eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
ز باده ای ست به بزم شهود، مستیِ ما که کرد رفع خمارِ شراب هستی ما بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است ز خودپرستی تو تا به می پرستی ما زدیم دست به دامان عشق از همه پیش مراد ما شده حاصل ز پیشْ دستی ما به راه دوست چنان مستِ باده شوقیم که بیخودند رفیقان ما ز مستی ما به پیش سرو قدی خاک راه شد بیدل بلند همتیِ ما ببین و پستی ما @Shere_naab
بجز غوغایِ عشقِ تو، درونِ دل نمی‌یابم... @Shere_naab
اشکِ رنگین، داغِ حرمان، زخمِ رَشکِ مدعی وَه چه گل‌ها بهر تابوتِ تمنا چیده‌ام @Shere_naab
چون سرخ‌ترین سیب در آغوش درختی سخت است تو را دیدن واز شاخه‌نچیدن! @Shere_naab
هزار دیده به راهت نهاده‌ام از شوق که تا غبار رهت گل کند به خانه‌ی چشم @Shere_naab
تا سر زلف پریشان تو چین در چین‌ست زیر هر چینی از آن، جای دل غمگین است بی مه روی بتان، شب همه شب تا بسحر دامن و دیده‌ام از اشک، پر ازپروین‌ست شیوه‌ی کوهکنی، شیوه‌ی فرهاد بود صفت حسن فروشی، صفت شیرین‌ست باغ حسن تو چه باغی‌ست که پیوسته در او سنبل و نرگس و ریحان و گل و نسرین‌ست؟ عاشق ار خواب سلامت نکند نیست عجب عشق را درد بود بستر و غم، بالین‌ست وحدت از صومعه گر رخت به میخانه کشید عارف حق نگر و رند حقیقت بین‌ست
4_5967598676854442812.mp3
7.4M
درعشق سلیـمانی من همدم مرغانم هم‌عشق‌پری‌دارم‌هم‌مردپری‌خوانم
خنده کن هر صبح بر رخسارهٔ نیکوی عشق خانه ی دل را گلستان کن به عطر و بوی عـشق خوشه ای از نور برچین ، صبحگاهان با طرب چون پرستوهای عاشق پرگشا تا کوی عـشق @Shere_naab
از چشم مست جادوت صد فتنه در هر گوشه است پندی بروی خوش بگو، آن نرگس مستانه را @Shere_naab
خوش باده‌ایست عشق ڪه از یک پیاله‌اش مجنون جدا خراب شد و ڪوهڪن جدا......!! @Shere_naab
‌ عشق جانان چو سنگ مغناطیس جان ما را به قرب خویش کشید @Shere_naab
یک تن چو صد نمی شود از بهر دیدنت صد جا خیال خویش نشانم به جای خویش @Shere_naab
چنان می‌خواهمش؛ مانند یک برکه که ماهش را کسی جز من نداند راز چشمان سیاهش را صف مژگان او در فکر غارت، نیزه بر دست‌اند خداوندا! چه تدبیری بیندیشم سپاهش را؟ عوض کرده مرا با این رقیبان و منِ عاشق به دنیایی نبخشیدم تماشای نگاهش را! گناه از یوسف و زیبایی‌اش بوده! به جای او زلیخا پس دهد اینگونه تاوان گناهش را؟ تو سرگرم رقیبانی، نمی‌دانی که این عاشق چه شبهایی فروخورده‌ست بغض گاهگاهش را تو ای دردانه‌ی قلبم‌! سوار خسته را دریاب! بگیر آغوش خود محکم تَنِ مشروطه‌خواهش را... @Shere_naab
در خراباتی که حرفِ نرگسِ مخمور اوست کم جنونی نیست، یاران‌ گر به هوشم دیده‌اند.....!! @Shere_naab
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف‌اند منِ کافر همه شب با تو به آغوش کشم... @Shere_naab
Hamid Hiraad - Nahayatan.mp3
3.46M
دور کسی بگرد ک دور کسی نگرده ... @Shere_naab
بس که هر صبح سرودیم همه از چشم نگار شرم دارم که به خورشید بگویم، تو متاب @Shere_naab
چشمِ تُرا به سرمه کشیدن چه حاجت است؟ کوته کن این بهانهٔ دنباله ‌دار را! @Shere_naab
‌ اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست... @Shere_naab
صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد بگذر بدین حوالی، که جهان به هم برآمد ... @Shere_naab
از بس ڪه دو دیده در خیالت دارم در هــرچه نگـه ڪنم تویــے پندارم @Shere_naab
شبی در کوی ما سر کُن که قصدی تازه در کار است بنوشانم ز صهبایی که او را سالْ بسیار است نمازِ صبحِ فردا را به گاهِ ظهر می خوانم که فردا را سحرخیزی نه کارِِ مردِ هشیار است سیه مویی و سیمین تن، بُتی غمّاز و تَر دامن مرا آغازِ هر سال از شب یلدای دیدار است نظربازانِ رسواییم و شب کارانِ این برزن ز ما اصرار بر ماندن از او بسیار انکار است مرا تاویلِ فالِ آخر به چشمِ دوست می افتد به چشمانِ قدح نوشان غزل خواندن سزاوار است دعای خیر درویشان به گوشم باز می پیچد که یلدا بی سحر باشد در آغوشی که دلدار است شکیبت شکر می گوید که دور از چشمِ بدخواهان رعایای جوان بختیم و اینجا شاهْ خَمّار است (شکیب) @Shere_naab
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت از فاطمه و اباالحسن باید گفت تا خاطره ی مباهله گُم نشود پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت @Shere_naab
ﺍﺯ ﻧﻴــــﺎﺯﻡ ﻧﺎﺯ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ میﺟﻮﺷﺪ ﻧﻴﺎﺯ ﺣﻴﺮتی ﺩﺍﺭﻡ ڪﻪ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺗﻮﺍﻡ ﻳﺎ عاشقم ..!؟ @Shere_naab
از لب لعل توام، کار به کام است، امشب دولتم بنده و اقبالم، غلام است، امشب آسمان گو بنشان، مشعله ماه تمام که زمین را مه روی تو، تمام است، امشب باده در دین من امروز، حلال است، حلال خواب، در چشم من ای بخت، حرام است، امشب برو ای قافله صبح! مزن دم کانجا آفتابی است که در پرده شام است، امشب شمع بین، سوخته آتش و او مرده شمع گوییا عاشق ازین هردو، کدام است امشب اثر عکس لب توست، درون می‌ ناب که صفایی عجب، اندر دل جام است، امشب من هوای حرم کعبه ندارم، که مرا عرفات سر کوی تو مقام است، امشب حاشدت را که چو عودست بر آتش، سلمان گو همی سوز، که سودای تو خام است امشب
بی‌خوابم و پیمانه‌ے شب، پُر شده از بُغض اشڪے ڪه‌ از این دیده چِڪد، ڪُهنه شراب است @Shere_naab
4_5958666776966333557.mp3
9.85M
ابروباران ومن ویار ستاده به وداع من جدا گریه کنان ابر جدا یار جدا
چه خوش آن صبح ڪه بر ڪوے تو آغاز شود خوشتر آن دیده ڪه بر منظره‌ات باز شود @Shere_naab