از تو سکوت مانده و از من، صدای تو
چیزی بگو که من بنویسم به جای تو
حرفی که خالیام کند از سالها سکوت
حسّی که باز پُر کُنَدم از هوای تو
این روزها عجیب دلم تنگِ رفتن است
تا صبح راه میروم و پا به پای تو...
در خواب حرف میزنم و گریه میکنم
بیدار میکنند مرا دستهای تو
هی شعر مینویسم و دلتنگ میشوم
حس میکنم و کنارمی و آه... جای تو...
این شعر را رها کن و نشنیدهام بگیر
بگذار در سکوت بمیرم برای تو...
#اصغر_معاذی
#حدیث_دل 🎈
بهار آمده اما هوا، هوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست
به شوق شال و کلاه تو برف میآمد...
و سالهاست از این کوچه رد پای تو نیست
نسیم، با هوس رختهای روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تو نیست
کنار اینهمه مهمان، چقدر تنهایم!
میان اینهمه ناخوانده، کفشهای تو نیست
به دل نگیر اگر این روزها کمی دودلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه میخورد انگشتهای باران... آه
شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست
تو نیستی؛ دل این چتر، وا نخواهد شد
غمیست باران وقتی هوا، هوای تو نیست ...
#اصغر_معاذی
#حدیث_دل 🌸🍃
ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪ است، ﺑﺎ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﯽ ﻛﻨﯽ، مبتلا ترم...
#اصغر_معاذی
#کانال_شعر_علوی
https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
#قرارگاه_بسوی_ظهور
اصغر معاذی شعر.mp3
زمان:
حجم:
364K
از خـــــوابِ چشمهای تو تا صبح می پَرَم
ایــــن روزها هوای تــــو افتــــاده در سرم
هر سایه ای کـــه بگذرد از خلوتم...تویی
افتاده ای به جــــــان غـــــزل های آخرم
گاهی صــــدای روشنت از دور می وَزَد
گاهــی شبیه مـــــاه نشستــی برابرم
#ابیاتی_از_غزل
#اصغر_معاذی
#برنامه_قرار_شاعرانه
از تو سکوت مانده و از من، صدای تو
چیزی بگو که من بنویسم به جای تو
حرفی که خالیام کند از روزها سکوت
حسّی که باز پُر کُنَدَم از هوای تو
این روزها عجیب دلم تنگِ رفتن است
تا صبح راه میروم و پابهپای تو
در خواب حرف میزنم و گریه میکنم
بیدار میکنند مرا دستهای تو
هی شعر مینویسم و دلتنگ میشوم
حس میکنم کنارَمی و آه جای تو...
"این شعر را رها کن و نشنیدهام بگیر
بگذار در سکوت بمیرم برای تو"...
#اصغر_معاذی
ای عشق، ای قدیمترین زخمِ روزگار
در گوشهی دلم، سرِ پیری چه میکنی؟
#اصغر_معاذی