با خون دل نوشتم دیروز این ترانه
غم بال و پر گشاید روزی از این کرانه
گفتم که می شود طی دوران نکبت ای دوست
نخل امید باشد گر رهبر زمانه
از خاک و آتش و خون ققنوس غزه پر زد
حب وطن نهالی باشد پر از جوانه
با باغبان بگوئید آسوده باش یک دم
گل داده شاخه ی صبر ، وآن ناله ی شبانه
پایان تیرگی ها صبحی بود پر از نور
صبح ظفر نوازد بر فتنه تازیانه
افسانه نیست یاران پایان استقامت
شد قصه های غزه پویا و جاودانه
تاریخ می نویسد این قصه ی پر از خون
این ره همیشه دارد ردی ز تازیانه
غزه به خون یاران بنوشته قصه ی خویش
از تیر عشق دارد بر سینه اش نشانه
دیروز خانه اش را همسایه داد آسان
این ننگ می شود حک بر دفتر زمانه
بر قله ها بتابد خورشید صبح غزه
از خون گرفت جوهر این گوهر یگانه
با بزدلان بگویید این گرگ در کمین است
تا فتنه گر نیابد بار دگر بهانه
ایران ماست مهد نام آوران بی باک
استاده قرص و محکم این مرز عاشقانه
#بیست_ونه_دی_روز_غزه_گرامی_باد
نیره جهانشاهی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢܭَܥߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