دانه می دهم گنجشک های صبحگاهی را
پشت پنجره ام
از خرده شعرهایی که شب
از دست های تو
می ریزد بر بی خوابی ها
و بالش لبریز از امیدم ...
#سیدعلی_صالحی
#کانال_شعر_علوی
https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
#قرارگاه_بسوی_ظهور
من خودم هستم
هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است
تنها شبی هفتساله خوابیدم و
بامدادان هزارساله برخاستم
#سیدعلی_صالحی
#کانال_شعر_علوی
https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
#قرارگاه_بسوی_ظهور
حالا كه چمدانم را
اينهمه بىكليد بستهام
تازه مىپرسى كجا، چرا، از چه سبب...!؟
يعنى تو داستان دلبستگىهاى مرا
به همين چيزهاى معمولى ندانستهاى، نمىدانى؟
لااقل يک بفرماى ساده، يک سكوت!
#سيدعلى_صالحى
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
چقدر کوچه های خلوت بامدادی را
خیس گریه رفتم و در غم غروب باز آمدم.
من میدانستم
تو از میان روشنترین رؤیاهای روزگار
تنها ترانههای سادهٔ مرا برگزیدهای
چرا که من هنوز هم
خسته ترین برادر همین سادگانِ زمینم ،
ری را!
هر بار که نام تو بر دفتر گریههای من جاری شد
مردمانی را دیدم که آهسته می آمدند
همانجا در سایه سار گریه و بابونه
عطر ترا از باغ پروانه به خواب کودکان خود می خواندند.
مردمان می فهمند
مردمان ساکت و مردمان صبور می فهمند ...
#سیدعلی_صالحی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
نامهام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بیحرفی از ابهام و آینه...
از نو برایت مینویسم
حال همهء ما خوب است
اما تو باور نکن!
#سيدعلی_صالحی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
مردگان، ترانههای ناتمام جهانند،
و ما زادهشديم تا ترا و ستارگان را
در يک پيالهی مالامال زمزمه کنيم.
ما که خود سرآغاز آن بینهايت مقدوريم.
زندگان، ترانههای ناسرودهی جهانند،
و ما زاده شديم تا مردگان گمنام را
در چشمهای زرنيخ و زنجفيل گريه کنيم.
#سیدعلی_صالحی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi