eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
و من هنوز در گیرودارِ نبودنت دوست داشتنت را از یاد نبرده‌ام...!
💔 آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست مست مدام شیشه می‌در بغل شکست یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست وقتی چشید شربت احلی من العسل نوشید جرعه جرعه بلا را بغل بغل شیری که شرر به خصم کافر زد کفتار به او ز پشت، خنجر زد 💔 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فریادهای اَحلی مِنَ العَسَلِ قاسم(ع) تفسیرِ عِندَرَبِّهِم‌یَرزَقُونِ قرآن است...💔
vahid_shokri_che_khobe.mp3
3.1M
چه خوبه کربلا...💔🥲 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم عجب‌خیالِ‌قشنگى‌که‌درکنارِمنے تویى‌ڪه‌باعث‌آرامـش‌وقرارمنے به‌انتــظارتوپاتابه‌سرهـمه‌شوقم توعاشـــقانه‌ترین‌شعرانتظارمنے به رسم عاشقی ✨بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  « تو شمع جانی پروانه ی توام من» 🌞
•••┈✾~🔥~✾┈••• گاه در گُل می پسندد، گاه در گِل میکشد هر چه آدم می کشد از خامی دل می کشد! گاه مثل پیرمردان ساکت است و باوقار گاه مثل نو عروسان بی خبر کل میکشد کجروی های «فضیل» این نکته را معلوم کرد: عشق حتى بارکج را هم به منزل میکشد موج های بیقرار و گوش ماهی ها که هیچ عشق گهگاهی نهنگی را به ساحل میکشد دوست مست و چشم من مست است و میدانم دریغ دست از آهو، پلنگ مست مشکل میکشد! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر لحظه‌ی همراهی ما خاطره‌ای بود اما تو به یک خاطره پیوستی و رفتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین‌جان، مثلِ قرآنی؛ آیه‌های کوچکت هم بزرگ‌اند🤍 - الرضیع الصغیر 🏴
👌کاری زیبای یک خشکشویی در ایام
•••┈✾~😏~✾┈••• آتش بزن مرا و به خاکسترم نشان اما گمان مبر که این آخر من است..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از کجا قصه را شروع کنم مقتل از التهاب میگرید خط به خط صفحه صفحه تاریخ واژه واژه کتاب میگرید وای از آن لحظه ای که میریزد آب پاکی به روی دست رباب... مثل چشمان شرمسار عمو دیده مشک آب میگیرید انعکاس سراب در چشمش از نگاهش چکید و جاری شد مادری که سراب می بیند مادری که "سراب" می گرید "به کدامین گناه کشته شده؟ طفل شش ماهه ات در آغوشت" این سوال بزرگ عاشورا قرنها بی جواب می گرید ای جهان!با غمش بساز و بسوز بر تن پاره پاره چشم بدوز چه عظیم است داغ این که سه روز بر تنت آفتاب میگرید چشمهای تو دید از نیزه بین آغوش خالی مادر جای اصغر، گره گره با خون روی دستش طناب میگرید چند روزی است اصغرش خواب است مادرش باز هم پی آب است شاید اصلا هنوز بی تاب است در خیال رباب میگرید . . . صاحب روضه ها کجاییکه میرود قصه سوی جاییکه مادرت می کند دعاییکه تا شود مستجاب میگرید 🏴
رد پایی که چنین دور خودش چرخیده ... حال و روز پدری هست که حیران شده است !!! 🏴
Reza Narimani - Babe Hajaat.mp3
4.01M
تو نغمه‌ی محبوبمی دلیل حال خوبمی... 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای عزیزم بابت هدیه ای که هر روز ، با هزاران عشق و امید به من میدهی از تو سپاسگزارم برای هدیه‌ای که نامش زندگیست...♥️ روز بخیر🍛🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطمئن باش که این روزها هرکسی از مشکلی غیر قابل درک رنج می‌برد... اما وظیفه در همین‌جاست: باید ادامه دهیم... باید نور باشیم... باید هر روز، زندگی را از نو ساخته و امید را پاس بداریم...🌱 🤍
بیا؛ که می دهمت بر دو دیده جا بنشین.. :)
دست و پا میزنی انگار بغل می‌خواهی یاکه جایِ من از این تیر عسل می‌خواهی می‌شُد ای کاش به جایش که عبا اندازم بغلت گیرم و با خنده هوا اندازم لااَقَل بَر لبِ من قند بده پیشِ رُباب به لبت حالتِ لبخند بده پیشِ رُباب عمه‌ات نَشنود این را : کَمَرم درد گرفت چقَدَر دورِ گلویت پسرم درد گرفت تیر اِی کاش به سویِ پدرت می‌آمد صبر می‌کرد که دندانِ تو در می‌آمد صبر می‌کرد که یک جرعه دلِ سیر خوری صبر می‌کرد که این دفعه کَمی شیر خوری به لبت حداقل آب ندادند که هیچ به رویِ دست تو را تاب ندادند که هیچ خواستی تا بخوری آب پریدی بابا ناگهان تیر زد از خواب پریدی بابا خونِ سُرخی به رُخِ زرد گرفتی ای جان محکم انگشتِ من از درد گرفتی ای جان مادرَت بر درِ خیمه نگرانِ من و توست نَشَود فاشِ کسی آنچه میانِ من و توست همه بر خواهشِ بابا چه کنم خندیدند به همه رو زدم اما چه کنم خندیدند هِلهله زودتر از من خبرت را می‌بُرد من نبودم لبه‌ی تیر سَرَت را می‌بُرد بی تعادل شدم از زین پدَرَت می‌اُفتد وای اگر خَم کُنَمَت زود سَرت می‌اُفتد بوسه بر حلقِ تو باید که از این پس بدهم کارِ من نیست که قنداقِ تو را پَس بدهم بندِ قُنداقِ تو را سرخ ندیده بودیم پیرهن هایِ تو را تازه خریده بودیم عاقبت دادِ مرا تیر در آورد اِی وای حجمِ حلقومِ تو را حرمله پُر کرد اِی وای نَفَسِ بی رمقت کار به دستم داده حرمله نیزه‌ای انگار به دستم داده درد داری که پُر از چین شده‌ای بابا‌جان؟ با سه‌شعبه تو چه سنگین شده‌ای بابا‌جان تیر چرخی زَد و با خویش پَرت را چرخاند خواستم بوسه بگیرم که سَرَت را چرخاند به لبت حالتِ لبخند بده حِس دارد می‌روم خیمه ولی زخمِ تو خِس خِس دارد روضه‌هایِ تو مَهیب است زبان‌بسته چه‌شد استخوانِ تو ظریف است زبان بسته چه شد یِک سَرِ تیر گلویِ پسرم را سوزاند دو سرِ دیگر آن هم جگرم را سوزاند ضَربَش آنقَدر شدید است که پاشید علی تارِ صوتیِ تو را تیر تراشید علی مادرت دید به رویِ تو عبا اُفتاده استخوان‌های گلویَت به صدا اُفتاده نَفَس از حنجره‌یِ پاره کشیدن سخت است پابرهنه عقبِ بچه دویدن سخت است 🏴
ومُنعَطِفٍ أهوَى لِتقبِيلِ طِفلِه فقبَّـل مِنهُ قَبلَه السَّهمُ مَنحَرا خم شد... خواست طفلش را ببوسد ولی قبل از او تیر گلوگاه طفل را بوسه زد... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از میان خوشبختی‌های در دسترس، فقط تو مانده‌ای و فقط تو را می‌توان دوست داشت و به دوست داشتنِ تو فقط می‌توان امید داشت. با تو می‌توان حرف زد و قهوه نوشید و کتاب خواند و قدم زد و فراموش کرد حسرت دیروز و اندوه فردا را از میان تمام خوشبختی‌های در دسترس، از تو نمی‌توان ساده عبور کرد. از تو از صدای تو چشم‌های تو لبخندهای تو ...🙂
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
منم مثل آقای هر روز سوالم اینه ... باز نمی‌گردی می‌دانم؛ کجای جهان رفته‌ای؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاشو علی‌اکبرم قلب من آروم بگیره بابای پیرت پسرم اگه نباشی میمیره 🏴 🎙