eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
185 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
384 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جوان ایرانی، پایه گذار عراق 🔆 این دلاور ایرانی را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان عراقی ها نامید. همان چیزی که اکنون به عنوان حشد الشعبی در میان عراقی ها نام گرفته و یکی از قدرتمندترین تشکیلات های نظامی مردمی منطقه است. 🔆 این جوانِ بهبهانی، هنگامی که فرماندهی «تیپ 9 بدر» را پذیرفت، با همراهی مجاهدین عراقیِ مقلد امام امت، گردان های توابین و احرار را نیز از میان اسیران عراقی تشکیل و "لشکر قهرمانِ ۹ بدر" را بنا نهاد. 🔆 عملیات های بسیاری شاهد جانفشانیِ رزمندگان لشکر ۹ بدر در جبهه حق علیه باطل در دفاع مقدس بود و حالا بسیاری از تربیت شدگان این فرمانده، امروز به یاد او سازمان بدر را در عراق، پایه گذاری کرده اند. شهید گرانقدر ابومهدی المهندس از جمله شاگردان این شهید و معاون ایشان در لشکر بدر بود. 📎 پ ن: سالروز شهادت🌹 🌷 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 جامانده از پرکشیده از 🔹هنگام مراسم تدفین شهید محمد جمالی پاقلعه، صدای بغض‌آلود قاسم در حسینیه پیچید: " شهید جمالی، بسیجی هشت سال دفاع مقدس بود. بعد جنگ هم مثل یک بسیجی زندگی کرد. اگر از اتوبوس شهادت جنگ هشت ساله جا ماند، خودش را به اتوبوس شهادت سوریه رساند."  🔹موقع خاکسپاری پیکر شهید جمالی، حاج قاسم پایین قبر ایستاد، همسر شهید به حاج قاسم می‌گوید: دیدید آخر حاجی شهید شد؟ سلیمانی سرش را پایین انداخت و گفت: شهادت قسمتش بود. 🔹دختر شهید محمد جمالی پاقلعه، می‌گوید:"  پدرم اجازه نمی‌داد حتی ما ظرف بشوییم. پابه‌پای مادرمان کار می‌کرد. وقتی در خانه بود اجازه نمی‌داد مادرمان در انجام کارهای منزل خسته شود. ما هم حسابی با این مهربانی‌هایش به او وابسته و وابسته‌تر می‌شدیم." 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 که به خواب یک خانم بی حجاب می رفت 🍃یکی از مسوولان گلستان شهدای اصفهان تعریف میکرد اواخر سال ۹۴ بود توی دفتر نشسته بودم .. یکهو یه خانمی وارد شد ، وضعیت خیلی بد بود خیلی بد ... آستین هاشو تا بالای آرنج بالا زده بود ، یه مانتوی خیلی کوتاه پوشیده بود ، خیلی از موهاش هم بیرون بود ... ✨گفت: دنبال یه شهیدی میگردم من متعجب شدم با این ریخت و لباس دنبال شهید میگرده از جیبش گوشی موبایلش را درآورد و گرفت جلوی صورت من و گفت: عکس شهید اینه دستش را که آورد جلو .... چون آستین هاشو تا آرنج بالا زده بود .. ناخودآگاه دیدم دستش پر از و هست 🌹روی عکسی که بهم نشون داد .. دیدم نوشته « » توی سیستم زدم تا پرونده شهید بالا بیاد خانمه گفت: ببین توی شهید شده؟ گفتم: بله گفت: ببین توی شهید شده؟ گفتم: بله گفت: مزارش همین جا توی گلستان شهدا است؟ گفتم: بله گفتم: یه سوالی بپرسم؟ گفت: میخای بپرسی این با این ریخت و لباسش چیکار با شهید داره شروع کرد به گریه کردن 👈خانمه گفت: من ، ندارم .. زندگیم شده بود آرایش کنم و توی خیابون بگردم چند وقت پیش رفتم توی لباس_فروشی .. توی آینه خودم را دیدم از خودم بدم اومد .. به خود گفتم: آخه این چه وضع ریخت و لباسه ، شدی مانکن کوچه و خیابون از توی لباس فروشی اومدم بیرون .. سرم رو به کردم و گفتم: راه منو عوض کن ... یه چیزی بذار سر راهم تا عوض بشم .. به خداوندی خودت قسم میکنم الان چند مدتیه ... هر شب هر شب این شهید میاد توی خوابم و باهام حرف میزنه به اون خانمه گفتم : مزارش توی قطعه کربلای پنج جلو پای هست از جام پا شدم تا مزارش را نشونش بدم .. اما دیدم نمیاد خانمه گفت: من خجالت میکشم با این ریخت و لباس بیام سر مزارش ... یه تیکه پارچه اگه دارید بهم بدید ، بندازم روی خودم یه تیکه پارچه اونجا داشتیم .. انداخت روی خودش .. تا رسیدیم سر مزار خالقی .. نشست روی زمین .. اونقدر گریه کرد .. اونقدر گریه کرد ✨گلستان_شهدای_اصفهان قطعه: کربلای پنج ❍↲ 𝟑𝟏𝟑💚⃞ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 کار مردانه پسر شهید محمدعلی مسعودی‌راد در درون قبر پدرش، که همه را به گریه انداخت... 🔹 "وقتی پیکرش را آوردند، همراه با ۲۵ شهید دیگر بر دوش مردم تشییع شد.به گلزار که رسیدیم غوغایی به پا شده بود، همه آماده می شدند تا پیکر شوهرم را درون قبر بگذارند.  ◇ شش فرزند سه تا ده ساله‌ام حلقه وار بالای قبر محمدعلی ایستاده بودند و بی‌تابی می کردند. دیگران مواظب آنها بودند تا درون قبر نروند، شوری به پا شده بود، ناگهان مجید ده ساله‌ام از لابه‌لای جمعیت خودش را رها کرد و درون قبر رفت و کنار پدرش قرار گرفت. ◇ لحظاتی نگذشت که در برابر جمعیتی که از گریه لبریز شده بودند، قامت راست کرد و فریادش را بلندکرد: ✊🏻حسین حسین، شعار ماست  ✊🏻شهادت، افتخار ماست... ◇ با کلام او صدای گریه‌ها بلندتر شد. هرکسی به او میرسید دستی بر سر و روی او می کشید و تحسینش می کرد. مجید آن روز کاری کرد، مردانه...″ ✍ راوی: همسر شهید محمدعلی مسعودی راد 🕊 🕊 چهاردهم خرداد۱۳۳۴ در روستای طرنگ از توابع شهرستان بافت به دنیا آمد. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد. کارمند شرکت ذغال سنگ بود به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و بیست ویکم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۵ در جبهه‌‌ی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهیدی که از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یا اباعبدالله» امام جماعت واحد تعاون لشگر ۲۷ رسول (صلی الله علیه وآله والسلم) بود بهش می‌گفتند روحیه عجیبی داشت زیر آتیش سنگین عراق در شهدارو منتقل می‌کرد عقب توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش را جدا کرد من چند قدمیش بودم هنوز تنم‌ می‌لرزه وقتی‌ یادم‌ میاد از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یااباعبدالله» راوی :جواد علی گلی- همرزم شهید ✨فرازی از وصیت نامه شهید: "خدایا من شنیدم که امام حسین(علیه السلام) سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده، من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمی‌دانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(علیه السلام) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشد... 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهیدی که از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یا اباعبدالله» امام جماعت واحد تعاون لشگر ۲۷ رسول (صلی الله علیه وآله والسلم) بود بهش می‌گفتند حاج آقا آقاخانی روحیه عجیبی داشت زیر آتیش سنگین عراق در شهدارو منتقل می‌کرد عقب توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش را جدا کرد من چند قدمیش بودم هنوز تنم‌ می‌لرزه وقتی‌ یادم‌ میاد از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یااباعبدالله» راوی :جواد علی گلی- همرزم شهید ✨فرازی از وصیت نامه شهید: "خدایا من شنیدم که امام حسین(علیه السلام) سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده، من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمی‌دانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(علیه السلام) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشد... 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush