🌷🍃🌷🍃🌷
💠ذکر شریف «لا حول و لا قوه الا بالله»💠
💚رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🌟ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را #شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.!
☀️در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نشاء نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است!
گفتم «نشاء بهشت» چیست؟
🌻پاسخ داد: «لا حول و لا قوه الا بالله»
❤️امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
🌟هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری #ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید؛
🌟زیرا این ذکر، #کلید_گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.!
❣ @arefeen
🌷🍃🌷🍃🌷
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔴دلیل باب الحوائج بودن حضرت عباس(ع)
🌷مرحوم آیت الله العظمی اراکی از آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی رضی الله عنه (صاحب فتوای معروف تنباکو، وفات 1312 ه. ق) نقل کرده است:
🍃من برای زیارت مرقد امام حسین علیه السلام از سامرا به کربلا روانه شدم؛ در مسیر به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند رسیدم.
رئیس طایفه به من احترام شایانی کرد. در این میان، زنی نزد من آمد و گفت: «السلام علیک یا خادم العباس»؛ سلام بر تو ای خادم عباس!
من از سلام کردن آن زن تعجب کردم. از رئیس طایفه پرسیدم: این زن کیست؟ او گفت:خواهر من است. از وی پرسیدم: چرا او این گونه به من سلام کرد؟ آیا علتی دارد؟
گفت: آری! گفتم: علتش چیست؟ گفت: من سخت بیمار بودم، به طوری که همه بستگان از درمان و ادامه زندگی من #ناامید شدند و مرگ هر لحظه به من نزدیکتر میشد.
در حال #احتضار بودم که ناگهان منظرهایی در برابر چشمانم آشکار شد. دیدم خواهرم بالای تپههایی که در مقابل طایفه ما قرار دارد رفت و رو به بارگاه حضرت عباس(ع) کرد و با گیسوی پریشان و دیده گریان گفت:
🔻یا ابوالفضل علیه السلام! از خدا بخواه برادرم را شفا دهد. ناگاه دیدم دو نفر بزرگوار به بالین من آمدند. یکی از آنها به دیگری گفت: برادرم حسین علیه السلام! ببین این زن مرا برای شفای برادرش #واسطه قرار داده است، پس از خدا بخواه او را شفا دهد.
امام حسین علیه السلام فرمودند: برادرم! این شخص نزدیک است که از دنیا برود، کار از کار گذشته است.
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از حضرت عباس علیه السلام تقاضای عنایت و لطف کرد، ناگهان دیدم حضرت عباس علیه السلام با #دیده_گریان به امام حسین علیه السلام عرض کرد: برادرم! از خدا بخواه یا این بیمار را #شفا دهد یا این که لقب #باب_الحوائج را از من بگیرد.
امام حسین علیه السلام با توجهی کامل فرمودند:
ای برادر #خدایت سلام میرساند و میفرماید: این لقب و موقعیت گرانبها برای تو تا #قیامت برقرار و برجاست و ما به #احترام تو این بیمار را #شفا دادیم!😭
من خود را بازیافتم و از آن پس، خواهرم هر کس که ارادت خاص داشته باشد و مقام نورانی او در قلبش جای گیرد، او را خادم العباس میخواند و این، راز سلام کردن خواهرم بود.
📕پرچمدار نینوا، ص221، اقتباس از الوقایع و الحوادث، ج 3، ص 36 - 37
#هرقدر_به_آقاابوالفضل_ارادت_دارید
#این_مطلبو_در_حد_توان_فوروارد_کنید
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠حتماً بخونید..خیلی زیباست..
🔴داستان دستگیری حاج میرزا خلیل تهرانى به خانمی فقیر و ادامه ماجرا و مقام والای ایشان در برزخ❗️
🌸مرحوم حاج میرزا حسین نورى كه از بزرگترین محدّثین جهان تشیّع است در كتاب علمى و ارزشمند «دارالسلام» نقل مىكند:
🍃حاج میرزا خلیل طهرانى در اوائل طلبگى در شهر قم در مدرسه دارالشفاء به تحصیل اشتغال داشت و از حیث #فقر و تهیدستى در #سختی و مضیقه بود، به طورى كه بعضى شبها را #گرسنه مىخوابید.
شبى در فصل زمستان از مدرسه بیرون رفت تا قدرى #ذغال تهیه كند، به #خانمى برخورد كه با دو بچه كوچك كنار كوچه نشسته و با #چشم_گریان به آنها مىگوید: من به هر كجا رفتم كه منزل گرمى از براى شما تهیه كنم ممكن نشد، مىترسم امشب در آغوش من از سرما تلف شوید!!
حاج میرزا خلیل مىگوید: از دیدن وضع آن خانم و بچه هایش، زانوهایم از كار افتاد و به دیوار كوچه تكیه دادم و به فكر فرو رفتم كه چگونه جان این زن و بچههایش را از خطر تلف شدن برهانم، چون چاره ندیدم، فوراً به مدرسه بازگشتم و چند جلد #كتاب نفیسى كه داشتم به #كتاب_فروشى بردم و به هر قیمت كه او خواست به او #فروختم، با پول آن چند مَن ذغال تهیه كردم و به مسافرخانهاى كه نزدیك مدرسه بود بردم و اطاقى با رختخواب و كرسى گرم در آن مكان تهیه كرده آن زن و بچههایش را به آنجا منتقل كردم، سپس قدرى غذاى گرم با همان پول خریدارى نموده براى آن بندگان خدا بردم و اعلام نمودم تا فردا عصر این اطاق در اختیار شماست، جائى نروید تا باز من به سراغ شما بیایم.
آنگاه به حجره بازگشتم و مقدارى از ذغال را كه آورده بودم براى كرسى خود روشن كردم، در این حال دیدم دو نفر با چراغ دستى وارد مدرسه شدند و به نزد من آمده گفتند: #مریضى داریم كه به دل درد سخت مبتلاست، #معالجه به او فایده نداده، اكنون از حیاتش #ناامید شده و از ما خواسته؛ یكى از طلاّب را به بالینش ببریم، شاید از #بركت قدم و دعاى آن #طلبه #شفا بگیرد. ما به مدرسه آمدیم و تنها چراغ حجرهى شما را روشن یافتیم، تقاضا داریم به بالین آن مریض بیائید و در حقّ او دعا كنید، من به اتّفاق آن دو نفر به بالین مریض رفتم و حالش را بسیار سخت دیدم! این #حدیث_شریف به نظرم آمد كه حضرت مجتبى(علیه السلام) در طفولیّت دچار ناراحتى سختى شد، حضرت زهرا(علیهاالسلام) ایشان را به نزد پدر برد و از آنجناب چاره خواست، حضرت فرمودند: قدح آبى بیاورید، چون آوردند، چهل مرتبه سوره حمد بر آن خواندند و آب آن را به فرزند دلبندش پاشیدند بلافاصله تب #قطع شد و آثار #بهبودى در وى ظاهر گشت. من هم قدح آبى طلبیدم و همان برنامه را اجرا كردم و به اطاقك خود در مدرسه بازگشتم.....
#این_حکایت_ادامه_دارد.....
📙منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)؛ جلد 12
↶☆💟{ به ما بپیوندید }💟☆↷
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#باید_نسبت_به_اهل_بیت
#شناخت_داشته_باشیم
#تا_به_خدا_برسیم❗️
🌹استاد جمال الدینی(حفظه الله):
✴️ای کاش اینقدر درمورد #معجزات معصومین، کتاب نمینوشتند؛ چون فکر میکنیم، معصومین آمدن مُرده #زنده کنند و کور را #شفا دهند..!
🔻درصورتی که این معجزات را #مرتاضان هم با انرژی درمانی و امثال آن، میتوانند انجام دهند!
🍃ما باید اهل بیت(ع) را #بشناسیم و به آنها #معرفت داشته باشیم؛ تا به #خداوند برسیم! ما باید از طریق امیرالمومنین که یدالله(دست خداست) به خداوند برسیم!
❣ @arefeen
#درخواستی_که_جواب_رد_ندارد❗️
🌹آیت الله محمدتقی بهجت:
💠ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته..!
✍🔻یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد #عمل_جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا #امام_رضا خواست او را #شفا بدهد، شب #حضرت_معصومه علیهاالسلام را در #خواب دید که به وی فرمود: «غده #خوب میشود؛ احتیاج به عمل ندارد!»
💟ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر #خواسته خواهر #جوابش را داده است.!
📚منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب، آیة الله بهجت
❣ @arefeen
#بیاییم_مفهوم_دعا_کردن_را
#از_امام_معصوم_یاد_بگیریم❗️
🌹آیت الله جوادی آملی:
✍دعاها تنها اين نيست كه خدايا #بيمار مرا #شفا بده و یا #گناه مرا #بيامرز و یا #پايان امور مرا #ختم به #خير كن! اينها ادعيه رايج است اما آن دعايي كه #فرهنگآور است #دعاي #امام_سجاد در صحيفه است عرض ميكند «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ»؛ خدايا اگر يك #محتاجي دستش را پيش محتاج ديگري #دراز كند اين سفاهت و #بيعقلي است!
💠اين دعاي امام سجاد است «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ»؛ ما اگر خواستيم ببينيم سفيه هستيم يا #عاقل اين دعا براي ما معيار است؛ به چه كسي #مراجعه كنيم به چه كسي وابسته باشيم؛ به شرق وابسته باشيم به غرب وابسته باشيم؟ فرمود ملتي #سفيه است كه به #بيگانه #چشم داشته باشد، اين دعاي نوراني امام سجاد است.
❇️محور اصلي دعاي امام سجاد(ع) اين است كه خدايا من از تو #فرهنگ ميخواهم، #ادب ميخواهم، من از تو #انسانيت ميخواهم تا مبادا بي دلیل كسي را #برنجانم، #مبادا نظام ارزشي من عوض شود و براي كسي كه وضع مالياش خوب است به خاطر پول او #احترام بيشتري #قائل بشوم؛ خدايا تو مرا از این امور حفظ بكن!
❣ @arefeen
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️
✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی
از خادم امام رضا(علیه السلام)
💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد.
🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطرهای از روزها و شبهای حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهندهای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری میکرد.
⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شبها، متوجه سروصدایی در یکی از بخشهای نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود.
⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید....
⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.
⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.
⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند.
من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، #امامهشتم شیعیان است که حرم آن در #مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین #آلمان رو به #حرم بایستید و از ایشان طلب #شفا و درمان کنید.
⭕️گفتم اما من #مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به #همه کمک میکنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند... از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".
⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت
"سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است".
⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود. باورم نمیشد...!!!
گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟
گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت.
کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو"
گفتم من #بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم.
گفت "شما میتوانی حرکت کنی، #بلندشو...
پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو".
⭕️پسرم میگفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید...
↶☆《به ما بپیوندید》☆↷
🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️
✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی
از خادم امام رضا(علیه السلام)
💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد.
🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطرهای از روزها و شبهای حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهندهای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری میکرد.
⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شبها، متوجه سروصدایی در یکی از بخشهای نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود.
⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید....
⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.
⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.
⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند.
من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، #امامهشتم شیعیان است که حرم آن در #مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین #آلمان رو به #حرم بایستید و از ایشان طلب #شفا و درمان کنید.
⭕️گفتم اما من #مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به #همه کمک میکنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند... از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".
⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت
"سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است".
⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود. باورم نمیشد...!!!
گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟
گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت.
کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو"
گفتم من #بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم.
گفت "شما میتوانی حرکت کنی، #بلندشو...
پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو".
⭕️پسرم میگفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید...
↶☆《به ما بپیوندید》☆↷
🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی❗️
✅خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی
از خادم امام رضا(علیه السلام)
💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد.
🔰در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطرهای از روزها و شبهای حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهندهای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری میکرد.
⭕️وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شبها، متوجه سروصدایی در یکی از بخشهای نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود.
⭕️موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید....
⭕️بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.
⭕️این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.
⭕️آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند.
من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، #امامهشتم شیعیان است که حرم آن در #مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین #آلمان رو به #حرم بایستید و از ایشان طلب #شفا و درمان کنید.
⭕️گفتم اما من #مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به #همه کمک میکنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند... از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".
⭕️۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت
"سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است".
⭕️با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود. باورم نمیشد...!!!
گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟
گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت.
کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو"
گفتم من #بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم.
گفت "شما میتوانی حرکت کنی، #بلندشو...
پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو".
⭕️پسرم میگفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
🌸لطفا با ذکر صلوات برای دوستانتون ارسال کنید...
↶☆《به ما بپیوندید》☆↷
🌺🍃کانال معرفتی عارفین🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بی_احترامی_کرد_ولی_شفا_گرفت❗️
🔸 #شفا گرفتن زن غیرمسلمان از حضرت ابوالفضل علیه السلام ✅
زنی که حتی همسرش به حضرت بی احترامی کرد⛔️
📣استاد سید علوی
👈
@arefeen