🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
#کرامتی_از_عارف_بالله_آخوند_کاشی
💢دیدن صورت برزخی افراد توسط مرحوم آخوند(شاگردی که در ظاهر باتقوا بود ولی باطنش پلید و شیطانی بود)
👈یکی از خصوصیات #آخوند_کاشی(ره) این بود که #صورت_برزخی افراد را می دید.
یک روز #مرحوم_آخوند در جلسه تدریس خود قرار گذاشت که تفسیر کشاف را برای شاگردان درس بدهد و بعد هم اعلام کرد که هر کس می خواهد سر درس بیاید حتماً باید با خودش این کتاب را بیاورد. روز بعد همه طلبه ها سر درس حاضر بودند و کتاب آورده بودند.
در میان طلبه ها طلبه ای بود که مشهور به _قداست_و_تقوا بود و خیلی تحویلش می گرفتند. این طلبه آن روز کتاب را نیاورده بود، مرحوم آخوند درسشان را که می دهند نگاهی می کنند که ببینند چه کسی کتاب را نیاورده وقتی که می بیند این #طلبه معروف کتاب را نیاورده به شدت با او برخورد می کند و هر چه ناسزا بود به آن طلبه می گویند که تمام آن طلبه ها به ایشان #شک می کنند و #ناراحت و منزجر می شوند.
چند روز بعد یکی از مریدان مرحوم آخوند که ظاهراً مرحوم خراسانی بوده اند از آخوند در مورد این ماجرا سوال می کنند که آقا چرا شما اینقدر این طلبه را اذیت کردید؟ او در میان طلاب مشهور به قداست و تقواست؟!
🌷مرحوم آخوند در جواب به او می گوید:
تو مو می بینی و من پیچش مو
تو ابرو بینی و من اشارت های ابرو
🔰چیزی نمی گذرد که آخوند کاشی، مرحوم می شود. بعد از فوت آخوند معلوم می شود که این طلبه که حجره اش در مدرسه نیم آورد بود مبلغ #فرقه_ضالة_بابیت_و_بهائیت است و او #گرگی بوده است در لباس #میش و در این مدت مرحوم آخوند با #چشم_برزخی خویش از نیات پلید او آگاه بود.!
🌹 @arefeen
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠حتماً بخونید..خیلی زیباست..
🔴داستان دستگیری حاج میرزا خلیل تهرانى به خانمی فقیر و ادامه ماجرا و مقام والای ایشان در برزخ❗️
🌸مرحوم حاج میرزا حسین نورى كه از بزرگترین محدّثین جهان تشیّع است در كتاب علمى و ارزشمند «دارالسلام» نقل مىكند:
🍃حاج میرزا خلیل طهرانى در اوائل طلبگى در شهر قم در مدرسه دارالشفاء به تحصیل اشتغال داشت و از حیث #فقر و تهیدستى در #سختی و مضیقه بود، به طورى كه بعضى شبها را #گرسنه مىخوابید.
شبى در فصل زمستان از مدرسه بیرون رفت تا قدرى #ذغال تهیه كند، به #خانمى برخورد كه با دو بچه كوچك كنار كوچه نشسته و با #چشم_گریان به آنها مىگوید: من به هر كجا رفتم كه منزل گرمى از براى شما تهیه كنم ممكن نشد، مىترسم امشب در آغوش من از سرما تلف شوید!!
حاج میرزا خلیل مىگوید: از دیدن وضع آن خانم و بچه هایش، زانوهایم از كار افتاد و به دیوار كوچه تكیه دادم و به فكر فرو رفتم كه چگونه جان این زن و بچههایش را از خطر تلف شدن برهانم، چون چاره ندیدم، فوراً به مدرسه بازگشتم و چند جلد #كتاب نفیسى كه داشتم به #كتاب_فروشى بردم و به هر قیمت كه او خواست به او #فروختم، با پول آن چند مَن ذغال تهیه كردم و به مسافرخانهاى كه نزدیك مدرسه بود بردم و اطاقى با رختخواب و كرسى گرم در آن مكان تهیه كرده آن زن و بچههایش را به آنجا منتقل كردم، سپس قدرى غذاى گرم با همان پول خریدارى نموده براى آن بندگان خدا بردم و اعلام نمودم تا فردا عصر این اطاق در اختیار شماست، جائى نروید تا باز من به سراغ شما بیایم.
آنگاه به حجره بازگشتم و مقدارى از ذغال را كه آورده بودم براى كرسى خود روشن كردم، در این حال دیدم دو نفر با چراغ دستى وارد مدرسه شدند و به نزد من آمده گفتند: #مریضى داریم كه به دل درد سخت مبتلاست، #معالجه به او فایده نداده، اكنون از حیاتش #ناامید شده و از ما خواسته؛ یكى از طلاّب را به بالینش ببریم، شاید از #بركت قدم و دعاى آن #طلبه #شفا بگیرد. ما به مدرسه آمدیم و تنها چراغ حجرهى شما را روشن یافتیم، تقاضا داریم به بالین آن مریض بیائید و در حقّ او دعا كنید، من به اتّفاق آن دو نفر به بالین مریض رفتم و حالش را بسیار سخت دیدم! این #حدیث_شریف به نظرم آمد كه حضرت مجتبى(علیه السلام) در طفولیّت دچار ناراحتى سختى شد، حضرت زهرا(علیهاالسلام) ایشان را به نزد پدر برد و از آنجناب چاره خواست، حضرت فرمودند: قدح آبى بیاورید، چون آوردند، چهل مرتبه سوره حمد بر آن خواندند و آب آن را به فرزند دلبندش پاشیدند بلافاصله تب #قطع شد و آثار #بهبودى در وى ظاهر گشت. من هم قدح آبى طلبیدم و همان برنامه را اجرا كردم و به اطاقك خود در مدرسه بازگشتم.....
#این_حکایت_ادامه_دارد.....
📙منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)؛ جلد 12
↶☆💟{ به ما بپیوندید }💟☆↷
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#آیا_صدای_هل_من_ناصر
#آقا_اباعبدالله_الحسین_را_شنیدیم❓
🌹شهید سید مرتضی آوینی:
✍آري، #تفاوتي_نميكند اينكه تو #دانشجو هستي يا #كارمند، كارگر هستي يا كشاورز، #طلبه هستي يا #كاسب_بازار...
💠آنچه از همهي اينها فراتر ميرود #انسانيت توست و انسان، اگر انسان باشد و به #وجدان خويش رجوع كند، نداي «هل من ناصر» #سيدالشهدا را از #باطن خويش خواهد شنيد كه ميثاق فطرتش را به او #گوشزد ميكند.
❣ @arefeen