eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 مشکلات من فقط کنج حرم حل می‌شود 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
🍃🏴 در بزرگداشت مقام شهدای مقاومت، به ویژه 🍃🏴 پس از دلواپسی هایِ پیاپی در شبی دشوار خبر پیچید و غم یکباره شد بر قلبمان آوار خبر پیچید محکم بر گلو و بغض پیدا شد خبر سنگین و اشکِ چشمِمان هر لحظه دریا شد شب و دلشوره ها افتاد بر هر صفحهٔ تقویم شد انگاری دوباره تازه...داغ ِ سیّد-ابراهیم رسید از ؛ داغی که عشق ِ جاودانی شد خبر پیچید که؛ هم آسمانی شد میانِ خاکهایِ شعله ور، سر تا به پایش سوخت تنش در زیرِ تلّ آتش افتاد و عبایش سوخت چنان آمیخت با جانش جهاد و استقامت را گرفت از دستِ جدّش عاقبت رزقِ شهادت را دلِ بیروت آشوب است و ویرانتر شد از این غم تمام کوچه ها بیتاب؛ از این زخمِ بی مرهم عزیز از دست داده! آه...از این ماتم ِ ممتد عزادار است و از لبنان صدایِ ضجه می آید زمین خورد و نتیجه داد آخر کینه توزی ها منافق ها گِرا دادند؛ لعنت بر نفوذی ها فلسطین بیقرارش بود و غزه هست مجنونش چه بی رحمانه بر آوارها پاشیده شد خونش به دستِ آنکه در ذاتش نشان از آدمیّت نیست سگِ هاری که نامشروع و نامش هست صهیونیست همانکه میشود پیچیده طومارش به إذن الله می افتد صد گره هر لحظه در کارش به إذن الله ببین در آتش از امروز؛ صهیونیست را مضطر قیام ِ جبههٔ حق میشود آغاز؛ محکمتر تمام همّ و غمّش انتقامِ سخت و پیکار است پدر از دست داده! خشم ِ حزب الله بسیار است بخوان "هیهات من الذلّه" را در گوشِ بعضی ها بیا بارِ امانت را بگیر از دوشِ بعضی ها بگیر این گنجِ ارزشمند را از دستِ ناآگاه محوّل کن به دستِ انقلابی هایِ حزب الله همانکه هست مثل حاج قاسم در دلِ میدان- -مجهّز به سلاحِ علم و ایمان؛ تا بُنِ دندان چرا در غرب می بینند اعتبار و ارزش را؟! نمی فهمند نامردان، هزینه هایِ سازش را؟! همانها که فدا کردند با ذلّت؛ شجاعت را خسارت ها زدند و بیشتر کردند زحمت را اگرچه نقشهٔ دشمن سراسر نحس و تاریک است بدونِ ذره ای تردید؛ فتح قدس نزدیک است قیامی سخت در راه است با یک لشکرِ خونخواه پس از این بیشتر دارد ادامه همان راهی که پایانش نشان از کربلا دارد نشان از روضه هایِ قتلگاه و بوریا دارد * تنی لب-تشنه جان داد و سری میرفت بر نیزه تمام خاک، غرقِ خون! تمام ِ دور و بر نیزه... فدایِ آن عبایی که اسیرِ دستِ غارت بود رسید آتش به جانِ خیمه و وقتِ اسارت بود اسارت با جسارت عمهٔ سادات را رنجانْد تنِ دروازهٔ ساعات را تنهایی اش لرزانْد زبانم لال! ناموس علی(ع) و کوچه و بازار... امان از شام و شادیِ یهودی هایِ بد کردار!
