eitaa logo
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
3.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
279 فایل
❁﷽❁ 🔸 #دهہ‌ھݜٺٵدێ‌هٵ هم‌شهید‌خواهندشد.. درجنگ بااسرائیل انشاءالله بشرط...⇩ 🍃🌹[شهیدانه زندگی کردن]🌹🍃 🤳خادم خودتون↶ @Shheed_BH_80 ☎️حرفهای شما↶ @goshi_80 📬تبادل‌‌وکپی↶ @shraet_80 🚩شروع‌کانال⇜ ²³`⁸`⁹⁸ #دوستات‌رو‌به_کانال_دعوت‌کن⇣🌸😊🌸⇣
مشاهده در ایتا
دانلود
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
#جلسه8⃣7⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو ب
⃣7⃣ نجوای خانم اُمِّ کلثوم: یادم هست که آخرین خانه‌ی خانه‌ی معاذبن جبل بود، حرفها را که شنید، گفت: - کسی دیگر هم حاضر به حمایت از شما شده است؟⁉️ و تو مادرم، پاسخ گفتی که: - نه، هیچکس. معاذبن جبل گفت: -پس از من تنها چه کاری ساخته است؟ یعنی که: من هم «نه». تو روی برگرداندی و گفتی: - معاذ! دیگر با تو سخن نمی‌گویم تا بر پیامبر وارد شوم. شنیدم که بعد از تو، پسر معاذ از راه می‌رسد و ماجرا را از پدرش می‌پرسد و وقتی حرف آخر تو را می‌شنود به پدرش می‌گوید: - من هم دیگر با تو حرف نمی‌زنم تا بر پیامبر وارد شوم. کاش این مردم می‌فهمیدند که مهر تو یعنی چه، قهر تو یعنی چه؟ لطف تو یعنی چه؟ خشم تو یعنی چه؟ رسول الله بسیار تلاش کرد که این معنا را به مردم بفهماند اما نشد. نتوانست. در ملاء عام جار زد که: - ای فاطمه مهر تو یعنی جواز بهشت و قهر تو یعنی قعر جهنم. - ای فاطمه مهر تو یعنی مهر خدا، قهر تو یعنی قهر خدا. - ای فاطمه رضای تو رضای خداست و خشم تو خشم خداست. ان شاءالله ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی @shohaadaae_80
💌 .🍃پـاڪ نگـهشـان دار، را مےگـویم؛ 👌این چشـم ها ،فـرش زیـر پـاے اسـت؛ نگهـشان دار..!🍃 😍 @shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
#جلسه9⃣7⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای خانم اُمِّ کلثوم: یادم هست که آخرین خانه‌ی خانه‌ی معاذبن جبل ب
⃣8⃣ نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو با آن حال نزار، سوار بر مرکب می‌شدی و به همراه پدرم علی و دو برادرم حسن و حسین، شبانه بر در خانه‌های تک تک مهاجرین و انصار می‌رفتید و آنها را به دریافتن حقیقت، دعوت می‌کردید: «ای گروه مهاجرین و انصار! خدا را، پیامبر را و وصی و دخترش را یاری کنید. این شما نبودید که با پیامبر بیعت کردید و عهد بستید که فرزندان او را به مثابه فرزندان خود بشمارید؟ هر ظلمی را که بر خاندان خود نمی‌پسندید، بر خاندان رسول هم نپسندید؟ اکنون اگر مردید به عهد خود وفا کنید.» اما مرد نبودند، به عهد خود وفا نکردند،بهانه آوردند، بهانه‌هایی که حتی کودکانشان را می‌خنداند و دل بزرگان را به آتش می‌کشید: - حیف شد، ما دیگر با ابوبکر بیعت کرده‌ایم. - دیر آمدید، اگر زودتر گفته بودید، با شما بیعت می‌کردیم. - برای ما که فرقی نمی‌کند، شما هم زودتر می‌آمدید با شما بیعت می‌کردیم. - حق با شماست ولی کاری است که شده. - افسوس، نص پیامبر آن زمان یادمان نبود. - عجب! ماجرای غدیر را به کل فراموش کرده بودیم، حالا که گذشته... - آیه تطیهر مختص شماست ولی... - من قرآن را حفظم... ولی... آیه‌ی اکمال رسالت هم در قرآن هست، بله، ولی... - فدک را یادم هست پیامبر به شما بخشید ولی در افتادن با خلیفه زندگی آدم را ساقط می‌کند. - بگذارید زندگی‌مان را بکنیم... - آرامشمان به هم می‌خورد... اینها که مهاجرین و انصار بودند، اصحاب بودند، جواب‌هایی از این دست دادند، وای به حال بقیه. ان شاءالله .... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی @shohaadaae_80
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🔍 نهـــنگ یــونس را نخـــورد چاقـو اســماعیل را نڪشت آتش ابراهـیم را نســــوزاند دریا مـوسی را غـــــرق نڪرد 🍃آری اگـر خدا بخـواهد هر ‌چیز ممڪن خـواهد شد... 😍 پس نا امـیـدنــباش!!! ...🤔 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنه‌ای: چرا نمی‌فهمند یک عده‌ای از مدعیان سیاست و فهم... ارتباط و با آمریکا، هم خیانت است و هم حماقت است. 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/3276144666C5a1f059d7a
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
#جلسه0⃣8⃣#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو
⃣8⃣ نجوای خانم اُمِّ کلثوم: داشت از مردم مردار، مردم مقبور، مردم جنازه صدا درمی‌آمد که: - چه شده است؟⁉️ دختر پیامبر با خلیفه سخن نمی‌گوید. و اینها می‌بایست، فکری بیندیشند، به خدعه‌ای بیاویزند و نیرنگی بسازند. دهها نفر را واسطه کردند تا از تو وقت ملاقات بگیرند و تو به همه پاسخ رد دادی. آخر الامر دست به دامان پدرم علی شدند. علی به باران می‌ماند، بر مومن و کافر بی‌مضایقه می‌بارد. علی که از سینه‌ی عمرو بن عبدود بی‌تقاضا برمی‌خیزد، تقاضای دشمنش را زمین نمی‌زند، هر چند که در جوف این تمنا، نیرنگ خفته باشد و او این نیرنگ را بداند و خدعه‌سازان و نیرنگ بازان را بشناسد. (مولای مظلوم، مولای مهربون😭 پدر به تو گفت: - آن دو تقاضای ملاقات کرده‌اند، شما چه می‌گوئید؟⁉️ تو گفتی: - علی جان! تو رای مرا می‌دانی، اما خانه، خانه‌ی توست و من مطیع فرمان تو. وقتی آن دو وارد شدند و سلام کردند، تو روی برگرداندی و دیوار را بر آن دو ترجیح دادی. ابوبکر گفت: - ما اشتباه کرده‌ایم، پشیمانیم، آمده‌ایم که از گناه ما بگذری و ما را ببخشی. دروغ می‌گفتند، وقاحت بسیار می‌خواست گفتن این چند کلام. آنچه آنها کرده بودند اول غصب خلافت بود، دوم غصب فدک و باقی کارها به تبع آن. بازگشت از این دو اشتباه یعنی دست برداشتن از خلافت و پاکشیدن از فدک. و زمان برای این هر دو دیر نبود. پس آنها قائل به اشتباه خود نبودند، دروغ می‌گفتند، از کرده‌های خود پشیمان نبودند، می‌خواستند هم خلافت و فدک را داشته باشند و هم از خشم و غضب تو در منظر عام در امان بمانند و این هر دو با هم نمی‌شد. زر و زور را گرفته بودند، می‌خواستند به ریسمان تزویر هم چنگ بزنند و تو این ریسمان را با خنجر کیاست بریدی. ان شاءالله .... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی @shohaadaae_80
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
#جلسه1⃣8⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای خانم اُمِّ کلثوم: داشت از مردم مردار، مردم مقبور، مردم جنازه
⃣8⃣ نجوای خانم اُمِّ کلثوم: گفتی- البته نه به آنها- به پدرم علی گفتی که به آنها بگوید: - من عهد کرده‌ام با شما سخن نگویم، اما اکنون یک سئوال از شما می‌کنم، حاضرید که به صدق جواب دهید؟ آن هر دو سوگند خوردند به خدا که جز به راستی پاسخ نگویند. به پدر گفتی که از آنها بپرسد، این کلام رسول الله را به گوش خود شنیده‌اند که: ✨فاطمه پاره‌ی تن من است و من از اویم، هر که او را بیازارد، مرا آزاده و هر که مرا بیازارد، خدا را آزاده و هر که پس از مرگم او را بیازارد، همانند کسی است که در زمان حیاتم او را آزاده و هر که در زمان حیاتم او را بیازارد، همانند کسی است که پس از مرگم او را آزرده. آندو گفتند: - آری بخدا سوگند که این کلام پیامبر را شنیده‌ایم. بار دوم و سوم همان سوال را پرسیدی و همین پاسخ را شنیدی. و بعد تو مادر! رو به آسمان کردی و گفتی: ✨«خدایا. من تو را گواه می‌گیرم و همه اینها را که در اینجا نشسته‌اند به شهادت می‌طلبم که ایندو مرا آزرده‌اند، من از ایندو ناراضی‌ام و تازمان لقای خداوند با ایندو سخن نخواهم گفت. خدایا! من به هنگام دیدار، شکایت ایندو را به تو خواهم کرد و به تو خواهم گفت که ایندو با من چه کردند.» ابوبکر این حرفها را که شنید، اظهر گریه و ناراحتی کرد و گفت: «کاش من مرده بودم، کاش مادرم مرا نزائیده بود.» اما از آنچه گرفته بود، هیچ پس نداد. عمر که خیال کرد گریه و اظهار تاسف، واقعی است بر آشفت و ابوبکر را دعوا کرد: «این چه وضعی است؟ تعجب از مردمی است که تو پیرمرد بی‌عقل را خلیفه‌ی خود کرده‌اند. تویی که به خاطر خشم یک زن بی‌تابی می‌کنی و از رضایتش خوشحال می‌شوی. تو را با خشم یک زن چه کار؟ بلند شو.» همیشه عمر بود که ابوبکر را بلند می‌کرد و می‌نشاند. هر دو بلند شدند و از خانه رفتند، چیزی برای فریفتن عوام به دست نیاورده بودند. پدر که خود اسوه‌ی صلابت بود، از اینهمه استواری تو لذت می‌برد، اما دلش از مشاهده‌ی حال و روز تو خون بود. زنی هیجده ساله، اما این طور مریض و رنجور و خسته.😭😭😭 خدا بکشد دشمنان تو را مادر. که در طول چند ماه با سوهان خباثت، رشته حیات تو را بریدند. ام کلثوم به فدای چشمهایی که لحظه به لحظه بی‌فروغ‌تر می‌شوند. ان شاءالله ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی @shohaadaae_80