بهارستان غیرت
تو را هرگز نفهمیده، تو را ای سورۀ یاسین
نه ابر و باد پاییزی، نه بارانهای فروردین
تو رفتی و به دنبالت، غمی رویید در جانم
پس از تو میکشم با خود، دلی خسته، سری سنگین
برای آنکه برگردی به سمت سبز نخلستان
تمام آسمان آن شب، دعا میخواند و من آمین
خلاصه میشود در تو، بهارستانی از غیرت
که از عطر حضورت شد، فضای شهر عطرآگین
تو ای بالانشین امشب، مرا با خود ببر... اما
تو بالا میروی بالا... و من پایینتر از پایین
هنوزم شعله میبارد، به دامان غزلهایم
غم هجر «جهانآرا»، تب اندوه «زینالدین»
✍🏻 #عبدالرحیم_سعیدیراد
🏷 #شهدا | #شهید_زینالدین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای گمشدۀ زن معاصر!
در علم، زنی عالمه، عالیمنصب
در ذکر و تهجد اهل یارب یارب
در عین عفاف، در مصاف و میدان
ای گمشدۀ زن معاصر، زینب!
✍🏻 #مهدی_زارعی
🏷 #حضرت_زینب علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حسین پس از کربلا
آنچه در عشق خیرالکلام است
آنچه در صبر حُسن ختام است
آنچه در وصف او عقل، خام است
آنچه کار رسول و امام است
مدح زینب علیها سلام است
از وقار پیمبر نوشتن
از کرامات کوثر نوشتن
از رجزهای حیدر نوشتن
حاصل جمعشان یک مقام است
شأن زینب علیها سلام است
جلوه در جلوه شیر خدا بود
آیه در آیه خیرالنسا بود
او حسین پس از کربلا بود
حیدر کوفه، زهرای شام است
او که زینب علیها سلام است
او که شد در نگاهش خلاصه
آسمانیترین استغاثه
توأمان عزا و حماسه
آنچه تفسیر خون امام است
اشک زینب علیها سلام است
در خروش صدایی شکسته
در طنین قدمهای خسته
در شکوه نمازی نشسته
آنچه فریاد سرخ قیام است
آه زینب علیها سلام است
از شب بارگاهش بگوییم
از شهیدان راهش بگوییم
از یلان سپاهش بگوییم
جانشان غرق شوری مدام است
نذر زینب علیها سلام است
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #حضرت_زینب علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
42.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 السلامُ علیکِ یا زینب!
غیرتت کاخ ظلم را لرزاند
خطبههایت شبیه زهرا بود
کلمات تو ذوالفقار علی
اقتدار تو تیغ مولا بود
📹 شعرخوانی جمعی از شاعران اهلبیت
در حرم مطهر #حضرت_زینب علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مژدۀ پایان اسرائیل
عاقبت طوفانالاقصی میشکافد نیل را
میزند بر هم بساط قوم اسرائیل را
تا سپاه بز دل شیطان بجنبد... آسمان،
میدمد وادی به وادی صور اسرافیل را
ابرهه با لشکری چون کاه غلتان روی خاک
ابر هم میآورد بارانی از سجیل را
بستهاند از پشت این کفتارها، جلادها
دست شیطان و یزید و خولی و قابیل را..
کربلای غزه میدان بزرگ ابتلاست
پا به قربانگاه دل بگذار و اسماعیل را...
وه چه نزدیک است آن صبحی که دنیا بشنود
در خبرها مژدۀ پایان اسرائیل را
میرسد مولایمان از راه و میخواند بلند
مسجدالاقصی دعای لحظۀ تحویل را
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آسمان سرخ شهیدان
بگو به خصم، اگر باغشان بهار ندارد
اگر شکوفه ندارد، اگر انار ندارد
اگر نمایش ایثار و اقتدار ندیدند
اگر بزرگیشان دیگر اعتبار ندارد
در این دیار برای شهادتی که الهیست
میان این همه عاشق، دلی قرار ندارد
بگو به خصم، در این باغ؛ باد نامهرسان است
چه باک غنچۀ پرپرشده مزار ندارد
در این دیار اگر دشمنی به صحنه بیاید
به طور حتم دگر فرصت فرار ندارد..
