📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
ای مدنی بُرقَع و مکّی نقاب
سایهنشین چند بوَد آفتاب
منتظران را به لب آمد نفَس
ای ز تو فریاد ، به فریاد رَس
ملک بر آرای و جهان تازه کن
هر دو جهان را تو پُرآوازه کن
سکّه تو زن تا اُمَرا کم زنند
خطبه تو خوان تا خُطَبا دم زنند
باز کش این مسند از آسودگان
غسل دِه این منبر از آلودگان
ما همه جسمیم بیا جان تو باش
ما همه موریم سلیمان تو باش
شحنه تویی قافله تنها چراست
قلب تو داری علم آنجا چراست
خلوتیِ پردهٔ اسرار شو
ما همه خفتیم تو بیدار شو
ز آفتِ این خانهٔ آفتپذیر
دست برآور همه را دست گیر
✍#نظامی_گنجوی