eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی خسروی
مثنوی عیدغدیر سروده خودم تقدیم به گروه شعر علوی دلا ، شاد باشی ،ز خم غدیر علی امیری و نعم الامیر حدیث نبی،کنت مولا بلند که دست علی،روبه بالابلند که روز ولایت، پیام غدیر علی جانشین و امام غدیر علی مع الحق، گواه غدیر مسیرولایت ، ز راه غدیر صراط علی، اهدنا المستقیم که هم ناروجنت علی شد قسیم حدیث امامت از آن شد بیان غدیر عهد معروف در آسمان که میثاق ماخوذ آن در زمین شناسنامه ی شیعه در آن ببین که عهد ولایت در آن بسته اند که هم درزمین آسمان بسته اند هزار آیه ی نور باشد در آن به باران فیضی که بارد ازآن که تجلیل از آن را،همه انبیا غدیر، عیداکبر به شادی ما بصیرت ز فیض نگاه غدیر حقیقت پر ازجلوه گاه غدیر غدیر امتداد امامت شده که پیمان ما تا قیامت شده که بستیم ما عهد خود باعلی به فرمان طاعت ،ز امر ولی در آن چشمه ی جوشش ساقی است فرج ، جلوه در حجت باقی است خسروی
🌿🌿🌿🍂🍂🍂 زمزمه کن ای لب ... هرلحظه ،هر دم ... قلب را متبلور کن از عشق ... دل را صیقل کن ... و هر قدم به قدم نزدیک بشو ... به خدای احدیت قسم ... میشوی نزدیک ،حس خواهی کرد ای دل ... اگر باشد ذکر روز و شبت... یا حسین ع 🌸 اگر باشد ذکر تو یا حسین ع ... گر بیفتی تو لجن... میشوی خود الماس ... با حسین ع میشوی همچون حر ... پناه ببری به خود ارباب ... آسمان شکافته میشود ... میروی تا خود اوج آسمان ... روز محشر میشود محشر ... گر بگیرد دستت را ارباب بی کفن ... کاش باشد هر دم و نفسم ... یا حسین ع من گناه کنم و پناه ببرم به حسین ع ... شک ندارم میشوم خود الماس ... جلا میدهد تنها اسم حسین ع .. صیقلی عجیب میکند اسم ارباب بی کفن ... ازبس آقا هست اربابم حسین ع ... یا حسین تن و جسم ما گیرکرده در باتلاق گناه ... دستم را به سمت تو ای فرزند عزیز زهرا س... می آورم به گدایی ... من گدایی محبت توم ای حسین ع ... جان مادرت زهرا س واسطه میشوی بین و من خدای من ... میشود واسطه آری ... ازبس آقا هست این حسین زهرا س ... کاش باشد هر دم و هر نفسم ... ذکر زیبایی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع ... وچه زیبا لحظه ی هست دادن جواب سلام ... میشوم خود شاپرک ... بال و پرمیگیرم من از این جواب سلام ... میروم به سمت خدا ... و خدا را و خدا را آرزومندم از تو یاحسین ع🍂🍂🍂🍂 لیلا اسربار
سلامی به بوی خوش عاشقانه به مجنون ولیلا و عشق میانه سلامم به فرهاد و شیرین عاشق که بر تارک عشق گشتند فسانه به یوسف که معشوق پاک زلیخا چنان شد که شد عاشق مومنانه سلامم به عشقی که یعقوب کنعان به یوسف بدل داشت پیغمبرانه سلامم به عشقی که گرچه مجازی مبدل کند عاشقی مرا جاودانه فهیم ۵مرداد ۹۸
1_70891870.mp3
3.9M
ذکر مولا علی .... مرحوم زنده یاد آغاسی ...
مصداق بی بدیل «أولی الامر» روشن است معلوم کرده ای یؤتون الزکات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت حق این حیات را با نعمت ولایتت آقا خود خدا بی شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی کند هر کس شنیده زمزمه‌ی کائنات را تو آمدی کمی به زمین آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاءِ معظّم علی علی ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی است رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثه‌ی آدم علی علی است هر گوشه را که می نگرم ذکر خیر توست آقای من عبادت عالم علی علی است رمز تقرب همه‌ی اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی است لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیبا ترین ترنم زمزم علی علی است وقتی علی تجلی اسماء اعظم است نفس رسول خدا هم علی علی است تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت مستیم از زلالی جام غدیر خم هستیم شیعیان امام غدیر خم مولا شدن فقط و فقط شأن حیدر است این است لحظه لحظه، تمام غدیر خم بر مسلمین تمام شده نعمت خدا در خِطّه ای شریف به نام غدیر خم
هدایت شده از شعرهای من
🌾🌾🌿🌿🍂🍂 روزها می آیند ... فصل ها میرسند و چه آرام گذر میکنن ... و برگ های عمر یکی پس از دیگری کنده میشود ... و من در انتظار نشستم ... میخواهم برگ ها را جمع کنم ... ولی افسوس خزان ی بیش نمانده ... درست شکل برگ پاییزی ... میخواهم احیا ء کنم ... بدمم زندگی دوباره ... و حیاتی سرشار از سبزی فصل بهار ... ولی افسوس عمر رفته دوباره باز نمیگردد... ومن حیران شدم از این جمله ... حیران تر از همیشه ... برگهای سبز در انتظار من لیلا هست ... هدیه ی زیبا ... بهترین کادو از طرف خدای متعال ... نفسی دوباره ... و روزی جدید ... و من هستم در این شالیزار عمر ... برگی نو... درست شکل اولین برگ دفتر مدرسه ... قلمی گرفتم من ... خنده آمد بر لبان من بنده ... بنده ؟؟؟؟ کاش فقط در بند عشق خدا بودم ... بند میکرد مرا هرچیزی که بند میکرد به خدا ... قلمم قطره ی اشکی جاری کرد ... و مرا از خود من دور کرد ... خیالم را برد به بیخیال این دنیا ... کشید بر روی این جمله ... دور میکنم هر نفسی که مرا دور کند از تو ای خدا ... لبخند ملیحی زد نفس من ... گفت میشود اگر باشی منتظر واقعی ... گریستم من بر حال این دیوانه صفت ... در انتظار باشم و اما ... اما خود کنم عامل این هجران ... هجر و غم بانی ش تویی ای بانو ... گر گناهی نکنی ... شاید این جمعه بیاید شاید ... اما افسوس و باز افسوس ... خود کرده را تدبیر نیست و نخواهد بود ... فصل ها خواهند آمد ... روزها میرود و گذر عمر ... بیهوده تلف میشود اگر دور باشی از یوسف زهرا س 🌾🌾🌾🍂🍂🍂 لیلا اسربار
الا اي آخرين آواي سرمد كجايي مهدي آل محمد بيا آقا همه چشم انتظارند گل زهرا دگر طاقت ندارند خدايا با ظهور آيه ي نور بده شادي به دلهاي پرازشور دلم مي ميرد با داغ جدايي بيا يابن الحسن آقا كجايي
هر چه در حجره زدم داد به من آب نداد لبم از زمزمه افتاد به من آب نداد هر چه گفتم جگرم سوخت به من رحم نکرد پاسخ این همه فریاد به من آب نداد دست و پا بسکه زدم خسته و بي حال شدم رفت هستم همه بر باد به من آب نداد اب ابم جگر فاطمه را اتش زد تا شود مادر من شاد به من آب نداد پیش لب تشنه کسی آب نریزد به زمین داد از این همه بیداد به من آب نداد لب خشكيده من ديد وبه حالم خنديد كف زنان در برم استاد به من اب نداد گفتم آبم بدهی یا ندهی میمیرم كربلايي شده بغداد به من آب نداد نوحه آخر من واعطشا وای حسین کردم از روضه او یاد به من آب نداد خیره بر حنجر طفل و گله از حرمله داشت نشود خانه اش آباد به من آب نداد دید نامرد سر کوچک طفلم زعطش بر روی شانه ام افتاد به من آب نداد بی حیا آخر عمری به چه روزم انداخت رو زدم بهر تو نوزاد به من آب نداد ماندم اخر به چه رويي به حرم برگردم كاش آبي به تو ميداد به من آب نداد 🔸شاعر:
▪️یا جوادالائمه(ع)▪️ مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟!... این جای تنگ و ... این قد و بالا... نمی شود با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله، جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود خوبی پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه ی تو وا نمی شود...! /علی اکبر لطیفیان/
خواب دیدم که مرا باده نابم دادند لطف کردندُ لب علقمه آبم دادند دست حاجت به تمنای زیارت زدمُ حاجت از روی کرم در دل خوابم دادند سالها از جگرم ناله زدم آب شدم سوختم تا که در این خواب جوابم دادند غنچه بودم ولی از لطف گلستان نبی لاله خواندند مرا عطر گلابم دادند غوره ای بودمُ یک مرتبه انگور شدم بسکه در میکده ها جام شرابم دادند معتکف بر درِ این خانه شدم تا اینکه جگرِ سوخته و قلب کبابم دادند گفتم از عشق شما نام و نشان میخواهم منصبِ نوکریِ طفل ربابم دادند 🍃
تا گفتم #السلام_علیڪم دلم شڪسٺ #نام_حسیـن ، بند دلم را، ز هم گسسٺ اے اسم اعظمٺ بہ زبانم، عَلَے الدَّوام ما جاءَ غَیرُ اِسمُڪَ فے مُنتَهَے الڪَلام آییـنּ مـن تویے، ڪه تویے دیـنِ راستیـن بَل ما وَجَدٺُ غَیرَڪَ فے قَلبِےَ الحَزیـن یاسیدالشـ‌هـداحسین جان♥️
امام جواد ع آن چار گلدسته دو گنبد صحن زیبایش آرامشی دارد برایم باز رویایش هر شب برای روز بعدش رنج و غم می دید با درد معنا می گرفت امروز و فردایش دور و برش بودند اما باز بی کس بود تنهای جمعی در میان جمع تنهایش این مرد بار غم به روی شانه ی خود داشت مقتول غربت بود او مانند بابایش در انتظار مادر خود بود وقتی که زهر جفا را داد یار ناشکیبایش کار طلوع زندگی دست غروب افتاد بالاخره آمد همان روز مبادایش سرو جوانی که به زیر بار غم خم شد افتاد بر روزی زمین آن قدّ رعنایش معنای روضه در کلامش ظهر عاشوراست دریای اشکی بود هر شب چشم دریایش باب النجات ما همان باب الجواد ماست باب الجوادی که همان باب المراد ماست