دیروزت خوب یا بد
هرچه بود گذشت
مهم نیست؛
امروز روز دیگریست ...
از باغ سبزِ امید
چندشاخه گلِ لبخند بچین
و یک مشت دانهی شادی
به جیبهایت بریز
با خود به خانه ببر ،
راهِ خانهات را که یاد گرفتند
فردا و فرداهای دیگر
با پای خودشان میآیند
شک نکن ...ˇ◡ˇ...🪽
صبح بخیر🤍
که کیمیای
سعادت،
سکوت بود
سکوت،
چه زخمها
که نخوردم
من از
زبانِ خودم.🩹
#سجاد_رشیدیپور
اگر جنگیده بودم دست کم حسرت نمیخوردم
ولی من بر شکست بی جدال خویش می گریم!
#فاضل_نظری
مکن عیبم اگر پیرم ولی یاد تو پا برجاست
که حسرت خوردن ای شیرین من دندان نمیخواهد..
#علیرضا_نورعلیپور
از آن چشمی که میداند زبانِ بیزبانی را
نکویان یاد میگیرند طَرزِ نکتهدانی را
به نزد آنکه باشد تنگدل از دستْ کوتاهی
درازی عیب میباشد، قبای زندگانی را
نمیخواهی که زخمت را به مرهم احتیاج افتد
سپر از سینه کن! تیرِ جفای آسمانی را
کنون کز رَعشهی پیری به جامم مِی نمیماند
چه حاصل گر دهد دوران شرابِ کامرانی را
به سانِ سایه گر از ناتوانیها زمینگیرم
ز همراهان نیام واپس بنازم سختجانی را
ز رویش دیده محروم است و دل از مژدهی وصلش
که دوران بسته بر دل شاهراهِ شادمانی را
دلم سیمای جنگ از چهرهی صلحِ تو مییابد
به آن چشمی که بیند در تغافل همزبانی را
بود روزی که مِی در پردهی شب جلوهگر ماند
به ظلمت گر نشان دادند آبِ زندگانی را
کلیم! اُلفت به خارِ این چمن بهتر بود از گل
که دامنگیریاش دارد نشانِ مهربانی را..
#کلیم_کاشانی
از این قشنگتر نمیشه گفت که استاد +حسین منزوی گفته:
رها ز سلطهی پاییز در بهارِ اتاق
گلی به نامِ تو در بازوانِ من وا شد
جهان به چشمِ دلِ من دوباره زیبا شد
به دوریِ تو مگر میشود شکیبا شد؟