#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#شعر_پایداری
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
بشر از لطف خداوند مکدر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشک، لالایی بی واژهی مادرها بود
گورِ بی فاتحه، گهوارهی دخترها بود
ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد
(عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)
آنکه بر شانهی خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه، بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شرف هر دوجهان... فاطمه تشریف آورد
سیده، محترمه، ممتحنه، حنانه
حانیه، عالمه، اُم النجبا، ریحانه
عطر او آمد و عالَم نفسی تازه گرفت
و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت
شهر با آمدنش عاطفه را باور کرد
زن به شکرانهی او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیرکثیرش به دوعالَم برسد
تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد...
مادرانه به طرفداری احمد برخاست
تا ابوجهل سرِ عقل بیاید، برخاست
جلوهای کرد و دلیل «زَهَقَ الباطل» شد
و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پُر از واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
* *
بنویسید که معصومهی عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوت زهراست
دختری که لقبِ اُم ابیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر «وَاعتَصِموا» میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورهی دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوهی او سورهی انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز درِ خانهی زهرا همه درها بستهست
زهد با دیدن او حسِ تفاخر دارد
قرة العین نبی، وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دوعالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود؛ ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب یتیمان میپخت
بارها خادمهاش گفت به لطفت شادم
(من از آنروز که در بند توأم آزادم)
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آیینهی پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
آفتاب از افق خانهیشان سر میزد
هرزمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود؛ چه خیر العملی!
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی؟!
وقت آن شد بنویسید که حجت: زهراست
سند محکم اثبات ولایت: زهراست
اولین شیعهی بیتاب علی زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر میگشت
بازهم فاطمه دور سر حیدر میگشت
نسل زهرا و علی، سلسلهی طوبی شد
میوهی این شجره، نایبةُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چادر فاطمه را برسر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبهی دم به دمش وارث تیغ دودم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتنه فاتحهی کاخ ستم را خوانده
* *
تا ابد در دل ما هست غم عاشورا
این خبر را برسانید به تکفیریها
یاعلی از لب سردار نیفتاده هنوز
علم از دست علمدار نیفتاده هنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسرفاطمه کافیست که فرمان بدهد
همه از خاتمهی معرکه آگاه شوند
فاتحان باخبر از (( نصر من الله)) شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود
لعن تاریخ به موذی گریِ آل سعود
سپر خویش کنم غیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
سربلندیم اگر، تکیه به دنیا نکنیم
آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایهی چادر او از سرمان کم نشده
بنویسید امید دل زهرا مهدیست
چارهی کار همه مردم دنیا مهدیست
✍ #مجید_تال
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
#انتقام
#شعر_پایداری
#جمهوری_اسلامی_ایران
مگر نیروی ایمان را ندیدید؟
مگر بازوی طوفان را ندیدید؟
صبوریم و به فکر انتقامیم
هنوز آن روی ایران را ندیدید
✍ #عاطفه_جوشقانیان
↳
مگر نیروی ایمان را ندیدید؟
مگر بازوی طوفان را ندیدید؟
صبوریم و به فکر انتقامیم
هنوز آن روی ایران را ندیدید
✍ #عاطفه_جوشقانیان
#انتقام
#شعر_پایداری
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
#شعر_پایداری
#غزه #فلسطین
اذان بگو! سَنُصَلّی؛ رجز بخوان! سَنُقاوِم
به عشق صبح ظهوری همیشگی و مداوم
نوشتهاند رسائل، هزار عالم و فاضل
مدرّسانِ فضائل، معلّمان مکارم_
که ظلم بر لب گور است، مقدّمات ظهور است
نمان که وقت عبور است، بُروز کرده علائم
غمین مباش #فلسطین! که رازِ آیهی والتّین،
برآمد از دل یاسین، به مدّ واجب و لازم
ولَو نَشا لَطَمَسْنا، ولَو نَشا لَمَسَخْنا
فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا، بگو به کافر و ظالم*
حماسه است و حماسش، خروش دشنه و داسش
یهود ماند و هراسش، در این شب متلاطم
اگر زمانه منافق، نبود اگر که موافق
تو در نگاه خلائق، غیور باش و مقاوم
غمین رنجِ تو ماییم، نگو نپرس کجاییم!
قسم به قدس میآییم، به نام نامی قاسم!
#محسن_ناصحی
*اشاره به آیه ۶٧ سوره یس
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
#فلسطین #غزه
#شعر_پایداری
#مقاومت_اسلامی
با همهی زخمها هنوز شکیباست
غزه پر از روزهای روشن فرداست
روح بگیرید ای جماعت خفته!
غزه پر از زندگیست؛ غزه مسیحاست
حیدریان! جنگ خیبر است و شکوهش
مرحبیان آمدند و عرصهی هیجاست
لشکر موسی، میان نیل حوادث
لشکر فرعونیان، برابر دریاست
هیبت فرعونیان به نیل فرو ریخت
غزه، امیدش خدای قصهی موساست
این که شکسته، ستون خانهی او نیست
این که شکسته، غرور و مکر یهوداست!
غزه برای یهود، آخر کار است
امت اسلام! غزه اول دنیاست
آینهی عزت است غزهی مظلوم
غزهی محروم با سکوت تو تنهاست
آینهای که هزار بار شکستهاست
باز هنور آینه است، محض تماشاست
غزّهی بی اتحادِ امتِ اسلام
مثل عصای بدون حضرت موساست!
باور او شد عصای معجزه «جنگ» است
همرهی ما برای او «ید بیضا»ست
زندهی جاوید کیست؟ غزهی بیدار
آنچه که کابوس هست، زندگی ماست...
غزهی بر عهد ایستاده، بهشت است
غزهی در خون نشسته، محشر کبراست
ریشهی او محکم است در دل تاریخ
در تن او روح سبز مسجدالأقصیست
سورهی «إِسرا» بخوان به گوش زمانه
در پی تفسیر باطلی که «زهوقا»ست
بمبْ زمین خورد و طفل، بال درآورد
این چه عروج است و این چه لیلةالإسراست؟
خون شهید است آفتاب حقیقت
«فَاسْتَمِعُوا لَه»، ببین! تلاوت یحیاست
خطبهی غرّای آه و، کودک غزه
نالهی مظلوم از ثَری به ثریاست
غزه به جسم زمانه، روح دوبارهست
با نفس خسته در تکاپوی اِحیاست
غزه شده کارزار عزت و غیرت
پرچم مردانگیِ کیست که بالاست؟
آی برادر که لعن، ذکر لب توست!
دشمنت امروز کیست؟ وقت تبرّاست!
خون فلسطین به پای اهل سکوتاست
آی جهان! تا به کی، زمانِ تماشاست؟
گفت از این تار عنکبوت نترسید
وهم چرا در سر است و ترس به دلهاست؟
غیرت دنیا چرا به جوش نیامد؟
آی سرانِ عرب! چه جای مداراست؟
آل سکوتند، همصدای یهودند
خوب ببین! خیمهی معاویه برپاست
قاتل غزه یهود نیست، سکوت است
باعث این قتل صبر، جرأت حاشاست
وسوسههای زمانه کور و کرم کرد
چشم و دلم محو واتساپ و اینستاست!
نوری از آن دوردست حادثه پیداست
صبح قریبی که بعد از این شب یلداست
پشت سر مقتدای خویش بخوانیم
نافلهی صبح را که وقت «فَتَحنا»ست
از اُفق کربلا و مسجدالأقصی
چشم بهراهش هزار چشم تمناست
حنجر سرخ شهادت است به فریاد
فکر اذان روی بام مسجدالأقصی است
داغ عطش مانده بر دل همهی دشت
وسعت این خاک، غرق حسرت دریاست
هر طرفی لالهای قنوت گرفتهست
از چه هنوز این همه نماز، فُراداست؟
ماه من از لحظهی تلاوت باران،
میرسد از پشت ابر و وقت تماشاست
میرسد و صفکشیده لشکری از نور
چشم امیدم به صبح روشن فرداست
✍ #جمعی_از_شاعران
(گروه إِحیای امر)
(نوزدهم فروردینماه ١۴٠۴)
#شعر_پایداری
#مرگ_بر_اسرائیل
#جمهوری_اسلامی_ایران
روی دفتر با اجازه از تفنگ
می نویسم قصه ای با شعر جنگ
روزگاری را روایت می کنم
ظلم ظالم را حکایت می کنم
می نویسم جنگ را تحمیل کرد
می نویسم حمله اسرائیل کرد
کشورم را که پراز پهباد شد
شهر شهرش آتش و بیداد شد
کشورما که مدارا کرده بود؟
راه بحث و گفت وگو وا کرده بود؟
دشنه زد صهیون به ما بیداد کرد
با سلاح گرم استبداد کرد
رهبرم فرمود بی چاره شوید
چون غلط کردید آواره شوید
آسمان در لحظه پر سجیل شد
در جهنم خاک اسرائیل شد
موشک فتاح بر حیفا رسید
چون شبح پیدا و ناپیدا رسید
باچراغ اشک ریسه می زنیم
بر وجود نحس تیشه می زنیم
ما مرید آل پیغمبر شویم
بار دیگرفاتح خیبر شویم
خانه های عنکبوتی تان خراب
قلبهاتان پر ز ترس و اضطراب
چون که بگرفتید جانانی زما
پاسدارانی شهیدانی زما
الفرار! ای قوم صهیون! الفرار!
جای امنی نیست اکنون؛ الفرار!
نوحه ی "آهنگران"آید بگوش
صوت یا صاحب زمان آید بگوش
آرشیم و با کمان آماده ایم
"بانوای کاروان آماده ایم"
ما نمی ترسیم چون از آهنیم
هرکدام از ما حریف صد تنیم
تا بیندازد عصایش را ولی
کار موسایی کند" سید علی"
سحر آل فتنه باطل می کنیم
در کنار قدس منزل می کنیم
ما دوباره دل به دریا می زنیم
موشک از تهران به حیفا می زنیم
با ظهور عشق محشر می کنیم
بار دیگر فتح خیبر می کنیم
#مهدی_حسین_آبادی