eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم: پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 @Chnani313 لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️مولای من حسین جان❤️ 🍃اۍڪاش ڪه درسفره‌ۍمهمانےِحق 🍃یڪ جــــرعہ لیاقٺِ زیارٺ بخورم 🍃تا حسرٺ دیدن را آخر 🍃با خود بہ سراشیبےِ گــــورم نبرم 🌹✨ ✨🌹 🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🔴راه توبه همیشه باز است❗️ 🍃زمان طاغوت یک شب آقا سیدمهدی قوام خطیب معروف تهران بعد از منبر و در مسیر منزل، را می‌بیند، که وضعیت نامناسبی دارد و معلوم بوده اهل است! آقا سیدمهدی به پیرمردی می‌گوید: برو آن زن را صدا کن بیاید آن مرد تعلل می‌کند و می‌گوید: وضعیت آن زن و حجابش مناسب نیست او را صدا بزنم! خلاصه با اصرار سید و با کراهت می‌رود و او را صدا می‌زند! زن می‌آید، آقا سیدمهدی از آن زن می‌پرسد: این موقع شب اینجا چه می‌کنی؟! زن می‌گوید: احتیاج دارم، ! سید پاکت پولی را به او می‌دهد و می‌گوید: این پول، مال است، من هم نمی‌دانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از خانه بیرون نیا! 🍃مدتی گذشت سید‌مهدی به مشرف شد. روزی در سید‌الشهدا علیه‌السلام زنی را می‌بیند با شوهرش ایستاده‌اند. شوهر می‌آید جلو و دست سید را می‌بوسد و می‌گوید: می‌خواهد سلامی به شما عرض کند! مرد دورتر می‌ایستد، زن که و با نقاب بود نزدیک می‌آید و کمی نقاب از صورتش بر می‌گیرد تا سید صدایش را بهتر بشنود و با بغض و می‌گوید: 🔻آقا سید! من را نشناختید؟ سید می‌گوید: نه! بجا نمی‌آورم! زن می‌گوید: من همان خانمی هستم که چند مدت پیش مرا در خیابان لاله‌زار دیدید! یادتان می‌آید که را به من دادید و گفتید مال امام حسین است؟ بعد از رفتن شما خیلی حالم شد تا چند دقیقه کردم به امام حسین گفتم: آقا با من چکار داری آخه من ... همان جا بود که قسم خوردم دیگر این رو انجام ندهم و کردم... 🔻آقا سید! شما یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید. همان پاکت کار خودش را کرد… من دیگر… شده‌ام...! ↶☆💟{ به ما بپیوندید }💟☆↷ 🌺🍃✨کانال معرفتی ✨🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃 🔴آشتی دادن آقا امام حسین(علیه السلام) با یکی از نوکران❗️ 🌷حجه الاسلام اعتمادیان نقل می کند: 🍃مرحوم حسام الواعظین از مداحان معروف اهل بیت علیه السلام داشت که باید برای درمان آن هر روز را مصرف می کرد، اتفاقاً یکی دو روز آن دارو به دستش نرسید، پس به حضرت سیدالشهدا علیه السلام پیدا کرد؛ ولی اثری ندید. یک شب که فشار ناشی از بیماری او را سخت می کند به سیدالشهدا علیه السلام رو می کند و چنین می گوید: تو که نمی توانی نوکر نگه داری، پس چرا نوکر قبول می کنی؟! 🔻اتفاقاً در همان شب حاج شیخ محمدعلی که خود از بزرگان روزگار است، حضرت سیدالشهدا علیه السلام را می بیند، حضرت به او می‌گوید: برو نزد حسام و ما را با او بده!! او با هیجان از خواب بلند می شود. وقتی به ساعت نگاه می کند می بیند دیر وقت است، دوباره به خواب می رود، باز همان خواب را می بیند و بیدار می شود، اما به علت دیر وقت بودن می خوابد. برای بار سوم حضرت به او تندی می کند که باید هر چه زودتر نزد حسام بروی؟! به ناچار از بستر بلند می شود و به سرعت به سوی منزل حسام می رود.  🔻در راه یکی از دوستانش را می بیند که به او می گوید: اگر حسام را دیدی این را به او بده. او که از بیماری حسام خبری نداشته، آن پاکت را می گیرد و به خانه حسام می آورد و با فراوان پیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به او ابلاغ می کند.  ناگهان حسام سخت می شود. در همان هنگام پاکت آن فرد را به دست حسام می دهد. وقتی پاکت را باز می کند می بیند داروی دردش در همان پاکت است، پس به گریه می افتد. او از آن مقدار داروی فرستاده شده تا پایان عمر استفاده کرد به صوری که دیگر از خریدن آن دارو بی نیاز شد!! ↶☆💟{ به ما بپیوندید }💟☆↷ 🌺🍃✨کانال معرفتی ✨🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃 💠چه کار کنیم که در نماز حضور قلب داشته باشیم و فکر و دل‌مان در نماز باشد⁉️ ✍در روایت آمده است که است! یعنی بعداز هر نماز باید کرده باشیم! 👌همانطور که پیامبر اکرم(ص) به معراج رفتند، ما هم باید به برویم؛ آیا به معراج رفتیم؟! ❇️چرا باید در وقتی‌که با صحبت کنیم؛ حواسمان به جای دیگر برود؟ آیا به این فکر کردیم که درمقابل چه کسی ایستاده‌ایم و با او صحبت می‌کنیم؟ ✴️اگر با شخصی‌ که با او در حال هستیم حواسمان جای دیگر برود و در محضر او نداشته باشیم؛ از دستمان نمی‌شود؟ ♦️حالا فکر کنیم که با بی همتا در حال صحبت هستیم آیا باید و جسارت به خرج بدهیم و در مقابلش خضوع و خشوع و حضور قلب نداشته باشیم؟ ✅خب حالا برای حضور قلب چه کنیم؟ ☀️عزیزان اگر به اهل بیت(علیهم السلام) نظیر مشهد و مخصوصاً کربلا رفته باشید؛ و در چنین جایگاه مقدسی مشغول به خواندن نماز باشید، بی شک در حین نماز خواندن برایتان وجود دارد! 🔻یعنی چی؟ یعنی عزیز من جرات نمی‌کنیم حتی بی‌خودی و منحرف در حین نماز خواندن را تصور کنیم و خجالت می‌کشیم در حرم آقا امام حسین یا امام رضا، فکر و ذهن‌مان پرت و منحرف شود! 📌اگر همین روال را ادامه بدهید و قبل از خواندن نماز کنید که در یا هر دیگری در حال خواندن هستید؛ بی شک بعداز مدتی در نماز پیدا می‌کنید شک نکنید! ان شاالله... 💚این یادگاری را از خادم کانال عارفین داشته باشید.. ✍خادم کانال @arefeen 🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
👌 ❗️ 🌹حضرت امام خمینی(ره): ✍در ایام اقامت در قم هرگاه داشتم، می رفتم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام و چند ساعت در آنجا می شدم و معمولاً می شد..🍃 ❣ @arefeen
👌 ❗️ 🌹علامه محمدحسین طباطبایی: ✍انسان هنگامی که وارد رضوی (علیه السلام) میشود، میکند که از در و دیوار حرم آن امام، میبارد.! 🔷گاهی از محضر علامه طباطبایی(ره) درخواست میشد؛ میگفتند: 🍃بروید از بگیرید؛ ما اینجا کاره‌ای نیستیم؛ آنجاست! ❣ @arefeen
#عزیزان_هر_حاجت_و_خواسته‌ای #دارید_از_در_خانه_باب‌الحوائج #حضرت_عباس_ع_بخواهید❗️ 🌹استاد فیاض بخش: ✍هر کسی به هر جایی که رسیده از #توسل به #قمر_بنی_هاشم می باشد. 💠🍃آیت الله #قاضی چندین سال #مراقبه کرده بودند اما کشفی برایشان رخ نداده بود؛ ولی روزی، در حالتی که دست هایش به پنجره های #حرم #حضرت_عباس بود #انوار_توحید بر او نمایان شد. ❣ @arefeen
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️ ✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی از خادم امام رضا(علیه السلام) 💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد. 🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطره‌ای از روزها و شب‌های حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهنده‌ای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری می‌کرد. ⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شب‌ها، متوجه سروصدایی در یکی از بخش‌های نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود. ⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید.... ⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانواده‌ای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانواده‌ام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم. ⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که می‌تواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم. ⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، شیعیان است که حرم آن در قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین رو به بایستید و از ایشان طلب و درمان کنید. ⭕️گفتم اما من و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به کمک می‌کنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمی‌شناسم اما می‌گویند به همه کمک می‌کنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند... از شما می‌خواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید". ⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت "سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است". ⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه می‌رود. باورم نمی‌شد...!!! گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد. با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو" گفتم من هستم و قادر به حرکت نیستم نمی‌توانم بلند شوم. گفت "شما می‌توانی حرکت کنی، ... پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو". ⭕️پسرم می‌گفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و می‌توانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمده‌ام تا مبلغی را که نذر کرده‌ام به حرم تحویل دهم. 🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید... ↶☆《به ما بپیوندید》☆↷ 🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️ ✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی از خادم امام رضا(علیه السلام) 💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد. 🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطره‌ای از روزها و شب‌های حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهنده‌ای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری می‌کرد. ⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شب‌ها، متوجه سروصدایی در یکی از بخش‌های نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود. ⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید.... ⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانواده‌ای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانواده‌ام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم. ⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که می‌تواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم. ⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، شیعیان است که حرم آن در قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین رو به بایستید و از ایشان طلب و درمان کنید. ⭕️گفتم اما من و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به کمک می‌کنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمی‌شناسم اما می‌گویند به همه کمک می‌کنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند... از شما می‌خواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید". ⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت "سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است". ⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه می‌رود. باورم نمی‌شد...!!! گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد. با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو" گفتم من هستم و قادر به حرکت نیستم نمی‌توانم بلند شوم. گفت "شما می‌توانی حرکت کنی، ... پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو". ⭕️پسرم می‌گفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و می‌توانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمده‌ام تا مبلغی را که نذر کرده‌ام به حرم تحویل دهم. 🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید... ↶☆《به ما بپیوندید》☆↷ 🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😍❤️ 😭😭 💚❤️ طولانی ترین شب سالو کاش میشد 💚 باشم حتی یک دقیقه هم بیشتر زیر قبه ها باشم. یک دقیقه بیشتر بگم 😍❤️💚🙌 یک دقیقه بیشتر کنم شب یلدا از دوری 💚 یه دقیقه بیشتر دلم گرفت. @arefeen
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️ ✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی از خادم امام رضا(علیه السلام) 💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد. 🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطره‌ای از روزها و شب‌های حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهنده‌ای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری می‌کرد. ⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شب‌ها، متوجه سروصدایی در یکی از بخش‌های نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود. ⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید.... ⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانواده‌ای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانواده‌ام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم. ⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که می‌تواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم. ⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، شیعیان است که حرم آن در قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین رو به بایستید و از ایشان طلب و درمان کنید. ⭕️گفتم اما من و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به کمک می‌کنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمی‌شناسم اما می‌گویند به همه کمک می‌کنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند... از شما می‌خواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید". ⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت "سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است". ⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه می‌رود. باورم نمی‌شد...!!! گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد. با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو" گفتم من هستم و قادر به حرکت نیستم نمی‌توانم بلند شوم. گفت "شما می‌توانی حرکت کنی، ... پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو". ⭕️پسرم می‌گفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و می‌توانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمده‌ام تا مبلغی را که نذر کرده‌ام به حرم تحویل دهم. 🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید... ↶☆《به ما بپیوندید》☆↷ 🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
حضرت هان ای برادر همان‌گونه که در زمین‌های باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می‌رسد. پس چقدر نعمت‌های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است. پس حال که چنین است، قبل از هر چیز، آنچه که بر ما واجب و لازم می‌باشد، ایست که دارای شرایط لازم و نمازهای معلومه است و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما، پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم!. پس به راستی، هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، می تواند از راه مراقبه و و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد!. @arefeen
❤️😍 🔴لبخند امام حسين❤️😍 هر شب جمعه 💠عالم زاهد و وارسته، مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشکور قدس سره فرمود: 🔆در عالم رؤيا ديدم در حرم مطهر حضرت اباعبدالله عليه السلام مشرف هستم و آن حضرت نيز در آنجا تشريف دارند. در اين اثناء يک نفر جوان عرب معدي (دهاتي) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت نيز با لبخند جوابش دادند. 🔆فرداي آن شب که شب جمعه بود، به حرم امام حسين❤️😍🙌 عليه السلام مشرف شدم و در گوشه ي حرم توقف کردم. 🌸ناگهان آن جوان عرب معدي را که در خواب ديده بودم، وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد، با لبخند به آن حضرت سلام کرد! ولي حضرت سيدالشهداء❤️😍 عليه السلام را نديدم و مراقب آن جوان عرب بودم تا از حرم خارج شد. 🌸به دنبال او رفتم و سبب لبخندش را در هنگام سلام دادن به امام عليه السلام پرسيدم. و تفصيل خواب خود را نيز برايش نقل کردم و سپس گفتم: چه کرده اي که امام عليه السلام با لبخند به تو جواب مي دهند؟ 🌸جوان گفت من پدر و مادر پيري دارم و در چند فرسخي کربلا زندگي مي کنيم. شبهاي جمعه که براي زيارت مي آمدم، يک هفته پدرم را سوار بر الاغ مي کردم و مي آوردم و يک هفته هم مادرم را مي آوردم. 🌸 تا اينکه شب جمعه اي نوبت پدرم بود، چون او را بر الاغ سوار کردم؛ مادرم گريه کرد و گفت مرا هم بايد ببري! شايد تا هفته ي ديگر زنده نباشم! 🌸 به مادرم گفتم امشب باران مي بارد و هوا سرد است و بردن دو نفر مشکل است. اما نپذيرفت! ناچار پدرم را سوار کردم و مادرم را بر دوش کشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم امام حسين عليه السلام رسانيدم. 🌸چون در آن حالت همراه با پدر و مادرم وارد 💚 شدم، حضرت سيدالشهداء❤️ عليه السلام را ديدم و سلام کردم. آن بزرگوار نيز به من لبخند زدند و جوابم را دادند و از آن وقت تا به حال، هر شب جمعه که به کربلا مشرف مي شوم، حضرت امام حسين عليه السلام را مي بينم و ايشان با تبسم جوابم را مي دهند. 📚کرامات الحسينيه ج ┏━✨🕊✨🕊✨┓ 🆔    @arefeen ┗━✨🕊✨🕊✨┛
🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃 🌷‍ فضیلت و اعمال شب نیمه شعبان 🌷‍ پنجشنبه ۹۸/۱/۲۱ 🌼‍ نیمه شعبان 🌼‍ شبی مانند شب قـدر مهمترین و برترین اعمال در شب نیمه شعبان مولای ما حضرت ❤️😍🙌 هست که افضل اعمال نیمه شعبان می باشد اگر حضور در 💚 با صفای حضرت عشق❤️ میسر نشد خواندن زیارت نامه از راه دور و توسل به حضرت بهترین عمل امشب است.   شیخ حرّ عاملى از بزرگان اصحاب نقل مى‎كند كه امام صادق💚(علیه‎السلام) فرمود «شبى كه حضرت قائم💚در آن متولد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولد نمى‎شود مگر این كه مؤمن خواهد شد، و اگر در سرزمین كفر متولد گردد، خداوند او را به بركت امام مهدى💚 به سوى ایمان منتقل مى‎سازد.»🌻‍ در نیمه شعبان زیارت امام زمان💚 علیه‌‎السلام مستحب است امام صادق💚 علیه‎السلام فرمود «شب نیمه شعبان بهترین شب بعد از شب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است، در ركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود.»🌻‍       غسل و شب زنده‎دارى و عبادت در این شب، فضیلت بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد كه ولادت با سعادت امام زمان علیه‎السلام در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده است.🌻‍ ضمناً روایاتى به ما رسیده است كه نیمه شعبان همان شب قدر و تقسیم ارزاق و عمرها است، و در بعضى از این روایات آمده که شب نیمه شعبان، شب امامان علیهم‎السلام است و شب قدر، شب رسول خدا صلےالله علیه و آله است. از نمازهاى مستحبى كه در این شب وارد شده دو ركعت نماز است كه در هر ركعت بعد از حمد صدبار سوره توحید خوانده مى‎شود.🌻‍ نقل شده رسول اكرم💚 صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود شب نیمه شعبان در خواب دیدم جبرئیل بر من نازل شد و فرمود اى محمّد💚(صلى الله علیه و آله) در چنین شبى خوابیده‎اى؟ گفتم: این شب چه شبى است؟ فرمود شب نیمه شعبان است برخیز. مرا بلند كرد و به بقیع برد، و سپس جبرئیل فرمود سرت را بلند كن زیرا در این شب‎ها درهاى رحمت خدا در آسمان به روى بندگان باز است، همچنین درِ رضوان، درِ آمرزش، درِ فضل، درِ توبه، درِ نعمت، درِ جود و سخاوت، درِ احسان باز است، خداوند به عدد پشم‎ها و موهاى چرندگان در این شب گنهكاران را آزاد مى‎كند، پایان عمرها در این شب، تعیین مى‎گردد، رزق‎هاى یك سال در این شب تقسیم مى‎شود و حوادث یك سال در این شب معیّن مى‎گردد. اى محمد! كسى كه این شب را با تكبیر و تسبیح و تهلیل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراى او است، و خداوند گناهان گذشته و آینده‎اش را مى‎آمرزد ... اى محمد(صلى الله علیه و آله) این شب را احیاء بگیر و به امت خود دستور بده آنها نیز این شب را احیاء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرب جویند، چرا كه این شب شبى شریف است.🌻‍ ❾ از اعمال این شب، خواندن دعاى كمیل در سجده است روایت شده كه كمیل گوید دیدم حضرت على علیه‎السلام این دعا را در شب نیمه شعبان در سجده خواندند.🌻‍ ❿ در مورد زیارت ❤️😍🙌 علیه‎السلام در این شب به خصوص در صورت امكان در كنار قبرش، آمده هر كه بشناسد ❤️😍🙌 علیه‎السلام را و شهادت او و هدف شهادتش را كه موجب نجات امت گردید و وسیله و راهگشایى براى رسیدن به فوز عظیم شد (خلاصه این كه عبادتش در این شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خویشتن را در برابر خدا خاضع نماید كه شایستگى آن را دارا مى‎باشد و نیز از خدا خواسته‎هاى شرعی اش را تقاضا كند.🌻‍   📚‍ منابع ۱- توضیح المقاصد شیخ بهائى،ص ۵۳۳. ۲- اثباة الهداة، ج ۷، ص ۱۶۲. ۳- اقتباس از كتاب المراقبات، نوشته عالم ربّانى و عارف صمدانى، ص ۷۹ به بعد (که دعاها و نمازهاى دیگرى نیز ذكر شده است.) ۴- برگرفته از کتاب حضرت مهدى💚 فروغ تابان ولایت، محمد محمدى اشتهاردى . ۵- گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی. ┏━✨🕊✨🕊✨┓ 🆔    @arefeen ┗━✨🕊✨🕊✨┛
💚 ❣️روزے رسد ڪہ يڪ حرمے را بنا ڪنیم 💐 تا تَحٺِ قُبہ دعا ڪنیم ❣️با اولين سلام بہ درب ورودےاٺ 💐ذڪر دخول درب را نوا ڪنیم 💚 💖 🎊 ┏━✨🕊✨🕊✨┓ 🆔    @arefeen ┗━✨🕊✨🕊✨┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ ماجرای جالب تشرف خانمی از تایلند به امام رضا علیه السلام🕌 🔹خانمم همیشه بهم میگفت چرا فقط شما می‌روید ؛ تا اینکه خودشون خوابی میبینن و ... ┏━✨🕊✨🕊✨┓ 🆔    @arefeen ┗━✨🕊✨🕊✨┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ ماجرای جالب تشرف خانمی از تایلند به امام رضا علیه السلام🕌 🔹خانمم همیشه بهم میگفت چرا فقط شما می‌روید ؛ تا اینکه خودشون خوابی میبینن و ... 👈 @arefeen
برای تشرف علوی مقیّد بود، ولی زیارت را به کوتاهی انجام می داد. روزی یکی از اصـحـابش گفت: «شـما حـضور در حـرم را کمی طولانی تر کنید؛ هرچند کار هم نداشته باشید تا همه زائران متوجه آداب زیارت شما بشوند. فـی الجمله، خود را داشته باشید». 💠 ناگـهان آخــوند برآشفت و دست به محاسن گرفت و گفت: «یعنی می گویید در این آخر عمر، با ریش سفید به خداوند بورزم و خودنمایی کنم؟» 📚 دانشنامه اسلامی، آخوند خراسانی @arefeen
🌷 شهید : من در پیامبر (ص) یا ائمه (ع) که مشرف می‌شوم، عقب عقب برنمی‌گردم، بلکه می‌کنم و باز می‌گردم؛ چون جایی ندیدم نوشته شده باشد که کسی در حضور پیامبر (ص) عقب عقب برگشت. زنده و مرده که فرق نمی‌کند. بنابر آنچه از روایات داریم، اگر کسی در حضور خود پیامبر (ص) عقب عقب برمی‌گشت، پیامبر منع می‌کرد. بنابراین، از سیره پیامبر (ص) نمی‌شود این مطلب را استنباط کرد. 📚 مکتب قرآن، ج۱، ص۵۳