بگو به خصم، که تاریخ را به خون نکشاند
به خون کشیدن تاریخ افتخار ندارد
تو پر گشودی و رفتی به دوردست، کبوتر
کسی به غیر افق از تو انتظار ندارد
شبیه صخره بلندی، شبیه رود خروشان
شبیه برکه غریبی، شبیه زمزمه جوشان
::
به خاک بوسه زدی راه انقلاب بماند
که عشق اوج بگیرد، که ظلم خواب بماند
تو لاله بودی و پرپر شدی که خانه به خانه
همیشه رایحۀ روشن گلاب بماند
تو سنگ دست گرفتی، تفنگ دست گرفتند
مقدّر است که این جنگ بیحساب بماند..
دعای کودکیات سالهاست ورد زبانهاست
خدا کند دشمن، خانهاش خراب بماند
سزاست وصف تو را با تمام شهر بگویند
قرار نیست فقط عکس تو به قاب بماند..
تو کیستی؟ گلِ در خون نشسته گوشۀ صحرا
چراغ کوچک و سوزان کنج مسجدالاقصی
::
رسیده است به دریا دوباره موج خطرها
به ماهیان برسد با صدای آب خبرها
گلی شبیه تو افتاده است کنج خیابان
کبوتران عزادار ریختند چه پرها
چهقدر شهر عزادار مادران شهید است
چهقدر داغ پسر میرسد برای پدرها
چهقدر باغ غمانگیز میشود تو نباشی
چهقدر دلهره دارند از درخت، تبرها..
عجیب نیست به یاد شهابهای مصمّم
ستاره سر بگذارد شبی به کوه و کمرها..
بخند و باور کن، آبشار میرسد از راه
به افتخار تو فردا بهار میرسد از راه
::
دل بزرگ، دل پر امید، گریه ندارد
دلی که رفت و به دریا رسید، گریه ندارد..
به افتخار به عکس تو چشم دوخته مادر
نه گریهای، نه فغانی، شهید گریه ندارد
تو رفتهای و شهادت سعادت است همیشه
چرا عزاداری؟ صبح عید گریه ندارد
مبارکت باشد، آسمان سرخ شهیدان
کبوترانه کسی پر کشید، گریه ندارد
تو پر گشودی و این ابتدای شادی و شور است
که روسیاهی کاخ سفید گریه ندارد
به سنگها برسانید افتخار همین است
که ایستاده بمانند، اقتدار همین است..
✍🏻 #علی_سلیمانی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مکتب شهادت
این سرزمین نامش فلسطین است باری
خاک دلیران و دیار جاننثاری
مهد شکوه و مسقط الراس صلابت
آیینهدار مکتب خون و شهادت..
ما شیرمردانی به رزم آماده داریم
قاسم سلیمانی و فخریزاده داریم
در بطن خویش آیات محکم کم نداریم
امثال طهرانی مقدم کم نداریم
آنان که بر فرق عدو سجیل بودند
دنبال محو نام اسرائیل بودند
ایمان اگر شد با عمل همره غمی نیست
ما سهممان خون است و خون سهم کمی نیست
بر پرچم ما نقش خون ماندهست یک عمر
ما را به غیر از زخم حاشا مرهمی نیست
صهیون اگر دیو سپید هفتسر شد
هرگز مپندارد که ما را رستمی نیست
این خانه بیت العنکبوت است و بداند
سد است اگر این خانه سد محکمی نیست
صهیون زند از پشت خنجر رسمش این است
تنها فقط خون ناجی این سرزمین است..
هرگز مدار از سامری هیچ انتظاری
موسی بر این موساد نفرین کرد باری
دریا اگر طغیان کند ماییم سَدّش
هرگز نترساندهست ما را جزر و مَدّش
باید بخوانیم از حضیض و اوجهایش
از این شب تاریک و بیم موجهایش
اهریمنان هیزمکشانی بس حقیرند
آتش بیار اغتشاشات اخیرند
ای سامری تا کی فریب و کشتهسازی؟
نفرت پراکندن به دنیای مجازی
ای سامری تا کی به بتها سجده کردن؟
سودی نخواهی برد از این گوسالهبازی..
دنیا تماشا کن چراغ راه ما را
فریادهای جاء نصر الله ما را
ما پیروان شیر احزاب و حنینیم
دلدادگان نسل اِحدَ الحُسنَیَینیم
مردم! مبادا پیش دشمن ساده باشید
ای لشکر صاحبزمان! آماده باشید
اربابمان میگفت اگر که دین ندارید
ای حقستیزان لااقل آزاده باشید
اربابمان میگفت قبل از دادن جان
باید که بر معشوق خود دلداده باشید
اربابمان از صدر زین افتاد بر خاک
اینگونه باید خاکی و افتاده باشید
در پای ارباب ارباً اربا گشت قاسم
قاسم شوید و مست از این باده باشید
این پرچم حق است و حق پس دادنی نیست
این پرچم از دستان ما افتادنی نیست
✍🏻 #محمدرضا_طهماسبی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دیر آمدم...
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیأت، میان «وای مادر» داشت میسوخت
دیوار دم میداد؛ در بر سینه میزد
محراب مینالید؛ منبر داشت میسوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاهتر: آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یا زهرای محسن غرق خون بود
سجاد از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل میداد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
✍🏻 #حسن_بیاتانی
🏷 #فاطمیه | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
انقلاب
جهان در انتظار آفتاب است
تمام رنجهایش بیحساب است
کسی با ذوالفقار از دور پیداست
جهان در معرض یک انقلاب است
✍🏻 #سیدحبیب_نظاری
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بسیجیان علی
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شهدا | #بسیجی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو و مهتاب و مین
به زیر نور ماه آن شب شمردم زخمهایت را
تو و مهتاب و مین اما ندیدم دست و پایت را
تنت را در میان خاک و خونها یافتم اما
نمییابم در این صحرا سر از تن جدایت را
مرا از آن سوی معبر به خود میخواندی اما من
میان تیر و ترکش باز گم کردم صدایت را
شهادت آرزویت بود و با شبگریههای خود
به گوش آسمانها میرساندی این دعایت را
چه آسان از میان سیمهای خاردار نفس
گذر دادی رساندی تا خدا روح رهایت را
شهید من، رفیق لحظههای تلخ و شیرینم!
چه میشد با خودت میبردی آن شب مبتلایت را
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #شهدا | #شهید_علی_چیتسازیان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطشکن
امام خواست به این انقلاب جان بدهد
به حافظان وطن دست پرتوان بدهد
امام خواست که ما کربلانشان باشیم
علی اکبر و عباس این زمان باشیم
به یُمن چشم غزلخوان او بسیج شدیم
امام گفت و به فرمان او بسیج شدیم
عیار ما به عیار بسیج بالا رفت
شکوه نام وطن تا به آسمانها رفت
شبی که لشکر شیطان به ما شبیخون زد
سپاه وحشی دجال پنجه در خون زد
بهار شهر گرفتار دیو سرما شد
شبی که پای حرامی به خاک ما وا شد
بسیج بود که چون رعد آتشین میشد
به یک نگاه ولی آبروی دین میشد
بسیج بود که چون کوه استوار آمد
به پاسداری این شهر، بیقرار آمد
همیشه خطشکن سنگر جهاد، بسیج
کجا به لشکر شیطان مجال داد بسیج؟
کدام پای حرامی ز خاک دور نشد؟
کدام فتنه به دست بسیج کور نشد؟
بسیج ریشه در آیین آسمان دارد
به نورِ حبّ وطن عشق بیکران دارد
سوار صبح به ما راه را نشان دادهست
مسیر سبز ظهور از دل همین جادهست
همیشه پا به رکاب حضور خورشید است
کسی که چشم به راه ظهور خورشید است
بسیج هیمنۀ آخرالزمانی ماست
شناسنامۀ بیداری جهانی ماست
✍🏻 #سیدعلی_حسینی_ایمنی
🏷 #شعر_پایداری | #بسیج
🇮🇷 @Shere_Enghelab