شیفتگان تربیت
#مدافع_عشق #قسمت۱۴ پشتت را میکنی تابروی که بازوات رامیگیرم… یکلحظه صدای جمعیت اطراف ماخاموش میشود ت
#مدافع_عشق
#قسمت۱۵
سربه زیر سمتم می آیـے و مقابلم میشینی
یک لحظه سرت را بلند میکنی و خیره میشوی به چشمهایم.چقدر نگاهت رادوست دارم!
_ ریحان!این کارا چیه میکنی!؟
اسمم راگفتی بعد ازچهارده روز!
_ چیکار کردم!
_ داری میزنی زیر همه چی!
_ زیر چی؟تو میتونی بری.
_ اره میگی میتونی بری ولی کارات…میخوای نگهم داری.مثل پدرم!
_ چه کاری عاخه؟!
_ همینا!من دنبال کارامم که برم.چراسعی میکنی نگهم داری.هردو میدونیم منو تو درسته محرمیم.اما نباید پیوند بینمون عاطفی باشه!
_ چرانباشه!؟
عصبی میشوی..
_ دارم سعی میکنم اروم بهت بفهمونم کارات غلطه ریحانه
من برات نمیمونم!
جمله اخرت در وجودم شکست
#توبرایم_نمیمانی
می آیـے بلند شوی تابروی که مچ دستت رامیگیرم و سمت خودم میکشم.و بابغض اسمت را میگویم که تعادلت راازدست میدهی و قبل ازینک روی من بیفتی دستت را به قفسه کتابخانه میگیری
_ این چه کاریه اخه!
دستت را ازدستم بیرون میکشی و باعصبانیت از اتاق بیرون میروی…
میدانم مقاومتت سرترسی است که داری از عاشقی.
ازجایم بلند میشوم و روی تختت مینشینم.
قنددردلم اب میشود!اینکه شب درخانه تان میمانم!
همانظورکه پله هارادوتایڪےبالا میروم با ڪلافگے بافت موهایم راباز میکنم.احساس میڪنم ڪسےپشت سرم می آید.سرمیگردانم ..تویی!
زهراخانوم جلوی دراتاق تو ایستاده ماراکه میبیند لبخند میزند…
_ یه مسواک زدن اینقد طول نداره که!جاانداختم تو اتاق برید راحت بخوابید.
این رامیگوید وبدون اینڪه منتظر جواب بماند ازکنارمان رد میشود وازپله ها پایین میرود.نگاهت میکنم.شوکه به مادرت خیره شده ای…
حتی خودمن توقع این یڪے رانداشتم.نفست را با تندی بیرون میدهی و به اتاق میروی من هم پشت سرت.به رخت خواب ها نگاه میکنی ومیگویـے:
_ بخواب!
_ مگه شما نمیخوابی؟
_ من!…توبخواب!
سکوت میکنم وروی پتوهای تا شده مینشینم.بعد ازمکث چنددقیقه ای آهسته پنجره اتاقت راباز میکنی و به لبه چوبـےاش تکیه میدهی.سرجایم دراز میکشم و پتو راتازیر چانه ام بالا میکشم.چشمهایم روی دستها و چهره ات که ماه نیمی ازآن راروشن کرده میلرزد.خسته نیستم اما خواب براحتی غالب میشود.
چشمهایم راباز میکنم،چندباری پلڪ میزنم و سعی میکنم به یاد بیارم کجا هستم.نگاهم میچرخد و دیوارهارا رد میکند که به تو میرسم.لبه پنجره نشسته ای و سرت را به دیوار تکیه دادی..
خوابی!!؟؟؟..چرا اونجا!؟چرا نشسته!!
ارام ازجایم بلند میشوم،بی اراده به دامنم چنگ میزنم.شاید این تصور رادارم که اگر اینکاررا کنم سروصدا نمیشود!باپنجه پا نزدیکت میشوم..چشمهایت رابسته ای.انقدر آرامےڪه بی اراده لبخند میزنم.خم میشوم وپتویت را ازروی زمین برمیدارم و با احتیاط رویت میندازم.تکانی میخوری و دوباره ارام نفس میڪشـے.سمت صورتت خم میشوم.دردلم اضطراب می افتد ودستهایم شروع میکند به لرزیدن.نفسم به موهایت میخورد و چندتار رابوضوح تکان میدهد.ڪمـےنزدیڪ ترمیشوم و آب دهانم را بزور قورت میدهم.فقط چندسانت مانده…فکر بوسیدن ته ریشت قلبم را به جنون میکشد…
نگاهم خیره به چشمهایت میماندازترس…ترس اینکه نکند بیدار شوی!صدایی دردلم نهیب میزند!
” ازچی میترسی!!بزار بیدار شه! تو زنشی..”
.
توماه بودی وبوسیدنت…نمیدانی
چه ساده داشت مراهم بلندقد میکرد
#ادامه_دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️نماز خوندن بچهه عالیه
باباهه را ببینید😂
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حجاب
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : جوینده یابنده است!
👤 #آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
✅ #آموزش_تصویری حضور در اولین جشنواره تربیتی شجره طوبی و نحوه تدوین و ارسال آثار #جشنواره_تربیتی_
🚨 #اطلاعیه_مهم
✋سلام علیکم
💐خداقوت
✅ باتوجه به #فرصت_محدود ارسال آثار (تا ۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۲ تمدید شد) و برنامهریزی جهت #فرآیند_داوری، کلیه کنشگران تربیتی کشور در هر قشر، سن، شهر، روستا و ... طبق #فیلم و در #قالبهای_پیوستی مطالب خود(طرح تربیتی، ایده تربیتی، تجربه تربیتی و ثمرات تربیتی) را تدوین و به صورت word و pdf به #دبیرخانه_جشنواره به آدرس: @tarverdizadeh ارسال نمایند.
با تشکر فراوان
دبيرخانه اولین جشنواره تربیتی کشوری شجره طوبی
#رسانه_باشید
#جشنواره_تربیتی_شجره_طوبی
👈تا ۲۶ خرداد تمدید شد
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
25.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سردار قاآنی: خانه هایتان را بفروشید...
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️طائب: چرا بعد از حضور مردم در ۲۲ بهمن، آمریکایی ها از طریق ۳ واسطه پیام دادند که ما دنبال براندازی نیستیم بیایید مذاکره کنیم؟ چرا ورق عربستان برگشت؟
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻عملیات تروریستی در شهرستان بهارستان تهران؟!
🔹سازمان جنایتکار منافقین طی بیانیه ای فوری و کلیپ کوتاه اعلام کرد که به ساختمان سپاه حفاظت استان تهران حمله کرده است!
🔹طبق گفته رسانه رسمی سازمان منافقین این عملیات شب گذشته یعنی یکشنبه ۱۷ اردیبهشت در بهارستان تهران انجام شد!
🔹هنوز هیچ خبرگزاری رسمی و غیر رسمی این خبر را تایید یا تکذیب نکرده است و احتمالا تصاویر آرشیوی را مثل همیشه برای این سناریو استفاده کرده اند.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا»
صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت؛ به همین جهت، به دوستش -در حالی که با او گفتگو میکرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم!»
(سوره مبارکه کهف/ آیه ۳۴)
❇ تفســــــیر
به این ترتیب، صاحب این باغ و زراعت، هر گونه میوه و درآمدى در اختیار داشت (وَ کانَ لَهُ ثَمَرٌ).
ولى از آنجا که دنیا به کام او مى گشت، و انسان کم ظرفیت و فاقد شخصیت هنگامى که همه چیز بر وفق مراد او بشود، غرور او را مى گیرد و طغیان و سرکشى آغاز مى کند، که نخستین مرحله اش، مرحله برترى جوئى و استکبار بر دیگران است، صاحب این دو باغ، به دوستش رو کرده در گفتگوئى با او چنین گفت: من از نظر ثروت از تو برترم، و آبرو، شخصیت و عزّتم بیشتر و نفراتم فزون تر است (فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً).
🌺🌺🌺
بنابراین، هم نیروى انسانى فراوان در اختیار دارم، هم مال و ثروت هنگفت، و هم نفوذ و موقعیت اجتماعى، تو در برابر من چه مى گوئى؟ و چه حرف حسابى دارى؟!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۴ سوره مبارکه کهف)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام:تو مجازی ساکت نباش !
🔸احکامی که باید بدانیم
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat