خون تو مرگبار تر از آن است که فکرش را بکنند... خواستم برایت فاتحه ای بفرستم اما دیدم آمریکا در اولویت است...
💢مرگ بر آمریکا💢
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹
@shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
انتقام🌹شهید حججی...حذف داعش بود
انتقام🌹شهید سردار سلیمانی...فتح قدس خواهد بود.
ان شاءالله
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه4⃣3⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته وقتی پیامبر، روشن و آشکار، تاکید کرد: ✨هر که دل به نبوت من سپرده است
#جلسه5⃣3⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
هنوز پیامبر زنده بود که نماز را به ابوبکر اقتدا کردند.
✨ابوبکر را گفته بودم با اسامه برود، چرا اینجا مانده است؟
پیامبر میدانست که چرا باید او را روانه کند و هم میدانست که او چرا نرفته است؟
برای چه مانده است.
عایشه به کرات آمده بود و گفته بود:
👈اجازه بدهید پدرم ابوبکر جای شما نماز بخواند.
و چند بار هم حفصه را واسطه کرده بود و پیامبر هر بار «نه» گفته بود و دست آخر تشر زده بود:
✨انَّکُنَّ لاَنْتُنَّ صَواحِبُ یُوسُف
شما همانند زنان یوسفاید.
با این عتابهای سخت باز هم ابوبکر هماکنون در محراب ایستاده بود.
✨علی جان! بیا زیر بغل مرا بگیر و تا مسجد ببر.
پیامبر با آن حال نزار به مسجد درآمد، ابوبکر را در میانهی نماز کنار زد و خود در محراب ایستاد، نه، نتوانست بایستد، نشست و نماز را (صلاه المضطرین) نشسته خواند.
بعد پیامبر، پدرم علی را احضار کرد تا آخرین وصایای خویش را با او بگوید.
عایشه و حفصه با شنیدن این کلام به دنبال پدران خویش، ابوبکر و عمر فرستادند و پیامبر با دیدن آن دو چهره درهم کشید وگفت:
✨فاِنْ تَکُ لی حاجَة اَبْعَثُ اِلَیْکَمْ.
✨اگر نیازی به شما بود، خبرتان میکنم.
مادر! اولین ابرهای تیرهی فتنه، زمانی آشکار شد که پیامبر در بستر ارتحال افتاد
✨پیامبر فرمان داد:
✨کاغذی بیاورید که رهنمای مکتوبی برایتان بگذارم تا پس از من گمراه نشوید.
معلوم بود که پیامبر در چه مورد میخواهد سند بگذارد، عمر ممانعت کرد و کاش فقط ممانعت میکرد، فریاد زد:
👈انّ الرَّجُلَ لَیَهْجُرْ. و حَسْبُنا کِتابَ اللَّه.
👈این مرد هذیان میگوید. و کتاب خدا برای ما کافی است.
پدرت را میگفت، جدمان را، پیامبر را.
داغت تازه میشود، اما این نسبت را به کسی میداد که وحی مطلق بود، خدا دربارهی او تصریح کرده بود:
✨ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، اِنْ هُوَ اِلّا وَحْیٌ یوُحی.
✨پیامبر جز به زبان وحی سخن نمیگوید، جز به دستور خدا حرف نمیزند و جز حرف خدا را منتقل نمیکند.
پیامبر به شنیدن این حرف، دلش شکست و اشک در چشمانش نشست ولی ماجرا را پی نگرفت.
«پنجهی انکاری که میتواند حنجرهی وحی را بفشرد، کاغذ را بهتر میتواند مچاله کند.»
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80
﷽
━━━💠🌸💠━━━
🔴وقتی همه ما خواب بودیم......
⭕️ دوستی پرسید سردار را کی بشهادت رساندند ؟؟؟
گفتم وقتی ما #خواب بودیم...!!!
وبعد به این فکر کردم نکند ما خواب بمانیم و دشمن هرچه خواست بکند...!!!
━━━💠🌸💠━━━
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹
@shohaadaae_80
❣
اینجور که پیداست انگار پیکر حاج قاسم سوخته...
آره درست گفت شاعر:
«هر که شد عاشق حیدر بدنش میسوزد»
😭😭😭
#حاجقاسمسلیمانی
#انتقام_سخت
#السلامعلیکِیافاطمةالزهرا🌱
┅═══✼🖤✼═══┅┄
@shohaadaae_80
┅═══✼🖤✼═══┅┄
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه5⃣3⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته هنوز پیامبر زنده بود که نماز را به ابوبکر اقتدا کردند. ✨ابوبکر را گف
#جلسه6⃣3⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
مادر نگو که «مصیبتی چون مصیبت تو نیست.»
✨«لا یَوْمَ کَیَوْمُکَ یااَباعَبْدِاللَّه.»✨
قصهی مصیبت من اگر چه در عاشورا به اوج میرسد اما از اینجا آغاز میشود.
آن خطی که در عاشورا مقابل من قرار میگیرد، آغاز انشعابش از اینجاست.
پیامبر در گوشت چیزی گفت که چون ابر بهاری گریستی و چیز دیگری گفت که چون غنچه سحری شکفته شدی.
از خبر قطعی ارتحالش غم عالم بر دل تو نشست و خبر رفتن خودت، دلت را تسکین بخشید.
آری، شهادتت، مصیبتهای تو را تمام میکند، اما مصیبتهای تازهای میآفریند، آری تو آسوده میشوی، اما بال دیگر ما نیز کنده میشود.
پس از پیامبر و تو، اسلام دیگر قدرت بال گشادن نمییابد.
پیامبر با شنیدن آن نافرمانی، دستور داد اتاق را خلوت کنند. همه جز اهل بیت بروند.
تو و پدر ماندید، من، حسن و زینب و امکلثوم.
به امسلمه هم فرمان داد که بر در اتاق بایستد تا کسی داخل نشود.
به پدر فرمود: علی جان! نزدیکتر بیا، نزدیکتر.
بعد دست تو و پدر را گرفت و بر سینهی خود نهاد. انگار دستهای شما مرهم غمهای تمام عالم بود. خواست سخن بگوید اما گریه مجالش نداد.
تو هم گریستی و پدر هم گریست و ما کودکان هم، همه شیون کردیم.
تو گفتی:
- ای رسول خدا! ای پدر! ای پیامبر! گریهات قلبم را تکه تکه میکند و جگرم را میسوزاند.
ای سرور و سالار انبیاء! ای امین پروردگار! ای رسول حق! ای حبیب و پیامبر خدا.
پس از تو با فرزندانت چه خواهند کرد؟ چه ذلتی پس از تو بر ما فرود خواهد آمد؟
پس از تو چه کسی میتواند برای علی برادر و برای دین تو یاور باشد؟
وحی خدا پس از تو چه خواهد شد؟
و باز هم گریستی آنچنان که گریه شانههایت را میلرزاند و لباسهایت را تر میکرد.
خود را بیاختیار به روی پدر انداختی و او را پیوسته بوسیدی، سر و رو و چشم و دست و دهان و محاسن. انگار میخواستی پیش از رفتنش بیشترین یادگار بوسه را با خود داشته باشی
اشکهای تو و پیامبر به هم میآمیخت و پیامبر هی سختتر تو را در آغوش میفشرد.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80
8667760_723.mp3
16.45M
#رزق_معنوی_امشب☁🌙☁
این مداحی حال و هوای الان ماست💔
امیر صاحب علم برگرد😭
#شهادتت_مبارک_سردار_دلها💔
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شبتون_شهدایی🌹
#وضو_یادتون_نره😊
@shohaadaae_80
🔹تجمع طلاب مشهدی در مدرسه علمیه نواب در پی شهادت سردار قاسم سلیمانی
🔹به دنبال شهادت سردار قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی، جمعی از طلاب مشهدی امروز در مدرسه علمیه نواب تجمع کردند...
