به طرّاران خیابان حقوق بشر
تو فقط آدمی! تمدّن را، در میان وحوش جار بزن
در خیالات خویش نقشه بکش، بر سرِ این و آن هوار بزن
نطق کن، توی گوش پرده و مبل، در و دیوار پیروان تواند
زنده کن یاد شام آخر را... جای نوشابه زهرِ مار بزن
تو مسیحی و اورشلیم اینجاست، میخ: تیر و صلیب: اسلحهات
بستهبسته فشنگ را بردار! روی فرقت دودسته خار، بزن
دین فقط دین توست غیر از آن، دیگران کافرند و ملعوناند
سمتِ در «قربةً الی الشیطان» برو و جیغِ زنگدار بزن
::
فرض کن در کرایست چرچی تو، مسجدی کنج شهر پیدا کن
تو سفیدی و کافی است -این را- همهجا با غرور جار بزن
تو فقط آدمی و حق با توست، حقّ ثروت، حیات، آزادی
به همین حق، خشاب را پر کن، ببرش روی تیربار، بزن!
فکر کن بازیای خوشایند است، امتیازت نگاه کن چند است؟
سِنت بر سنت امتیاز بگیر، آخرین سنت: شد دلار... بزن!
مثل همجنسهات در غزه، مثل همنسلهات در بوسنی
چون پدرخواندههات در کابل، با ترّحم تو را چهکار؟ بزن!
عقدههای ترامپ را بشمار: در سرت درد چین و روسیهست
به خودت زحمت حساب نده، هی به مغزت نده فشار، بزن
::
اولی غرق خون! چه تصویری!... دومی را نشانه میگیری
بچکان زود! سومی در رفت، آفرین! آن یکی؟ چهار بزن!
به نیاکان خود تمسّک کن، دیگران برده و تو اربابی
فرض کن این تفنگ، شلاق است، برده بردهست: چند بار بزن
تو سفیدی و کافی است همین، در خیالت: جهان هیروشیماست
ضامن بمب را فشار بده، بر زمین مُهر انفجار بزن..
به هواداری از حقوق بشر، ته قنداقه را فشار بده
نوبل صلح سهم توست، بگیر، در خودت دور افتخار بزن
آن یکی گیجِ مهر و سجادهست، این یکی روی فرش افتادهست
سعی کن تیرها هدر نرود، نکند آن یکی فرار... بزن!
فیلمی از قتلِ عام خویش بگیر، پیرمردی چپیده گوشۀ راه
گل سرخی به یاد استالین، روی پیشانیاش بکار! بزن!
بعد از آن هم به جرم این کشتار، در سوییتی سهخوابه حبس بکِش
چند بیپول آفریقایی را، در خیال خودت به دار بزن
::
راستی! فخر سینما و هنر! از مسلمانکشی بگو چه خبر؟
عوضِ این به سوگ گربۀ خود، دو سه شب کنج خانه زار بزن
✍🏻 #محمد_مرادی
🏷 #شعر_ضداستکباری | #حقوق_بشر
🇮🇷 @Shere_Enghelab