــــذَلِکَ مَــــنْزِلَتَهُمْـ فَـــــفَرِّجْ عــــَنَّا بِـــحَقِّهِمْـ فَـــرَجا عـــَاجِلا قَـــرِیبا کَـــلَمْحِ الـــْبَصَرِ أَوْ هُــــوَ أَقـــْرَبُ یَا مـــُحَمَّدُ یَا عَلِےُّ یَا عَلِےُّ یَا مُـــحَمَّدُ اکـــْفِیَانِے فـــَإِنَّکُمَا کـــَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فـــــَإِنَّکُمَا نـــَاصِرَانِ یَا مَــــــوْلانَا یَا صـــَاحِبَ الـــزَّمَانِ الـــْغَوْثَ الْـــغَوْثَ الْــغَوْثَ أَدْرِکـــْنِے أَدْرِکْنِی أَدْرِکْــنِے الــسَّاعَةَ الـــسَّاعَةَ الــسَّاعَةَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ یَا أَرْحَـــمَ الـــرَّاحِمِینَ بِــــحَقِّ مـــُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الــــطَّاهِرِینَ..💞 ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖✨🌟✨‌ 👆🏼وبــــراے مـــحبوب عـــالمین روحـــے وارواح الـــعالمین لــــــــتراب مــــــــقدمه الــــفداه💔 ا‍❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨ 💟بــسمـ الله الــرحمن الــرحیم 💓اَللّـــهُمـَّ كُــنْ لِـــوَلِيِّكَ الْـــحُجَّةِ  بْنِ الْــــحَسَنِ صــــَلَواتُكَ عـــــَلَيْهِ  وَعَــــلے آبـــائِه فـي هــــــــذِهِ  الــــسَّاعَةِ وَفـــي كُــلِّ ســــاعَة  وَلـــِيّاً وَحــافِظاً وَقــائِداً وَنــاصِراً  وَدَلــــيلاً وَعَــــيْنا حـَتّے تُـــسْكِنَهُ  اَرْضــــــَكَ طَــــوْعاً وَتُــــــمَتِّعَهُ  فــــیها طــــویلا...💓 ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨🌟 یـــقین بــــدانیمـ که اوهــمـ، هــر لــــحظه، دعـــایمان مے کــند... 🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤 💠 بیایین برای تعجیل و سلامتی قطب عالم امڪان 💠حضرت صاحب الزمان عج سه توحید 💠به نیت هدیه یڪ ختم ڪامل قرآن به مولا عج قبل از خواب هرشب عاشقانه هدیه ڪنیم 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سلام مولای من ، مهدی جان چه سپیده دمان دلربایی است وقتی آفتاب یادت بر آستان دلم می تابد و گوشه گوشه ی دلم پر از شکوفه های معطر محبتت می شود ... انگار پر از امید می شود ، پر از پرواز ، پر از لبخند ، آرامش ، زندگی ... من با تو بهاری ام حتی در یخبندان زمستان ... با تو آرامم حتی در محاصره ی غم ها ... با تو امیدوارم حتی در هجوم اضطراب ها ... من با تو زنده ام ...💠
🌤بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌤 اول هر روز🌱🌈 سلام‌عزیزبرادرم❤️😇 شروع فعالیت کانال همراه با قرائت یک فاتحه وصلوات هدیه به رفیق شهیدمون.😊👌 باشد که با دعای خیرِبرادران اش روزمون منور، و درمسیر سعادت وقرب الهی ثابت قدم بمونیم🥰💕 ❤️شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ❤️
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه