eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست.mp3
زمان: حجم: 857.1K
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست حال خوبم را خودم باور ندارم خوب نیست آب و خاک و باد و آتش شرمسارم می کنند این که از یاران خوبم شرمسارم خوب نیست روز وشب را می شمارم ؛ کار آسانی ست ؛ حیف روز و شب را هرچه آسان می شمارم خوب نیست من که هست و نیستم خاک است ،خاکی مشربم اینکه می خواهند برخی خاکسارم خوب نیست ابرها در خشکسالی ها دعاگو داشتند حیرتا! بارانم و بایدنبارم خوب نیست! در مرورخود به درک بی حضوری می رسم زنده ام ، اما خودم را سوگوارم خوب نیست مرگ هم آرامش خوبیست می فهمم ولی این که تا کی در صف این انتظارم خوب نیست .
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یک چالش شاعرانه 🔹یوسف‌علی میرشکاک، شاعر معاصر کشورمان با خواندن شعری خطاب به ناصر فیض در یک برنامه تلویزیونی از او درخواست کرد که به این شعر پاسخ دهد. 🔹در ادامه ناصر فیض، شاعر معاصر هم با قطعه‌ای به نام دریا، به چالش دعوت‌شده پاسخ داد.
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم در زمره‌ی دوستان مولا هستیم بر شانه‌ی ما، ای دو ملک! بنویسید ما دشمنِ دشمنان زهرا هستیم ✍مرحوم
روزها یادِتو و شب همه شب شعرِ غمت این چنین میگذرد ثـانیه ‌هـایم بی تـو
روز تون قشنگ وشاد خوشبختی‌تون بی انتها شادیهاتون پاینده زندگیتون عاشقانه سفره تون پر برکت و مهر و سایه خداوند همراه همیشگی‌تون... 🍃🌸
شبان تیره سحر شد به یمن روی محمد ربیع جلوه جان شد ، ز عطر و بوی محمد شمیم عطر کلامش وزید چون به دل خاک دمید لاله و نسرین، به جستجوی محمد ز خرد سنگ ابابیل، فقط نه ابرهه بشکست شکست هیبت شیطان، شکست عدوی محمد خمُش شد آتش یسنا شکست شوکت کسرا نگون منات و عزی شد ز هایو هوی محمد شوند اگر که خلایق ادیب درگه حسنش، ز بحر قطره نویسند ، ز خلق و خوی محمد شکست بال ملائک بسوخت شهپر جبریل چو خواست پا بگذارد به سمت و سوی محمد بسی چراغ، فروزان ز دین او بدرخشد به جز علی نبرد ره ، کسی به کوی محمد هزار لاله به شوقش زده گریبان چاک اویس جان بسپارد در آرزوی محمد به آسمان برسد چون طنین نام رسایش فرشتگان به سماع از می سبوی محمد نوشته است به ازل بر در سرای وجود تمام عالم امکان شود چو گوی محمد میلاد با سعادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد ص و میلاد امام جعفر صادق ع مبارک باد نیره جهانشاهی
به لــــــــــــــــــــــــطفِ چوبدستی راه را انگار می بینند عصا: چشم است، دستِ کورهایِ بی بصیرت را
دیوانه ام ! دیوانه ها را دوست دارم زنجیرِ عشق و دانه‌ها را دوست دارم... باغِ خیالم کلبه ای دارد پُر احساس شمع و گل و پروانه ها را دوست دارم... احساس دارم می‌کنم عاشق شدم باز آری من این افسانه ها را دوست دارم... سرمستی‌ ام دارد نشان از پیچِ مویی من مو به‌‌مو میخانه ها را دوست دارم... عمری‌ست در میخانه ها مأنوسِ دردم هم‌ دردیِ پیمانه ها را دوست دارم... هرشب غزل می‌ریزد از چشمم‌ چو باران هربیت‌ ازین دردانه ها را دوست دارم... دارم هوای گریه در شب های بی تو من لرزشِ این شانه ها را دوست دارم... از دوستان دارم غباری بر حمایل زین‌‌روست من‌بیگانه‌ها را دوست دارم... عمری خرابم گرچه از هجرانِ رویت بعد از تو این ویرانه ها را دوست دارم... از عقل غیر از رنجِ بی‌حاصل ندیدم دیوانه‌ ام، دیوانه ها را دوست دارم... ✍حسن_کریم‌زاده 📓رنج_بی‌حاصل
1.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پَرزدن بی‌پر، یقینا قابل انکار نیست صد هزاران بار با بال دعا کفتر شدیم
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نو سروده ای به خاک پای امیرالمومنین علی(ع) بده رخصت سرودن ، به سرم زده هوایت دل من دوباره پر زد سوی گنبد طلایت کَرَمت شده زبانزد ، نکنی دل مرا رد به هزار آرزو زد ، درِ خانه را گدایت و تو کیستی؟! همان که به رکوع داده خاتم که بر این زکات نازل شده آیه ولایت "علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟!" که نشسته آسمان هم ؛ سرِ سفره دعایت چه بگویم از مقامت نبَإِ العظیمِ عالم؟! تویی آن خبر که احمد شده است مبتدایت تویی آن که روز خیبر ، همه دیده اند یکسر که دخیل بسته آن در ؛ به یدِ گره گشایت ضربات تو به "مرحب"، به دلش چنان نشسته که زبان گشوده حتی خودِ او به مرحبایت ## چه کنیم جز صبوری؟ که نصیب ماست دوری که شبیه ما ، گرفته دل کعبه هم برایت! "چه پیام ها سپردم به نسیم صبحگاهی به امید آن که شاید برسد به خاک پایت" پ ن :مصرع های نشان گذاشته شده ؛تضمینی است از استاد شهریار پ ن :حتما کلیپ رو ببینید و لذت ببرید ثواب نشرش با شما
517.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدر آئینه بدانیم چو هست نه در آنگاه که افتاد و شکست ✍محمد نژاد
ببين از جنس تنهايي برايت يڪ غزل گفتم بہ نذر این ڪہ مے آیے برايت يڪ غزل گفتم نگو احساس من گم شد میان ِ خط خطے هایم ڪہ من با خط خوانایے، برايت يڪ غزل گفتم تو يڪ تڪرار جذابے ڪہ در حدت گرفتارم من ِ مبهم بہ گویایے برايت يڪ غزل گفتم عجب امشب هواے تو گرفتہ خواب از چشمم شبیہ قصہ، لالایے برايت يڪ غزل گفتم بیا اے واژہ ے شیرین قلم در دست شیرینت ردیفے شد تماشایے: "برايت يڪ غزل گفتم" 🌾🌸🌾🌸🌾🌸