برگشتهای بدون سوارت به خیمهگاه
در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه
دلواپس کسیست نگاهت قدمقدم
گاهی اگر به پشت سرت میکنی نگاه
یالت چقدر سرخ، خیالت چقدر سرخ
چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح!
افتاده عرش روی زمین در کجایِ راه؟
با بادهای سرخ سماعیست خونچکان
هرسنگ روضهخوان شده بر خاک روسیاه
تنها رها به دشت، خدایا چه بیسپر
سرها بهروی نیزه، دریغا چه بیگناه
ُ فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته است
بوی مدینه میوزد از سمت قتلگاه
#شبانماه
#فاطمه_عارفنژاد
#انتشارات_شهرستان_ادب
#شعر_عاشورایی #قیام_عاشورا #ادبیات_آیینی #ادبیات_عاشورایی #فاطمه_عارف_نژاد #شبانماه #شعر_معاصر