الله علیها_مصائب دادم به حسین(علیه السلام) ماهِ دلبندم را پر کردم از اشکِ شوق لبخندم را آن لحظه که میخرید از من زهرا(سلام الله علیها) در کرب و بلا چهار فرزندم را! ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ‌ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ‌ܭَܥ‌‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
ای خلایق؛ مادرِ خلقت به دنیا آمده دخترِ پیغمبرِ(صلی الله علیه وآله وسلم) رحمت به دنیا آمده آمده ناموسِ مولانا أمیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در حقیقت همسرِ غیرت به دنیا آمده هست تلفیق نبوّت با ولایت محوری مصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم)-صورت،علی(علیه‌السلام)-سیرت به دنیا آمده آیه آیه سوره کوثر به ما اهدا شده خیرِ مطلق! معنیِ کثرت به دنیا آمده در دلش شوق ِ اذن و اُنس دارد با نماز عاشق ِ تکبیر و "قد قامت" به دنیا آمده خواست لبریزِ رضایت از خدا باشد مدام بیشتر اصلا به این علّت به دنیا آمده با خودش آیاتی از خورشید را آورده است چونکه در عصری پُر از ظلمت به دنیا آمده نورِ زهرا(سلام الله علیها) قبلِ خلقت؛ خلق شد در ساقِ عرش اینچنین حوریه؛ با قدمت به دنیا آمده خواسته دیدارِ حیدر را! وگرنه فاطمه(سلام الله علیها)- ترکِ دنیا کرده؛ بی رغبت به دنیا آمده کوثرانه آمد و شد حوض کوثر جزر و مد بانیِ برپاییِ جنّت به دنیا آمده! الله علیها
🍃🌺 تجدیدِ عهد با شهدای محور مقاومت خصوصا 🍃🌺 ذکرِ لبِ پیر و جوان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" * زیباترین شعرِ جهان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" بی واهمه! در زیرِ سیلابِ بلایا در اوجِ سرمایِ خزان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" حتی اگر دشمن شبی از ما بگیرد آرامش و نان و امان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ما عاشقی را در عمل اثبات کردیم با قلبمان!...نه با زبان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" با خطّ خون مردانه حک کرد بر ساتنِ سربندمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ایثارِ و رزمندگان هست در خاطرِ ما جاودان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" همراه با ؛ رو به قدس گفتیم بعدِ وضو با هر اذان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ای غزه! مثل کوه باش و کم نیاور محکم بمان! محکم بمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ای ، لبنان، ای ای ! ای قهرمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" دیدیم گرچه بیهوا بر خاکِ بیروت هر لحظه داغِ بیکران؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ما مردِ میدانیم! بگذارید تقدیر از ما بگیرد امتحان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" بستیم پیمان تا ابد با کوریِ چشم ِ دشمنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" همراه با خیل شهیدان، با تا رجعتِ صاحبزمان(عج)؛ "إنّا عَلَی العَهْد" این استقامت، این بصیرت، این شجاعت از کربلا دارد نشان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" هفتاد و دو مجنون-صفت گفتند هستیم غرقِ به خون! تا پایِ جان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" با سیدالأحرار بیعت کرده و شد در چشم هایشان عیان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" مَشک و علَم، با خیمهٔ آتش گرفته گفتند رو به آسمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" یک کاروان با دستِ بسته گفت در دل گریه-کنان، سینه-زنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" زینب(س) گمانم گفت بینِ خطبه در شام خیره به چوبِ خیزران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"! * قطعاً ما بر عهدمان هستیم. اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم شهدا_را_یاد_کنیم_به_ذکر_صلوات فان_حزب_الله_هم_الغالبون اللهم_عجل_لولیک_الفرج با_ولایت_تا_شهادت اللهم_ارزقناشهادت
