eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
راحتم از شر این دنیای ماتم‌خیز کن التفاطی هم به این باران حزن‌انگیز کن من بیابانم تو اما آسمان رحمتی گوشه چشمی بر من بی‌حاصل بی‌چیز کن برگ‌های سبز می‌خشکند و می‌ریزند، آه بازگرد و این جهان را عاری از پائیز کن ای فدای پلک‌های زخم‌دار روضه‌ات اندکی از گریه‌ی روز و شبت پرهیز کن یک سلام بر حسینم را بگیر و در عوض لطف کن، بر بندگیِ حق مرا تجهیز کن من مریض دوری از شش گوشه هستم ای طبیب پس برایم کربلا را تجویز کن ...
می رسد آنکه به دستش گره ها وا شدنی است آنکه با آمدنش نـور هویـدا شدنی است غم مخور ای دل سرگشته سحر نزدیک است شب ظلمــانی این بادیه فردا شدنی است علت دوری از یــار گنـاه است گنـاه ورنه پابوسی آن ساکن صحـرا شدنی است این همه اشک که جاری شده ، با آمدنش رودهایی است که تبدیل به دریا شدنی است هیچ امّــید نداریم به تدبیر کسی غیر از او عشق در دولت مهدی است که معنا شدنی است مادرش درس به ما داد که تنهــا و غریب پشت در ، بین گذر ، یاری مولا شدنی است منتقم می رسد و با غضب حیــدری اش انتقام گل نشکفته ی زهرا شدنی است بر سر تربت مـــادر عَلَمی خواهد زد قبر پنهان شده ی فاطمه پیدا شدنی است ...
ممنونم ای امام زمان،یاد ما کنی حتی برای ثانیه هایم،دعا کنی یکدم ردم نکن،که من از دست میروم تنها تویی که قلب مرا با خدا کنی میترسم از جداییِ دستان گرم تو دست مرا بگیر،مبادا رها کنی بابای ماتویی و مسیحای ما تویی با دست گرم خویش بخواهی،چها کنی بد میشویم بی نظرِرحمت شما خوبیم تا نگاه به دلهای ما کنی ما که حیا ز روی تو آقا نمیکنیم وقت گناه،این تویی از ما حیا کنی تنها تو میتوانی از این عبد،بگذری تنها تویی ز بنده، خدا را رضا کنی هیئت میایی،از برِ ما بی خبر مرو تا در مصافحه بمن آغوش وا کنی گردد سلام ما به سلام شما قبول وقتی که رو سوی حرمِ کربلا کنی با تو خوش است سِیرِ نجف،بعد،کربلا هم قصدِ کاظمین و هم سامرا کنی ...
آب از تو می خواند که از تو آبرو گیرد از آبرویت آب هم باید وضو بگیرد حرف دلم را تند می گویم اگر بانو ترسم که بغضم آید و راه گلو بگیرد بر سفره ی لطفت گدا را مینشانی تا قدری نمک گیرت شود با سفره خو بگیرد قدری نمک گیرم نما از سفره ی عشقت تا که تمام جان من از عشق بو بگیرد ای کاش اشک بر مصیبتهات یک روزی سو سوی چشمان مرا از چارسو بگیرد شیون کنید ای سنگ ها شاید که نگذارید در پیش چشم دخترش سر را ز مو بگیرد چشمم سپید از اشک شد یک آشنا هم نیست عباس کو چشم مرا از شستشو بگیرد؟  در قتلگاهش هم به فکر قاتل خویش است اصلا بعید است این حسین از شمر رو بگیرد مهدی آل مصطفی یکروز می آید تا انتقام خون ما را از عدو بگیرد ...
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار، می‌داند دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو ، حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهار زندگی‌ام در خزان نشست بیا «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»... ...
عالم به غم نشسته و در آرزوي تست دنيا در آستانه ی ديدار روي تست كم كم ظهورِ دورِ تو نزديك مي شود اين فصل غم بهارِ رسيدن به كوي تست آقا به قبر مخفيِ زهرا قسم بيا دلهاي خسته همدمِ بغض گلوي تست دستان زينب است به سوي خدا بلند اي چشم شيعه چشم رقيه به سوي تست اي جان فداي حال دعا و تَضَرّعت بازآ كه شيعه دربدر كو به كوي تست اين دردها كه بي تو سرِ شيعه آمده تنها نه از وقاحت و بغض عدوي تست شايد كه از گناه ، بلا مي رسد بما شايد هميشه نامة ما روبروي تست من بارها ز آبرويت خرج كرده ام شيعه كسي است كه سبب آبروي تست من با دلِ تو فاصله را كم نكرده ام مَحروم تا به كي دلم از گفتگوي تست آماده مي كنم دل خود را براي تو خوش آن دلي كه بسته به يك تار موي تست مشتاق ديدنِ پسر فاطمه كسي است كز هر غمي كه ديد پيِ جستجوي تست ...
در رفاقت با شما آن پایِ محکم نیستم خوب می دانم که بر درد تو مَحرم نیستم در قرابت با شما که دوستانت جای خود قدر سنگِ فرشهای جمکران هم نیستم من برایت کار کم کردم ولی آقا قسم بر تمام غصه هایت چشمِ بی غم نیستم هر چه باشم شهر ، من را می شناسد با شما صد هزاران شکر که تصویرِ مبهم نیستم هر زمان که با شما سرمستِ نجوا می شوم در میان عالمم ، اما در عالم نیستم من که هیچم پیشتان اما به هر جا گفته ام خاک پایِ مهدی ام ، از این جهت کم نیستم سینه ام در بندِ غم احساس تنگی می کند لحظه ایی که بهر جدت زیر پرچم نیستم جدِّتان این گریه ها را ارث بر دنیا گذاشت گر نبارم بر شما در اصل ، آدم نیستم ...
ای روشنایی سحر فاطمیه ام صاحب عزای خونجگر فاطمیه ام ایام می روند به امید دیدنت یک بار رد شو از گذر فاطمیه ام دست مرا بگیر و به دنبال خود ببر تا با تو طی شود سفر فاطمیه ام آقا! گناه روزی چشم مرا گرفت رزقی بده به چشم تر فاطمیه ام با خود همیشه گفته ام آیا نمی شود دیدار روی تو ثمر فاطمیه ام وقتی شنیده ام که میایی به روضه ها هر شب اسیر و در به در فاطمیه ام پایان راه سینه زنی ها شهادت است ای کاش گل کند هنر فاطمیه ام در می زنم که اذن عیادت دهی به من با این امید پشت درِ فاطمیه ام ... 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi