eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
42 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌺 یا مهدی(عج)🌺🌼 سحر جمعه دل شیعه خدا منتظر است... که بیاید ز ره دور نسیم سحری خرّم‌ آن روز که بلبل بزند نغمه ء عشق و بیاید ز گل حضرت زهرا(س) خبری جان زینب(س) تو دعا کن که بیایی آقا به دعای من "عاصی" که نباشد اثری گرچه من بد ز تو امیّد ترّحم دارم... لطف دارد به پسر گرچه که بد ، هر پدری ما گرفتار خود و نَفس بد اندیش خودیم مگر ای حضرت مهدی(عج) تو نمایی نظري روز جمعه است بیا و ز همه راضی باش دستگیر دل طوفان زده "عاصی" باش "عاصی" 🌹❤️ 🌹جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولانا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ۳صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زلف بر باد مده تا نَدَهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم مِی مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم طُره را تاب مده تا ندهی بر بادم یار بیگانه مشو تا نَبَری از خویشم غم اَغیار مخور تا نکُنی ناشادم رخ برافروز که فارغ کنی از برگِ گُلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم شمع هر جمع مشو ور نَه بسوزی ما را یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم شهره‌ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکُنی فرهادم رحم کن بر من مسکین و به فریادم رَس تا به خاک در آصِف نرسد فریادم حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که دربند توام آزادم !
خورشید من، بی تو زمین یک فصل کم داشت لبخند گل، در رجعت از پاییز غم داشت خواب زمستان بی تو هی تکرار می شد گل در کنار خار، گویی خار می شد داغ پریدن را کبوتر هم به دل داشت در آسمان! شب بی تو حق آب و گل داشت یک شب ورق برگشت، مهرو ماه خندید از چشمهای آسمان احساس بارید در روز میلادت ملائک کل کشیدند با سرخوشی در صور مشتاقی دمیدند یک تکه از لبخند تو شد جای خورشید در آسمان بخت من تابید و تابید از جای پایت عاشقی جوشید، گل کرد یادت تمام گلعذاران را خجل کرد ما با تو در دلداده بودن عهد بستیم ما می نخورده از سبوی عشق مستیم این روزها هر چند کار دل صبوری ست از روی تو سهم من این ایام دوری ست اما قسم بر آیه ها‌ی مصحف نور یک روز می آیی تو از این قصه‌ی دور التماس دعای عاقبت بخیری
در دشت و چمن شد که چه هر لاله خموش ای داد چر ا همهمه ها آمده جوش این مرثیه خوانی شده مرسوم ، به هوش گلزارِ شهیدان ، همه هشدار بکوش -پورموسوی
23.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقایقی تکان دهنده از نقض فاحش حقوق زنان توسط سازمان مجاهدین دهه هشتادی‌های عزیز، این چیزا رو قرار نیست شما بدونید ...
مهدی جان❤️❤️ تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز است ببار حضرت باران ڪہ فصل اعجاز است ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را ڪہ بوسہ بر اثر پایت عین پرواز است اللهم عجّل لولیک الفرج "
کشید آه و رمید آهویی اسیر شده چکید دریا از چشمه ای کویر شده نگاه کرد در آینه بی جلا کمرنگ زن بهار ندیده،درخت پیر شده سیاه لته ی در مرگ زندگی کرده عیارِ سختیِ دوران، زن حقیر شده چه خوان بی نمکی پهن کرده است این عشق برایت ای زن از روزگار سیر شده زن سیاه دلِ من،زن بلا دیده زن به دل نگرفته، زن اجیر شده بیا و دمی دل بکن از این امیدواری ها دمی رها شو از این وعده های دیر شده
کارگر کم داری آقاجان ، سخنران بی‌شمار قیل و قال از غربت‌ات کردیم امّا کار نه !
بگو چگونه بگویم که دست بردارند چقدر زخم زبان ها مرا بیازارند ؟ چقدر چشم بدوزم به قاب پنجره ها که بادها خبر تازه ای نمی آرند ندیده ای که دوتا لاابالی غمگین دوابر،پشت دو پلکم مدام می بارند و رنج ها،که دل من برایشان شده است ملال خانه ی دنجی که دوستش دارند به صورت زن پیری مرا دراوردند که پرده های جهان پیش چشم او تارند همیشه بی گل و بلبل،همیشه ساکت و سرد تمام منظره ها مثل نقش دیوارند تو نیستی و نمی دانی و نمی بینی چقدر زخم زبان ها مرا می آزارند
از روزهای پر هیجان زنی جوان تا انزوا کشانده مرا غم،کشان کشان تا لحظه های خیره در آینه ها شدن تا دل بریدن از همه ی مردم جهان اصلا جهان کجاست ؟همین خانه ای که نیست دیگر در آن طراوتِ گلهای ارغوان اینجا به جز سکوت صدایی نمانده است گاهی مگر هیاهوی بادی ‌که ناگهان می آید و به پنجره ها مشت میزند تنهاییِ زمخت مرا می دهد تکان یادِ تو ابر،یاد تو باران و گریه است یاد تو باد، یاد تو طوفان بی امان یادِ تو شانه های صبوری که می شود سرروی آن گذاشت و پر زد به آسمان در این حیاطِ خلوت غمگین چه می کنی ؟ دلبسته ی کدام درختی پرنده جان؟ تنها من و توایم در این خلوت مدام امشب برای خاطرِ من یک دهن بخوان
تو از بهار سرودی ،تو از امید نوشتی همه سیاه نوشتند و تو سپید نوشتی خزان اگرچه یک دو روز تو را خانه نشین کرد تو از طراوتِ باران صبح عید نوشتی اگرچه بالِ پریدن شکسته بود ولی تو از آن پرنده که از دامها پرید نوشتی طنین حادثه پاشید خون به دفتر شعرت قلم به جوهر غیرت زدی،شهید نوشتی عجب جنون شگفتی ست در کلماتت مگر که با قلم شاخه های بید نوشتی ؟
آمد به چشم هایم جهان خوش قیافه شد یک خاطره به خاطره هامان اضافه شد وقتی که دست بر سرِ تنهایی ام کشید موهای زیر روسری ام بافه بافه شد سلطان قلبِ من که به تختش جلوس کرد کنج اتاق،کرسی دارالخلافه شد‌ خندید و غم که در دلِ ما خانه کرده بود از دست خنده های من و او کلافه شد باور نداشت هیچ کس این قدر عاشقیم باورنکردنی شد و باور خرافه شد عشق آمد و زبان به تسلای ما گشود باقیِ حرفها،همه حرف اضافه شد
روزی از راه آمدم اينجا ساعتش را درست يادم نيست ديدم انگار دوستت دارم ، علتش را درست يادم نيست چشم من از همان نگاه نخست با تو احساس آشنايی كرد خنده ات حالت عجيبی داشت حالتش را درست يادم نيست هی به عکست نگاه میکردم زیر چشمی و در خيال خودم می زدم بوسه ها به پیشانی ت لذتش را درست يادم نيست آن شب از فكر تو ميان نماز بين آيات سوره ی توحيد لَم يَلد را ، يَلد وَلم خواندم! ركعتش را درست يادم نيست باورش سخت بود و نا ممكن كه دلم بوی عاشقی می داد پيش از اينها هميشه تنها بود مدتش را درست يادم نيست خواب تو خواب هر شبم شده بود راه تعبير آن سرودن شعر جای من یک نفر کنار تو بود صورتش را درست يادم نيست مانده بود از تمام خاطره ها شاعری در میان آیینه... اسم او مهرداد بود اما شهرتش را درست یادم نیست!
اینجا برای گریه فرصت نیست اصلاً حتی مجال ذکر و صحبت نیست اصلاً بی احترامی کار این قوم و قبیله ست در این نگهبانان محبت نیست اصلاً جرم است اینجا بردن نام شماها حرف از حسن شاه کرامت نیست اصلاً نه صحن داری، نه رواقی و نه گنبد بالاتر از اینها که غربت نیست اصلاً بستم دلم را به ضریحی که نداری دراین بقیع حرف از زیارت نیست اصلاً در پیشگاه قدس تو بسکه کریمی حتی نیاز عرض حاجت نیست اصلاً تقدیر این بود از ازل باشم گدایت بالاتر از این کار، لذت نیست اصلاً کار کریم از مستمندان دستگیری است در محضرت حرفی ز منت نیست اصلاً هر جا حسن گفتیم مارا راه دادند با تو نیازی که به دعوت نیست اصلاً هرکس برای مجتبی گریه نکرده انگار که اهل سعادت نیست اصلاً
عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان دادگان زندۀ این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و همسنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و همقدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّار وار همنفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
بی تو اندیشیده ام کمتر به خیلی چیزها می شوم بی اعتنا دیگر به خیلی چیزها تا چه پیش آید برای من! نمی دانم هنوز... دوری از تو می شود منجر به خیلی چیزها غیر معمولی ست رفتار من و شک کرده است - چند روزی می شود - مادر به خیلی چیزها نامه هایت، عکسهایت، خاطرات کهنه ات می زنند اینجا به روحم ضربه، خیلی چیزها هیچ حرفی نیست، دارم کم کم عادت می کنم من به این افکار زجر آور... به خیلی چیزها می روم هرچند بعد از تو برایم هیچ چیز... بعد من اما تو راحت تر به خیلی چیزها
به مهربانی و دست کریم شهرت داشت برای مردم بی رحم نیز رحمت داشت سه سال هسته خرما مکید و راضی بود بزرگ بود ولی اینچنین ریاضت داشت ز دشمنان خودش بارها عیادت کرد شبیه دوست به بیگانه ها عطوفت داشت کمک به پیر زمینگیر و کودکان میداد اکرچه کون و مکان را همه به خدمت داشت چقدر سنگ زدند و چقدر زخمی شد صبور بود دراین راه و استقامت داشت به ذولفقار علی تکیه داشت وقت خطر نبوتش همه جا تکیه بر ولایت داشت هرآنچه درشب معراج دید فاطمه بود زمان بوسه به دستش هوای جنت داشت حسین را بروی شانه های خود میبرد برای بردن او نیت عبادت داشت همیشه خواند ز کوچه ز عصر عاشورا میان خانه خود روضه داشت هیئت داشت
سپیده سّر، که می زند شود چه صبح پر ، امید ظهورِ عشقِ ناب ما ،بگو بهار کی شود بداهه
گام برداشتن در جاده عشــق هزینہ میخواهـد ! هزینه هایے کہ انسان را عاشـــــق و بعد شهیـــد مےکند 🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🇮🇷🥀 ما کی ز شکست بی اثر می‌گردیم هم ساز شویم و هم تبر می‌گردیم هر چند به ما تیغ کشیدید ولی "ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا