eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸تقدیم به اسلم بن عون؛ غلام ترک سیدالشهدا🌸 فدای گوشه ی چشمت که دلبری بلدی غلام هستی و آیین سروری بلدی حسن حسین علی اکبر این سه تن هستند گواه صدق کلامم که نوکری بلدی بجای هرکه تراشیده سر بدون دلیل به حکم زلف پریشان قلندری بلدی به شوق ذوق سلیم تو اسلم آمده ایم مسلّم است رجزهای حیدری بلدی رجز بخوان که امیری حسین نعم الامیر نشان بده به عربها سخنوری بلدی به رزم خویش دل آور به دست از ارباب دلیر عشق بفهمان دلاوری بلدی بجان معاوضه کردی نگاه فاطمه را عجب معامله ی سود آوری بلدی مس وجود رساندی به کربلای حسین طلای ناب شدی کیمیاگری بلدی اولوب حسین فداسی تمام حیثیتون سخن به لحن تو گفتم که آذری بلدی کرامتی کن و این رو سیاه را دریاب به آفتاب قسم ذره پروری بلدی
11شهريور؛ روز صنعت چاپ در تقويم کشورمان، يازدهم شهريور را «روز صنعت چاپ» نام نهاده اند. اين صنعت بيش از دو سده قدمت دارد. اين روز، يادآور تلاش مستمر و زحمت مداوم بزرگمردان فرهنگ ايران زمين است.
شعر حضرت رقیه(س) منکه ازهجر پدر غمیده ام ازفراقش روز وشب نالیده ام بادودست بسته و قلبی حزین بزم شام وطشت زر را دیده ام من چهل منزل میان کاروان از عدو زخم زبان بشنیده ام من ز زهرا مادرم دارم نشان شاهدم باشد تن کاهیده ام از زمین کربلا تا شام غم جز مصائب از عدو نادیده ام لب نهادم برلب خشک پدر لعل پر خونش زغم بوسیده ام وقت ره رفتن بگیرد دست من عمه ی مظلومه ی رنجیده ام عالمی از ناله ام بیدار شد گرچه در ویرانسرا خوابیده ام من برای مردم صاحب نظر الگوی مهر و وفا گردیده ام از شمیم گلشن روی پدر خوشه های معرفت را چیده ام علی قاسمی(شمیم)
هدایت شده از شعرهای من
🌾🌾🌾 محرم من و حرم ... تفسیر من از این ماه خون ... میگویم کاش من و حرم بود هر لحظه ... لحظه های ناب ... قدم زدن در بین الحرمین ... قدمم در حرم و دل در آسمان ... آسمان ابری و بارانی ... میبارد باران ... هرفصل ،هر فصل ... نه تابستانی دارد این دل بارانی نه فصل دیگری جزء بهار ... بهار دلها تویی حسین ... تو نباشی دل میشود همچون کویر خشک و بیابانی ... خشک از عاطفه و مهربانی ... خشک از نبود انسانیت .... حسینم محرمت آمد و دل شده بارانی و باران تر ... کاش کل روزهایم میشد پر از بویی حرمت... محرم یعنی بودن در حرم ... روح پرواز کنه در حرمت همچون گنجشک بهاری ... تپش قلبم یا حسین ع ... میکوبه بر سینه م ... تجسم بودن در کنار گودی قتلگاه ... امان از دل زینب س ... قلبم میشود گنجشک ... آرام و قرار ندارم ... السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع ... جان و زندگی دادی به دین اسلام ... قلبم میکوبه بر سینه م ... شدتش بیشتر بیشتر میشود ... راهی دل میشوم ... میشود این دل باز شود ای خداااا.... مهر تایید برداری و بزنی براین قلب شرمنده ... گریه کن ارباب حسین ع ... دوستدارم قفس سینه م بسته بشه تا خود محشر ... مهر تایید داشته باشم تا خود محشر ... امان نامه بگیرم از دست ارباب حسینم ... وقتی که دل و قلب به زبان آید ... ورد زبانش باشد این دل گریه کن ارباب حسینم ... جان عالم بفدایت یا حسین ع غم عالم یک طرف😔 غم گودی قتلگاه یک طرف ، یا حسین ع 😔 لیلا اسربار
السّلامُ عَلیکِ یا رقیّة بنت الحسین آیا شده یک طشت دنیای تو باشد ؟ طشتی که در آن رأس بابای تو باشد ؟ آیا شده از آنچه در دنیاست ، تنها یک بوسه از بابا تمنّای تو باشد ؟ دنیا اگر مالِ تو باشد هم ، غریبی وقتی که در ویرانه ها جای تو باشد سخت است دنبالِ سرِ بابا دویدن وقتی غُل و زنجیر در پای تو باشد سخت است سیلی خوردن آنجایی که بر نی بابای تو محو تماشای تو باشد سخت است گریان باشی از داغِ یتیمی سرنیزه ی دشمن تسلای تو باشد سخت است بغضت را نگهداری ولیکن صد نینوای ناله در نای تو باشد من دختر شاه شهیدانم ، « جهانی » عشق علی پاداش عقبای تو باشد ندبه های دلتنگی اسماعیل پورجهانی (جهانى)
از سوی نیزه سرو خرامان خوش آمدی ای گل به دامن گلِ ویران خوش آمدی مرهم به زخم خار مغیلان خوش آمدی مهمانِ ریگهای بیابان خوش آمدی آغوش من شده پدرم سایبانِ تو شرمنده ام خرابه شدم میزبان تو خورشید من شبانه به گلشن رسیده ایی با بوی نان و آتش و آهن رسیده ایی این بار جای من ، تو به دامن رسیده ایی ای باغبان به نیتِ چیدن رسیده ایی چون چاره ایی به یک سر بی تن نداشتم صورت به صورت تو پدر من گذاشتم تا دستِ تیره ایی به روی نور می زند بابا برای عمه دلم شور می زند با کعبه نی عدوی تو بدجور می زند تا آنکه دیده ایی بشود کور ، می زند عجِل وفات ، گشته دعایم ببر مرا در شام ، گریه گشته غذایم ببر مرا با عمه آندمی که تو را روبروت کرد ظالم به کینه پنجهٔ خود بین موت کرد وانگَه نگاه نحس خودش بر گلوت کرد لعنت به چکمه اش که تو را زیر و روت کرد آن دم رسید بانگ حزینی به آسمان گودال بود و زینب فریاد اَلامان
روضه از زبان حضرت زینب/س/ در لابه لای روضه ها حرف سر امد حرف تمام زخم های پیکر امد در خاطرم امد که یک تیر سه شعبه شد از کمانی پرت و سوی اصغر امد شمشیر ها و نیزه ها از بغض حیدر با ضربه بر جسم علی اکبر امد در علقمه تا بر زمین عباس افتاد بهر تشکر دختر پیغمبر امد تا که حسین روی زمین از اسب افتاد دیدم که شمر بی حیا با خنجر امد وقت فرار کودکان اندر بیابان اتش به روی معجر یک دختر امد بزم شراب و عطرت پاک پیمبر از این سخن لرزه به عرش داور امد ان خواهری که پیر شد در شام ویران وقتی که در بزم شراب ان خواهر امد با خیزران میزد به لب های حسینم این صحنه ها در پیش چشم خواهر امد اندر خرابه بهر دیدار رقیه امد پدر، چون دیر میشد با سر امد مقداد بس کن حال دل حال غریبیست اتش ز دل با روضه ها بر دفتر امد
بنا نبود بمانی غریب در صحرا و خواهرت بشود بی نصیب در صحرا بنا نبود که تکیه به نیزه ات بزنی مرا برای جهاد عظیم خط بزنی بنا نبود مهیای سوختن باشی میان خیمه پی کهنه پیرهن باشی زمین نیوفت کتاب مقدس زینب فدای بی کسی ات! ای همه کس زینب عصای دست شدن رسم خواهری باشد علی الخصوص که خواهر برادری باشد براه عشق تو این چشم تر که چیزی نیست جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست بیا خودت پسران مرا ببر میدان که پیشمرگ تو باشند این دو در میدان بیا که شاهد حاجت روایی ات باشند بزرگ کردمشان تا فدایی ات باشند تورا بجان من آقا قبول کن بروند بحق چادر زهرا قبول کن بروند چه بهتر است نبینند راه بسته شده در ازدحام ره قتلگاه بسته شده چه بهتر است نبییند زخم خنجر را به سمت خیمه ی زنها هجوم لشگر را چه بهتر است نباشند و خون جگر نشوند شبیه من وسط خیمه شعله ور نشوند چه بهتر است نبینند اوج این غم را بروی مادرشان ضربه های محکم را چه بهتر است نبینند آب خواهم شد اسیر وارد بزم شراب خواهم شد😭
هدایت شده از شعرهای من
🌾🌾🌾 گفتم از کربلا ... دل گفت کل روز عاشوراست ... رگ به رگ شد این قلب ... کشید آه جانسوز ... مه گرفت دیدگان صاحب این قلب ... و شاید هم باران ... و دنبال چتر ... خانه به خانه ... کوچه به کوچه ... تا رسید دوباره به کربلا ... تفسیر کرد این قلب ... کربلا را ... با خودش تکرار کرد ... آرام و با لرزش لب ... کربلا ... ماند ،مات و مبهوت ... جانم حسین ع ... گفت شک ندارم ارباب کل روز بلا بود ... واییی امان از دل زینب س ... شد کل روز بلا ... دل زینب س ... رگها باز شد از این تفسیر ... ریش ریش شد و ته قلب ... شنید صدای خنجر شمر ملعون ... نفرینت میکنم ای قلب ... اگر باشی بغیر اولاد پیامبر ص ... راهی غم میشوم ... روضه ت میشود رضوان من روسیاه ... میگویند و میشنود این دل ... گوش هم خود قلب هست اگر پای عشق ارباب م حسین ع باشد ... ریش ها بسته میشود و میشود خود رگ .. رگ به رگ قلبم میگیرد حیاتی ازاین روضه ی رضوان ... شستشو میشود چه آرام و معطر ... قلب میشود خود قلب با اسم حسینم ... چتر هم خود می آید به سراغ من لیلا ... چترم هست اسم ارباب حسینم ... من راهی دل و حسین ع راهی دل ... من به دنبال ارباب حسینم چه مشتاقانه ... میدانم از بس ارباب هست این آقا ... او به دنبال من روسیاه ... اگر باشد ذکر شب و روزم یا حسین ... خواهم شنید جواب هر لحظه و هر دم ... یا حسین ع ذکر لبم شده یک حاجت ... حاجتم این است با اسم تو ارباب جان بدهم به ملکوت الموت ... شوق پرواز بگیرم من از این ذکر آخر ... اشهدم این باشد یا حسین ع میشود ارباب ؟ میشود ؟؟🌾🌾🌾🌾 لیلا اسربار
🏴 اشعار من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر:
هدایت شده از شعرهای من
✨﷽✨ ✍حاج اسماعیل دولابی(ره) ‌✅هر وقت کسی شما را اذیت کرد و ناراحت شدید به کسی نگویید فقط (استغفار)کنید؛ هم برای خودتان و هم برای کسی که شما را اذیت کرده است بگو: بیچاره کار بدی کرده است. اگر فهم داشت نمی کرد. وقتی استغفار می کنی خداوند دوست دارد. قلبت باز می شود. این قلب یک جوری است که اگر کسی به او خوبی کند، از او تشکر نکند ناراحت می شود. اگر کسی هم اذیتش کرد ناراحت می شود. در این جا باید استغفار کرد تا قلب انسان باز شود. آن وقت می بینی که چقدر بزرگ شده ای. گر دو مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمی تو‌اند شما را بگیرد. چون راهش را بلد هستی ‌‌