از تو دل میکَنم و باز گرفتار توام..
بی سرانجامم و هر روز پیِ کار توام..
دلِ بیچاره در ابهام، هنوزم غرق است..
به خیالی که تو هستی و منم یار توام..
بس که تب میکنم و وِرد لبم هذیان است..
به همه گفته دلم، یکسره بیمار توام..
تشنهی جرعهای از جامِ نگاهت شدهام..
خسته و چشم به راهِ شبِ دیدار توام..
گاه احساسِ همان کشتی دریا دارم..
که فرو رفته به اعماق و در افکار توام..
حق من نیست که اینقدر بمانم بیتو..
نیستی، باز صبورانه وفادار توام..
رفتی و مانده به جای تو غمِ خاطرهای..
که به تکرارِ همان داغ، عزادار توام..
#نگار_حسینی 🌱
#غزل
بذرِ خشکیدهی در قعرِ زمین بودم و تو،،
صبحِ خورشید شدی، از نفست سبز شدم..
#نگار_حسینی 🌱
#روزتون_سبز