🇮🇷دشمن بداند با ترور سردار سلیمانی هزاران سردار سلیمانی دیگر را، زنده خواهد کرد.
✅ @shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
🔹تجمع طلاب مشهدی در مدرسه علمیه نواب در پی شهادت سردار قاسم سلیمانی 🔹به دنبال شهادت سردار قاسم سلیم
با سخنرانی مقدرانه آیت الله علم الهدی
📌ثواب #مرگ_بر_آمریکا ؛ 🇺🇸
قرار شد با آقا مهدی بریم شناسایی برا پاکسازی منطقه. بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلی کوپترها. 🚁
توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت...
ميگفت: آقای مشکینی فرمودند که ثواب گفتن مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست...
خاطره ای از شهید مهدی باکری ❤️
از کتاب به مجنون گفتم زنده بمان📝
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#جلسه6⃣3⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته مادر نگو که «مصیبتی چون مصیبت تو نیست.» ✨«لا یَوْمَ کَیَوْمُکَ یاا
#جلسه7⃣3⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
پدر هم بیتاب شده بود و ما کودکان بیتابتر.
همه میخواستیم از گلی که تا لحظههای دیگر از پیش ما میرفت، بیشترین رایحه را استشمام کنیم.
هیچکدام به خود نبودیم، پدر که مظهر وقار و متانت است خود را به روی پیامبر انداخته بود و هق هق گریه تمام بدنش را میلرزاند، انگار کوهی به لرزه درآمده بود.
پیامبر دست تو را در دست پدر نهاد و به پدر فرمود:
✨برادرم! ای ابوالحسن! این امانت خدا و رسول خداست در دست تو. این امانت را خوب حفظ کن.
✨ای علی! والله که این دختر سالار زنان بهشت است.
دستهای منزلت مریم کبری به پای او نمیرسد.
علی جان! سوگند به خدا من به این مقام و مرتبت نرسیدم مگر که آنچه برای خود از خدا خواستم، برای او هم خواستم و خدا عنایت فرمود.
✨علی جان! فاطمه هر چه بگوید، کلام من است، کلام وحی است، کلام جبرئیل است.
✨علی جان! رضای من و خدا و ملائک در گروی رضای فاطمه است.
😭وای بر کسی که به دخترم فاطمه ستم کند، وای بر کسی که حرمت او را بشکند، وای بر کسی که حق او را ضایع کند.
و بعد به کرات سر و روی تو را بوسید و فرمود:
پدرت فدای تو فاطمه جان.
انگار پیامبر به روشنی میدید که چه بر سر دخترش میآید، و با اهلبیتش چگونه رفتار میشود.
نه فقط چشم و رو و محاسن که ملحفهی پیامبر نیز تماما از اشک،تر شده بود.
من و حسن بیتاب خود را به روی پاهای پیامبر انداختیم و با اشکهایمان پاهایش را شستشو کردیم و آنها را به کرات بوئیدیم و بوسیدیم و در آغوش فشردیم.
پدر خواست به رعایت حال پیامبر ما را از روی او بردارد، اما پیامبر نگذاشت:
- رهایشان کن، بگذار مرا ببویند، بگذار من ببویمشان، بگذار آخرین بهرههایمان را از هم بگیریم، آخرین دیدارهایمان را بکنیم.
پس از این بر این دو سختی بسیار خواهد رسید و مصیبت و حادثه، احاطهشان خواهد کرد.
خدا لعنت کند ستمگران بر خاندان مرا.
خدایا! این دو را از این پس به تو میسپارم و به مومنان صالحت.
تنها زبانی که در آن لحظه به کار میآمد، اشک بود که بیوقفه میآمد و چون شمع آبمان میکرد.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80