eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ... این روزها بیشتر از هر زمان ِ دیگـــری, دلم روانه ی زینبیه میشود ، و به یاد ِنوای دسته جمعی بچه ها بر گـِرد ِ ضریح ِبی بی زمزمه میکنم : .. و هنوز صدای در گوشم نجوا میکند این نوا را ... کـآش میتوانستم ، لبخند ، متانت ِ ، اخلاص ، سـادگی ... مهربانی و ادب ِ را یکبار دیگر تجربه کنم ... چه آتشی در وجودم انداخته ، پروازِ این پرستوها ... روزهایی نه چندان دور ، ، و ، سکوی پرواز بود و امـروز و ... رُفقـآ ! دلتنگم برایتان ... من در جمع ِ شما ، ایمان ِ را دیدم ... استواری را تجربه کردم ... شجاعت ِ را نیز هم ... من پابه پای شما ، تا قله های عشق و عرفان آمـدم ، و بعد از پروازتان ، تازه فهمیـدم فرسنگها راه ، با شما فاصله دارم ... کآش بود تا اینـ روزها هم به یاد ِسوم خرداد و آزادی ، پا به پای رزمندگآن ، آزادی ِکوچه پس کوچه های و را ، برایمان به تصویر می کشید ... کاش میآمد همراه ِ ، و از پیکار ِشیران ِ ، در پشت ِخاکریزها و سنگرهای ، و ، دیگری ، رقم میزد ... خدا را بر این محنت شاکرم که در این بـُرهِه از زمآن ، که آلودگی ِدنیـآ ، بیداد میکند ، بر تنم پوشاند تا در پناه ِ ایمن باشم و شدم جیره خوار ِ ... آری ! من همچنان کنار ِ بابُ الشهادة ، ایستآده ام به انتظار ِ اِذن ِ دخول... کاش میشد عُمر ِ خود را هدیه میدادم به زینب (س) زندگی را دوست دارم... اما ! حـَـرَمش را بیشتر... صلی الله علیک یا عقیلةالطالبین... ادرکنی یا زینب دلنوشته رزمنده ی مدافع حرم ، در فــراق دوستان ِ شهیدش 💕 @aah3noghte💕
💔 ... این روزها بیشتر از هر زمان ِ دیگـــری, دلم روانه ی زینبیه میشود ، و به یاد ِنوای دسته جمعی بچه ها بر گـِرد ِ ضریح ِبی بی زمزمه میکنم : .. و هنوز صدای در گوشم نجوا میکند این نوا را ... کـآش میتوانستم ، لبخند ، متانت ِ ، اخلاص ، سـادگی ... مهربانی و ادب ِ را یکبار دیگر تجربه کنم ... چه آتشی در وجودم انداخته ، پروازِ این پرستوها ... روزهایی نه چندان دور ، ، و ، سکوی پرواز بود و امـروز و ... رُفقـآ ! دلتنگم برایتان ... من در جمع ِ شما ، ایمان ِ را دیدم ... استواری را تجربه کردم ... شجاعت ِ را نیز هم ... من پابه پای شما ، تا قله های عشق و عرفان آمـدم ، و بعد از پروازتان ، تازه فهمیـدم فرسنگها راه ، با شما فاصله دارم ... کآش بود تا اینـ روزها هم به یاد ِسوم خرداد و آزادی ، پا به پای رزمندگآن ، آزادی ِکوچه پس کوچه های و را ، برایمان به تصویر می کشید ... کاش میآمد همراه ِ ، و از پیکار ِشیران ِ ، در پشت ِخاکریزها و سنگرهای ، و ، دیگری ، رقم میزد ... خدا را بر این محنت شاکرم که در این بـُرهِه از زمآن ، که آلودگی ِدنیـآ ، بیداد میکند ، بر تنم پوشاند تا در پناه ِ ایمن باشم و شدم جیره خوار ِ ... آری ! من همچنان کنار ِ بابُ الشهادة ، ایستآده ام به انتظار ِ اِذن ِ دخول... کاش میشد عُمر ِ خود را هدیه میدادم به زینب (س) زندگی را دوست دارم... اما ! حـَـرَمش را بیشتر... صلی الله علیک یا عقیلةالطالبین... ادرکنی یا زینب دلنوشته رزمنده ی مدافع حرم ، در فــراق دوستان ِ شهیدش @Shahidgomnam
نحوه‌ی عجیب ولادت #شهید_همت پدر سردار شهید حاج محمدابراهیم همت درباره #تولد این شهید بزرگوار می‌گوید: مي‌خواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع). همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمي‌آيد. هر جوری بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتی رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر. دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدی نيست. چون #علايم_حيات نداره. وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نميخورم! بريم حرم. هرجوری كه ميتونی منو برسون به ضريح آقا. زير بلغلهاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌ای واسه زيارت. با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه برای نماز بيدارش كردم. با خوشحالی بلند شد و گفت: چه خواب شيرينی بود. الان ديگه مريضی ندارم. بعد هم گفت: توی خواب خانمی رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه بچه زيبا رو گذاشت توی آغوشم. بردمش پيش همون پزشک. ۲۰ دقيقه‌اي معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردنی نيست، امكان نداره!؟ خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، ساكت شد و رفت توی فكر. وقتی بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم. #محمد_ابراهيم « محمدابراهيم همت » #سردار_شهید_محمد_ابراهیم_همت @shahidgomnam https://eitaa.com/Shahidgomnam
🌷 ⚠️ جبهه دشمن کدام سمت را هدف گرفته... ❌ هر زمانی که در تشخیص حق و باطل دچار مشکل شدید ببینید که جبهه دشمن کدام سمت را مورد هدف گرفته است آن سمت مطمئنا جبهه حق است. 🕊 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
▫️بخشی از وصیتنامه شهید همت : « از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته شده است به پا خیزید اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود » 📎بخشی از : « وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی ‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است تنها نگذارید . ▫️دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجّه خاص است در مسائل سیاسی، آنجا که بحث اسلام جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، اینها رنگ خدا هستند رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید » ▫️جهاد ادامه دارد ریاکاران و خائنین به زودی رسوا و سرنگون می شوند قدرت و آینده از آن حزب الله است 📎هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی شهدای راه اسلام ناب محمّدی {ص} الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🌷شهیدِ دفاع مقدس شهیدِ مدافع حرم "شهید حاج محمد ابراهیم همت" "شهید حاج قاسم سلیمانی"🌷 🌷 🕊🕊🌷ڪانال شهـیدگمنـام🕊👇 @shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکومت کننده بر جان ها 🌷به مناسبت ١٧ اسفند سالروز شهادت حاج محمد ابراهیم همّت 🌹همت از زبان 🌹 ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🌼 ما هم سربازیم! ✍ در عملیات مسلم بن عقیل دچار خونریزی معده شد و مدام خون بالا می‌آورد. به‌ناچار منطقه‌ی نظامی را ترک کرد و چند نفر همراه با او به بیمارستان اسلام‌آباد غرب رفتیم. جلوی در بیمارستان به‌دلیل ازدیاد بیماران و مراجعان ما را راه نمی‌دادند. یکی از همراهان به دهانش آمد که سردار را معرفی کند و با تشر به مسؤولی که راه‌مان نمی‌داد بگوید می‌دانید چه کسی را در این بحبوحه جنگ جلوی در بیمارستان معطل کرده‌اید... که همت جلوی او را گرفت و به آن مسؤولی که جلوی ما را گرفته بود، گفت: ما هم سربازیم برادر. از منطقه آمدیم. مثل همه‌ی بیمارها. ببین جایی برایمان پیدا می‌شود؟ بعد از چند ساعت معطلی، بالاخره تختی در بخش عمومی اورژانس بیمارستان به همت دادند. وضعیت از نظر اصول نظامی اصلا مساعد نبود. بیم ترور شدن حاج همت را داشتیم. ایشان از ما می‌خواست او را روی تخت بیمارستان در اورژانس عمومی کنار ده‌ها بیمار دیگر رها کنیم و برویم. هر چه کردیم نتوانستیم ایشان را قانع کنیم که خود را به مسؤولان بیمارستان معرفی کند و از آن‌ها بخواهد یک اتاق خصوصی در اختیارش بگذارند. هر بار که این درخواست را تکرار می‌کردیم شهید همت می‌گفت: ما هم سربازیم. 👤 راوی: سرتیپ امیر رزاق‌زاده؛ از همراهان و هم‌رزمان شهید همت 📰 منبع: روزنامه جام‌جم 99/11/07 ✅کانال عاشقان شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
دل گیر نباش. دلت که گیر باشد، رها نمی‌شوی. یادت باشد خدا بندگانش را با آنچه بدان دل بسته اند می‌آزماید... 🖇💌
🏴جـــاي شـــُهـــدا خــالــی🌻 جای "" خالی که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت: "اگر نصیبم شد منتظرت میمانم... ((جای "" خالی که میگفت: در زمان به کسی میگویند که منتظر باشد... جای "" خالی که خانمش میگفت: همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم.. اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...😔 جای "" خالی که همسرش گفت: لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک.. روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم... خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد. با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون.. بوی عطر پیچید توی خانه... عطر گل محمدی. بوی عطری که حسن میزد.. جای "" خالی که میگفت: برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید 🕊ای شُهدا برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...! شهادت یک لباس تک سایز است هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی...😔 "" ❇شهدا را یاد کنیم با یک صلوات📿 📿 --------------------------------------- 🏴ڪلیڪ‌ڪنےشهـیدمیشے👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
هرکس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر فحش می شنود؛ ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم. برای تحمّل تهمت، افترا و دروغ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم باید میدان را خالی کنیم.
🔴 دیگر «رضا» را صدا نزنید! رضا رفته موقعیت «کربلا»!... 🔹«سپاه چهارم بعثی‌ها، پاتک سختی را روی خط دفاعی ما انجام داده. برادر چراغی رفت جلو. چند ساعت بعد، بی‌سیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن: «رضا، رضا، همت، رضا، رضا، همت» ناگهان یک نفر از آن‌طرف خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا!... فهمیدم شهید شده.» 📌این روایت ، از شهادت سردار فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) است.