🍃🌺 تجدیدِ عهد با شهدای محور مقاومت خصوصا 🍃🌺 ذکرِ لبِ پیر و جوان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" * زیباترین شعرِ جهان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" بی واهمه! در زیرِ سیلابِ بلایا در اوجِ سرمایِ خزان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" حتی اگر دشمن شبی از ما بگیرد آرامش و نان و امان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ما عاشقی را در عمل اثبات کردیم با قلبمان!...نه با زبان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" با خطّ خون مردانه حک کرد بر ساتنِ سربندمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ایثارِ و رزمندگان هست در خاطرِ ما جاودان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" همراه با ؛ رو به قدس گفتیم بعدِ وضو با هر اذان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ای غزه! مثل کوه باش و کم نیاور محکم بمان! محکم بمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ای ، لبنان، ای ای ! ای قهرمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" دیدیم گرچه بیهوا بر خاکِ بیروت هر لحظه داغِ بیکران؛ "إنّا عَلَی العَهْد" ما مردِ میدانیم! بگذارید تقدیر از ما بگیرد امتحان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" بستیم پیمان تا ابد با کوریِ چشم ِ دشمنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" همراه با خیل شهیدان، با تا رجعتِ صاحبزمان(عج)؛ "إنّا عَلَی العَهْد" این استقامت، این بصیرت، این شجاعت از کربلا دارد نشان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" هفتاد و دو مجنون-صفت گفتند هستیم غرقِ به خون! تا پایِ جان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" با سیدالأحرار بیعت کرده و شد در چشم هایشان عیان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" مَشک و علَم، با خیمهٔ آتش گرفته گفتند رو به آسمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" یک کاروان با دستِ بسته گفت در دل گریه-کنان، سینه-زنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" زینب(س) گمانم گفت بینِ خطبه در شام خیره به چوبِ خیزران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"! * قطعاً ما بر عهدمان هستیم. اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم شهدا_را_یاد_کنیم_به_ذکر_صلوات فان_حزب_الله_هم_الغالبون اللهم_عجل_لولیک_الفرج با_ولایت_تا_شهادت اللهم_ارزقناشهادت
ای زخمیِ ظلم و جنایت؛ آه غزه ای دردمندِ پُر جراحت؛ آه غزه ای مانده در چنگالِ طوفانِ بلایا آیینه دارِ استقامت آه غزه در سینه ات مخفی ست بغضی چند ساله بغضی پُر از درد و بصیرت آه غزه داغِ پدر، داغِ برادر، داغِ مادر وای از غم ِ فرزندهایت آه غزه ای کوچه ات ویرانه! خانه هایت آوار سر تا به پا اندوه و غربت آه غزه تقدیرِ تو از کربلا نشأت گرفته ای آرزومندِ شهادت آه غزه یک چشم ِ تو اشک است و چشم ِ دیگرت خون ای بیقرارِ بی شکایت آه غزه در اوج غم گفتی: "توکّلتُ عَلیَ الله" زیباست خیلی این عبادت آه غزه شد مسجدت یک تلّ خاک اما نمازَت- برپاست با صبر و صلابت آه غزه لعنت به صهیون! مرگ بر این شرّ بی رحم لعنت به بانیِ جنایت آه غزه جنگنده؛ نانِ سفره ات را کرده آجر جانِ دلم! جانم فدایت آه غزه جانم فدایِ کودکانِ بی گناهت آن کودکانِ با محبّت آه غزه... حالِ تو دارد میرود لحظه به لحظه در خاک و خون؛ رو به وخامت آه غزه طاقت بیاور! شک نکن "إن تَنصُرُ الله..."* پیروز هستی در نهایت آه غزه! يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ/ سوره مبارکه محمد(ص) آیه۷ اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر [دين] خدا را يارى كنيد ،[او نيز] شما را يارى میكند و گام هايتان را استوار
لرزیدنِ دست و پایشان محسوس است بیداری و خوابِ نحسِشان کابوس است نابودی و ویران شدنِ اسرائیل در وضعیتِ شمارشِ معکوس است!
🍃🏴 در عزای شب سوم ماه محرم الحرام 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- ای دستهایت مهربان؛ خانم-رقیه(س) زیباترین نام ِ جهان؛ خانم-رقیه(س) ای سرپناه دردهایِ بی مداوا درمانگرِ هر خسته-جان؛ خانم-رقیه(س) غمهای تو دارد نشانی از حماسه ای دخترِ زهرا(س)نشان؛ خانم-رقیه(س) با گریه هایت سخت رسوا شد منافق شد فتنهٔ ظالم عیان؛ خانم-رقیه(س) پایِ شجاعتهای تو رفت آبرویِ - جام ِ شراب و خیزران؛ خانم-رقیه(س) روشنگری کردی شبانه در خرابه آزادگی دادی نشان؛ خانم-رقیه(س) پایِ همان تشتی که شد اوجِ مصیبت شمشیرِ رزمَت شد زبان؛ خانم-رقیه(س) گفتی و با هر واژه دشمن خوارتر شد لبریزِ حیرت شد زمان؛ خانم-رقیه(س) مظلومیت را با جنم تلفیق کردی شد اشک و آهَت جاودان؛ خانم-رقیه(س) جانم فدای تو که تاول هایِ پایَت خیلی گرفت از تو امان؛ خانم-رقیه(س) از ردّ سرخِ ریسمان بر دستهایت- افتاده گریه روضه خوان؛ خانم-رقیه(س) ایکاش میشد جا نِمی ماندی عزیزم... در اربعین از کاروان؛ خانم-رقیه(س)!
رفت بی صبرانه و ناگاه، کنج قتلگاه شد رصد با چشم ِ صد گمراه، کنج قتلگاه تا که فهمیدند نور چشم های مجتبی ست(علیه السلام) تا شدند از کُنیه اش آگاه کنج قتلگاه- -زیر لب گفتند این لقمه خوراکِ حرمله ست(لع) آمده یک طُعمۂ دلخواه کنج قتلگاه بد عطش دارد! گمانم رفت سیرابش کند با سه شعبه! تا رسید از راه کنج قتلگاه کرد اصابت نیزه ها بر نوجوانیِ تنش می کشید از عمقِ جانش آه، کنج قتلگاه ضربۂ شمشیر را محض ِ عمو، با جان خرید دستش از آرنج شد کوتاه کنج قتلگاه جایِ بابایش حسن(علیه السلام) محکم در آغوشش گرفت گریه کرد و گفت «وا أمّاه» کنج قتلگاه تیرها از راهِ کتفش قصدِ قلبش داشتند دست و پا میزد عجب جانکاه کنج قتلگاه بوسه زد یکریز غرقِ خون عمو بر صورتش شد نفس هایش کم و کوتاه کنج قتلگاه در مدارِ کینۂ جنگ جمل بر خاک ریخت... خونِ ثارالله(علیه السلام) و عبدالله(علیه السلام) کنج قتلگاه!
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(علیه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله علیها) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(علیه‌السلام) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(علیه‌السلام) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد رفت تا جایی که زینب(سلامالله علیها) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! 🔸شاعر:
عبا را بر سرش انداخت و کم‌کم قدم برداشت زمین زیر قدم‌هایِ غریبش رنگ غم برداشت گمانم با همان حالِ پریشان در میان راه به سختی خم شد و یک تکّه نان؛ با قدّ ِ خم برداشت علی موسی‌الرضا-جانم زمانِ احتضارش بود عزایش دلخوشی را از همه دور و برم برداشت تنش در آتشِ تب سوخت و لعنت به زهری که به جانش رخنه کرد و فکرِ نیرنگ و ستم برداشت الهی بشکند دستِ همان نامردِ پستی که برای میزبانی جای شربت؛ جامِ سَم برداشت به زحمت؛ دست-بر دیوار، مظلومانه وارد شد تمام حجره را عطرِ خوشِ لطف و کرَم برداشت أباصلت آمد و بالا سرش با گریه زانو زد عرق را از سر و رویِ امام‌ محترم برداشت نگاهش بود سمت کربلا و با لبِ تشنه لبانش ذکرِ "یا جداه" در هر بازدم برداشت چکید اشکش به یادِ آن غریبی که به رویِ خاک دلش هر ثانیه دلشورهٔ اهلِ حرم برداشت!