eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
185 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
380 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷دائم‌الوضو بود موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت و نمازش را شروع میکرد 🌷می‌گفت: زمین جایِ جمع‌کردن ثوابه حیف زمینِ خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره..؟! 🕊️شهید حسن‌ تهرانی‌ مقدم🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
◻️ راه شهدا را ادامه بدهیم یعنی چه؟! اگر می‌گوییم راه شهدا را باید ادامه بدهیم، یعنی این احساس که اسلام و انقلاب اسلامی، به تلاش و مجاهدت و صبر ما نیازمند است. این احساس، همان احساسی است که شهدای عزیز ما را از خانه و کاشانه و آسایش و درس و کار و تلاش‌های روزمره‌ی زندگی جدا کرد و به جبهه‌های نبرد کشانید. ✨۱۳۷۰/۱۱/۳۰ - رهبر انقلاب✨ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌸امروز روزه شهادت کسیه که هرشب قصه دلبریشومیخونیــم.. 🕊️شهیدمحمدحسین‌محمدخانۍ🕊️ کسۍڪه‌معروف‌بودبه‌ #''عمّارحلب'' فریادمیزد:سره‌زینب‌به‌سلامت سره‌نوڪربه‌درک.. ودراخرهم‌سرشوبراۍزینب(س)داد... 🌹 نامه شهیدمحمدخانی:🌸 سلام بر شما (ائمه معصومین) که بندگان خاص خدایند و از هر چه که داشتید د ر راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید. سلام بر شما که متقیان راه اﷲ هستید. بار الها! از این که به بنده ی حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بردارد. تو را سپاس می گویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می گویم. در این راه ، دیدار خودت را هم نصیبم گردان! •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
،لاجرم‌خواهدمرد😔 ۴..🥺 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
❤️ 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🕊️ شهید رضا حاجی‌ زاده🕊️ ✍🏻 راوی همسر شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 🕊 شهید مدافع‌حرم مهدی_طهماسبی🕊️ 🌸 تربیت فرزند با عمل صالح 🌼همسر شهید نقل می‌کنند: رفتار مهدی در خانه خیلی خوب بود. بعد صرف غذا دست مرا می‌بوسید و پسرم امیرمحمد را هم تشویق می‌کرد که این کار را انجام دهد؛ که این عمل بابت قدردانی از من بابت خانه‌داری و تربیت فرزند بود. 🌼رابطه عاطفی خاصی با فرزندانش داشت. هنگام نمازخواندن، از رکعت اول تا آخر، فرزندمان، امیر محمد، روی شانه پدرش آویزان می‌شد. مهدی در جواب این رفتار به من می‌گفت دوست دارم بچه‌ام به نماز و تاثیری که در اخلاق می‌گذارد، پی ببرد و نسبت به نمازگزار حُسن ظن داشته باشد. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌸، صلابت و بینش مادر شهید ایشان در ۴ به شهادت رسید و پیکر پاکش، مانند مولایش  سلام الله علیه، سردر بدن نداشت. وقتی جنازه ی او را به اهواز آوردند، مادرش هم آنجا بود. به خاطراین که پیکر شهید سر در بدن نداشت بچه ها اجازه نمی دادند مادرش بالای سرش بیاید اما ایشان کوتاه نمی آمد و می گفت:  «هر طور شده من باید رو ببینم.» در نهایت، بچه ها کوتاه آمدند و حاج خانم توانست جنازه ی فرزندش را ببیند. همه منتظر بودند تا صحنه های دلخراش و و خراشیدن صورتش را ببینند اما مادر شهید اسماعیل فرجوانی به قدری نشان داد که تعجب همه را برانگیخت. حاج خانم وقتی بالای فرزندش آمد و با آن وضع مواجه شد فقط سه بار بلند گفت: « ، ، » بعد ، بوسه ای برحنجره ی جگرگوشه اش زد و بدون گریه و زاری محوطه را ترک کرد. این صحنه تاثیرعجیبی روی من گذاشت. پس ازآن ماوقع را برای شاعر عزیز آقای معلمی شرح دادم و او هم نوحه هایی با مضمون مادر از جمله: « ، کنار سنگر من» یا «ای مادر قهرمان، شد نوجوانت فدا» و… را سرود و من آن ها را اجرا کردم. ✍ : برادر حاج صادق آهنگران 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『 🎥| ⊹ 』 که زد چوبه ی محمل دل ما خورد ترک..💔 … زینب به سلامت سر نوکر به درک'! 🌸صدای شهید محمد حسین محمدخانی #🕊️سالگرد_شهادت_شهیدمحمدخانی🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
هیچ‌وقت از کارش در خانه حرفی نمی‌زد، یک مرتبه اصرار کردم که درجه‌ات چی هست نمی‌گفت، خیلی التماس کردم تا گفت: این درجه‌ها به درد من نمی‌خورد، به درد شما که دیگه اصلاً نمی‌خورد. بعد از شهادتش دیدم نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بود، یکی از جملاتش این بود: " من تا جایی که توانسته‌ام در احوال شهیدان دقت کرده‌ام و زندگی آنها را مطالعه نموده‌ام و سعی کردم آنها را الگویم قرار دهم؛ آنها برای ترفیع درجه، امضای حضرت زهرا (س) را می‌خواستند ولی الان خیلی‌ها دنبال درجه و مقام می‌دوند ولی من قسم میخورم که قدمی برای ترفیع درجه و رتبه برنداشتم." 🕊️شهید مدافع حرم موسی_جمشیدیان🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 💠 شهید مدافع‌حرم عبدالحسین_یوسفیان🕊️ [اینم عاقبت تأخیر در نماز] صدای اذان را که می‌شنید، دست از کار می‌کشیــــد؛ وضو می‌گرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز می‌خواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را می‌شنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را می‌خوانیــــم» در طول مسیــــر، عبدالحسین دائمــــاً می‌گفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خنده‌ای کرد و گفت: #«اینم عاقبت تأخیــــر در نمــــاز» •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️شهید احمد اعطایی🕊️ از شما میخواهم به جان امام زمانمان مهدی موعـود (عجل الله تعالی علیه) پشت ولایت را خالی نکنید. گـوش به امر رهبر انـقلاب و دنباله رو ایشان،هرچه امر می‌کننـد بی‌چون و چرا بپذیـرید، کـه والله سعادتتان در همین است. امام عزیزمان فرمودند: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. 🔰(بخشی از وصیت نامه‌ شهید) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
| 🔻شهیدمهدی‌محسن‌رعد: وصیت من به دخترانی که عکس هایشان رادر شبکه های مجازی می‌گذارند این است که این کار شما باعث می‌شود امام زمان خون گریه کند...!بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید زیرا ما می رویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم؛مانند خانم حضرت زهرا(سلام الله علیها) باشید. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
این انگشتر رو می بینی خانوم؟! دُرّ نجفه، همیشه همراهمه، شنیدم اون هایی که انگشتر دُرّ نجف میندازن روز قیامت حسرت نمی خورن، باید برم نگین این انگشتر رو نصف کنم، یه رکاب بخرم که تو هم انگشتر دُرّ نجف داشته باشی، دلم نمیاد روز قیامت حسرت بخوری 🙂 منبع: کتاب یادت باشد 💚 🕊️شهید‌_حمید‌_سیاهکالی‌ 🕊 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
!بسیجیه! آقا بزنید! که همیشه صف اول خدمت به مردم بوده😔 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊 | شهید به یقین رسیده است 🔹زهی خیال باطل، زهی خیال خام اگر تصور می‌کنیم که شهید یعنی کسی مثل من و شما. شهید یعنی کسی که به شهود رسیده، یعنی دیده است. آدم برای یقینش جان می‌دهد، می‌گوید پای حرفم می‌ایستم و جانم را هم می‌دهم. کسی که پای حرفش جان داد یعنی به شهود رسیده است. 🔸البته آدم می‌تواند به غیر کشته شدن هم به مقام شهادت برسد، به مرگ طبیعی بمیرد اما شهید شود؛ او کسی است که به یقین رسیده اما فضایی به وجود نیامده است که جانش را تقدیم کند، و اگر این فضا به وجود می‌آمد حتماً این کار را می‌کرد، مثل حضرت ‌زینب سلام الله علیها 🇮🇷 شهیدمحمدحسین_یوسف_اللهی🕊️ 🔅 ولادت: ۲۶ اسفند ۱۳۳۹ ❣️شهادت: ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ 📍محل شهادت: عملیات والفجر۸، در اثر بمباران شیمیایی 🕌 آرامگاه: گلزار شهدای کرمان •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
این آخونده داره گریه میکنه ، نه بخاطر اینکه عمامه‌اش رو انداختن بخاطر اینکه تو همون بیمارستانی که داشت خدمت داوطلبانه به بیماران کرونایی میکرد زن و دو تا بچه‌هاش بخاطر کرونا فوت کردن اما اومد بیرون تا در سکوت گریه کنه که روحیه بیماران تضعیف نشه برو عمامه بنداز ، نامرد😔 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔹تشنه شهادت 🔸از هیچ کس جز خداوند هراس نداشت و شهادت در راه خدا گران ترین و شیرین ترین آرزوی او در زندگی بود و همواره در حسرت شهادت می سوخت و اشک می ریخت •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
برای طلبه شهید، «آرمان علی‌وردی» مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بی‌شمار است؟ پیشانی تو، ماه پیشانی‌بلندم آئینه‌ای از شش جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابان‌های این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد! پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد! پهلوان من شکار است انگشترت مثل خودت در هم شکسته مانده نگینی که مرا سنگ مزار است بوسیده رویت را مگر زهرای اطهر اینگونه عطر یاس او در انتشار است با خود نگفتند آرزو داری، جوانی؟ در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟ جان می‌دهی اما نمی‌میری تو هرگز جان می‌دهی و مرگ از تو در فرار است تو می‌روی ای آرمان من ولیکن با رفتن تو آرمانت ماندگار است از کربلای تو هزاران لاله خیزد یاد تو تکرار شکوه این تبار است این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را این روضه از روز دوشنبه برقرار است •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅–– چــادر🌹 بـراے من نماد عفافــ است... و حجاب، نماد نه گفتن به تمام آرزوهاے رنگارنگــ دنیایے، نماد فاطــمہ وار زیستن و خدایے شدن! •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
⭕️به این میگن حق الناس، شهدایی که رفتند،خون و جان و پوست و گوشت‌شان را دادند، تا پوست، بدن، پا، دست برهنه و لخت دختری را نا محرما نبینند. الناس اینه، امر به معروف و نهی از منکر کنید که خون شهدا پای مال نشه... •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
صدای گنجشكها فضای حیاط را پر كرده بود, بابای مدرسه جارو به دست از اتاقش بیرون آمد. ! ! حواست كجاست؟ زنگ کلاس خورده و مرتضی هراسان وارد كلاس شد. آقای مدیر نگاهی به تخته سیاه انداخت. روی آن با خطی زیبا نوشته شده بود: « .» ابروانش به هم گره خورد. هر كس آن را نوشته, زود بلند شود. مرتضی نگاهی به بچه‌های كلاس كرد. هنوز گنجشك‌ها در حیاط بودند. صدای آقای مدیر هم به گوش می‌رسید. دوباره در رویا فرو رفت. یكی از بچه‌ها برخاست: « ! این را « » نوشته.» فریاد مدیر «مرتضی» را به خود آورد: «چرا وارد شده‌ای؟ بیا دم دفتر تا را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» معلم كلاس جلو آمد و آرام به مدیر چیزی گفت. چشمان مدیر به دانش‌آموزان دوخته شد. قلیان احساسات كودكانه‌ مرتضی گویای بود و مدیر ... «سید مرتضی» آرام و بی‌صدا سرجایش بازگشت. اما هنوز صدای گنجشكان حیاط و قناری آقای مدیر به گوش می‌رسید. آزادی مفهوم زیبای ذهن كودك شد. 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
ا✨ ❤️ بخشیدن همسر 🌟 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجده‌ی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو ببخشه!» 🕊️ مجید کاشفی🕊️ 📙فرهنگ‌ نامه‌ شهدای‌ سمنان،ج۸،ص۱۰۶ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷 ✍دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند، علت را پرسیدم ، گفتند : "وقت نماز است " همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نماز اول وقت بخوانیم.خلبان گفت : "این منطقه زیاد امن نیست اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم " شهید صیاد گفتند :"هیچ اشکالی ندارد .. ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم .. " خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست.با آب قمقمه ای که داشتیم وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند ایشان فرمودند : "بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را .. " 🕊️🕊️ ✨: ۱۳۷۸/۱/۲۱ - تهران توسط گروهک صهیونیستی منافقین •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 زمستانی، که شهید خرازی را نجات داد! به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می‌خورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی‌اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه‌اش را تنبیه کند. با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می‌شود... مدت‌ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی‌آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن‌ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه‌اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه‌ام... با رفتار آن روزت مرا شیفته‌ی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 📚حدیث خوبان •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
❤️۲۱ آبان ماه سالروز شهادت سردار حسن طهرانی مقدم (پدر موشکی ایران) گرامی باد. 🔰 مقام معظم رهبری: 🔹 طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود. من ۶-۲۵ سال ایشان را از نزدیک می شناسم، همت خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را می دید. یکی از خصوصیات ایشان مدیریت بود، یک مدیر طبیعی بود، درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعا یک مدیر بود. ۱۳۹۰/۰۹/۰۹ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰۲۱آبان ماه سالروزشهادت شهدای اربعه حلب، احمداعطایی،مسعودعسگری،محمدرضادهقان و سیدمصطفی موسوی است. یادهمگی باصلوات •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی🕊️ ◽️اینکه بچه حزب الهی‌ها فقط جمع خودشون، من و آدمای خودم،‌ من و رفقای خودم، من و مریدای خودم! مداح هستم با مریدهای خودم جمع بشیم که چی... نمیشه انقلاب را حفظ کردن! نمیشه جمهوری اسلامی را حفظ کردن! نمیشه اثرگذاری بر جامعه کردن! •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
( ) ، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در بود، بیان داشتند: “این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که ( و…) می گویند حق است. از و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند. ! حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!" 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم. صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت : " من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. " بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن . حالا تو شهید شو .. ! شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. ! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت رو شنیدیم . محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود . شهید شد و پیکرش هم موند دست . سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت . بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم . چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ... ✨حاج عبدالله به آرزوش رسید ... 🌻شهید حاج عبدالله اسکندری🌻 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌹🌹🌹خاطرات شهدا🌹🌹🌹 ⛅مردان خدا..⛅ سال 1366. ش بود و ستون گردان کنار «ارتفاع قامیش» و زیر پای عراقیها قرار داشت. باران بی‌امان می‌بارید و لباسها را خیس و سنگین کرده بود. گونیهایی هم که عراقیها  مثل پله زیر کوه چیده بودند؛ به‌خاطر گل و لای، لیز شده بود و مایه مشکل و دردسر رزمندگان شده بود. بچه‌ها سعی داشتند برای رهایی از باران، به داخل غار بزرگ زیر  قله بروند؛ ولی با وجود سُر بودن گونیها، با مشکل مواجه شده بودند؛ اما یک گونی با بقیه فرق داشت و لیز و سُر نبود. بسیجیها که پایشان را روی آن می‌گذاشتند، می‌پریدند آن طرف آب و داخل غار می‌شدند. البته گونی هر از چندگاهی تکان می‌خورد. شاید آن شب غیر از من و یکی دو نفر، هیچ بسیجی‌ای نفهمید که علی آقا پله شده بود برای بقیه. ما که از این راز باخبر شدیم، اشکهامان با باران قاطی شده بود. 🕊️شهید علی چیت سازیان🕊️ منبع : راوی: محمود نوری، ر.ک: دلیل، ص 239📚 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush