پر کرده یادت، وسعت آدینه ها را
مست تجلی کردهای، آیینه ها را
تا نرگسانه, عطر دیدار تو گل کرد
از باورش بیتاب کردی، سینه ها را
باران من, با دستهای مهربانت
شستی تو از روی جهانم کینه ها را
در راه تو ما ادعای عشق داریم
بنگر تو در این چشم، ردّ پینهها را
ما کوله باری از تعلق خسته داریم
تیمار کن این زخمِ از دیرینهها را
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ما وارثان ابرهای بیقراریم
تقدیر ما این است بی تو، خون بباریم
از بس که باریدیم چشم جاده خیس است
با ابر و باران تا رسیدن همقطاریم
همراه تو در انتقام از زخم کوچه
چشم انتظار رقص سرخ ذوالفقاریم
ما در قنوتی سبز از جنس توسل
تقویم ها را تا ظهورت میشماریم
عمریست با نسل شقایق های عاشق
آدینهها ما وعدهی دیدار داریم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
☆☆ما چشم به راه پسر فاطمه هستیم☆☆
ما از تبار اشک و از قوم انتظاریم
از نسل نخل هایی، پیوسته سربداریم
موجیم و باد ما را اینگونه میشناسد
در اشتیاق ساحل، هرلحظه بیقراریم
در ما اگر زمستان یک عمر رخنه کرده
دل بستهی شکوه و سرسبزی بهاریم
باریده چشمهامان پای قرار جمعه
با ابرهای بیدل انگار وعده داریم
ما را به خاطر آور تاریخ خاک خورده
نسلی بجای مانده از عشق یادگاریم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
امروز با گریه گره خورده است اشعارم
امروز هم از داغ هجرانت عزادارم
اتراق کرده ابر باران زای در چشمم
آب و هوای شرجیم، پیوسته میبارم
ای کاش میشد در چنین اوضاع بغرنجی
سر بر سریر حضرت عشق تو بگذارم
این حجم دلتنگی میان دل نمی گنجد
بگذار از اسرار این دل پرده بردارم
حال جهانم بی تو انگاری زمستان است
تب کردهام حال و هوای درهمی دارم
از راههای رفتهات ای کاش برگردی
دارم مسیر جمعه را امیّد میکارم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
در بساط انتظارم جز نفیر آه نیست
در مسیر اشتیاقم جلوهای از ماه نیست
سالها بغض من از چشم غزلهایم چکید
هیچ دردی چون جدایی، اینقدر جانکاه نیست
در میان نخلهای مدعی در عاشقی
محرم رازی شبیه سینهی یک چاه نیست
ازجهان خالی از یاد تو تا وقت حضور
جز توسلهای باران زای چشمم راه نیست
من یقین دارم که نزدیک است وقت عاشقی
لحظهای شیرین تر از آن جمعهی دلخواه نیست
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
الهی به حق باب الحوائج حضرت علی اصغر(ع) عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان ان شاالله
727.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یوسفی میآید و یعقوب بینا میشود
دردِ دلتنگی، به دیدارش مداوا میشود
میرسد دنیا به دَرکِ اعتبار حضرتش
در یقینستان، شعور ما، شکوفا میشود
گندم دلدادگی، در در دشتها، ری میکند
هر عجوز مدعی، با او زلیخا می شود
میشود ایران ما کنعان و روزی یوسفش
در حوالیِ دلِ مردم، هویدا میشود
کور بادا چشم های شب پرستان، باز هم
از میان چاه شب، خورشید، پیدا میشود(انشاالله)
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ای الفبای غمت، با اشک ما معنا شده
در تمنای وصالت، قطرهها دریا شده
چون گلابی میچکد از غنچههای انتظار
دردِ دل، از چشم یعقوبی که نابینا شده
رونق بازار مصریها، کلاف آورده است
پیرزن تنها به ذوق، یوسف پیدا شده
کاش میشد چون گِلی، هم عطر نرگس میشدیم
از کمال همنشینی، زشت ما زیبا شده
دست خط گریهی ما انتهای این غزل
دیدن یاریست، با اذن خدا امضا شده
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسمان حوصله، آدینه ها ابری تر است
بی تو چشم انتظارم خیس، قلبم مضطر است
بی تو انگاری دلم در ساحل غم گم شده
کشتی ایمان من بی بادبان و لنگر است
قصهی دلدادگی های من از فرهاد نیست
در مسیر کعبهی یاد تو این دل هاجر است
غنچهی دلتنگیم از زمزم یادت تر است
اشک از یمن حضور تو گلاب قمصر است
ای غروب جمعه ها آبستن دلتنگیت
چشم دل آدینه با شوق تو مولا بر در است
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما را ببخش آقا جز ادعا نداریم😭😭
ماییم و یک نیستان، آوای بیقراری
ماییم و اشکهایی، بر روی گونه جاری
در عین ناشناسی ما را تو میشناسی
با شعرهای خیس از دوری و بردباری
جز خط خطی چه بوده سهم ارادت ما
یک عمر ادعا و اظهار شرمساری
تکرار واژههایی در قالب کلیشه
آدینه، راه، نرگس اما همه شعاری
چشم انتظاری ما تنها میان شعر است
ماییم و عشق هایی پیوسته استعاری
شرمندهی مرامت، ما را ببخش آقا
از عشق مانده اسمی، تنها به یادگاری
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
#بداهه
ما جاهلیم شما بزرگی کن و برگرد به حق عمه جانتان زینب🙏😭
چگونه میشود تو را ندید و جستحو نکرد
تو را به شیوهیِ دلِ شکسته، آرزو نکرد
درون کوچه باغ ها، به شوق عطر روی تو
شمیم نرگسانه را ز عمق سینه بو نکرد
به نیت ظهور تو نماز حاجتی نخواند
به اشک عاشقانهای ز جان و دل وضو نکرد
به شیوهی گذشتگان لباس تنگ غصه را
به تار و پود دلخوشی، یکی یکی رفو نکرد
چگونه از نبودنت به رسم عاشقان نگفت
نشانی بهار را ز لاله پرس و جو نکرد
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
در طواف حرم چشم تو، سرگردان است
غزل جمعه که خیس از قلم باران است
دل به لطف تو به این مرتبه از عشق رسید
گرچه در وادی احسان، دل من حیران است
فیض روح القدس و همت هر روزه کجاست؟
از اینجا که منم تا تو، هوا طوفان است
در خیالات خودم دست مرا میگیرد
دستهایی که به زخم دل من درمان است
در زندان نفسگیر مرا باز کنید
دیده ام چشم به راه قدم جانان است
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
الهی به دل شکستهی بی بی جانمان زینب(س) عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان
اینجا زمین، وادی حیرت، کوی ویرانیست
چشم زمان از انتظاری سخت، بارانیست
حتی لباس سبزِ تابستان دگرگون است
بر پیکر دنیا، قبای زردِ آبانیست
تب کرده دریا حال و روز در همی دارد
فریادها در سینهی هر موج زندانیست
لیلای ما شهری شده، سردرگریبانست
مجنون به دنبال هزاران فکر شیطانیست
تلخ است کام میوهها، انگورها مستند
آفت میان باغ ها رو به فراوانیست
اما یقین دارد دلم یکروز میآید
مردی که راه و رسم او عین مسلمانیست
قلب زمین در جای خود آرام میگیرد
شب از حضور ماه روی او چراغانیست
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
الهی به حق امام حسن(علیهالسلام) عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان