eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
532 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
218 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بسیــــار زیبا و خواندنی روایت یوسف جبهه های ایران 🌷 🎥 ببینید| انتشار فیلم مصاحبه با یک شهید جاویدالاثر دزفولی؛ فیلمی که پس از ۳۸ سال منتشر شد. 🌔 وقتی ماه کامل شد ... ♦️ده فصل کوتاه از روایت یک "ماه پاره" 🔹روایت یک نشانه؛ یک نشانه ی سوخته از ماه؛ از ماهی که "ماه پاره" شد ... 🔺تعدادی از بچه های ستاد ذخیره سپاه دزفول می روند و کلاه های پارچه ای تهیه می کنند و مشخصاتشان را زیر لبه های کلاه می نویسند. عبدالحسین با خنده می گوید: اگر طوری شهید شدیم که چیزی از بدنمان باقی نماند؛ از روی مشخصات زیرِ کلاه شناساییمان می کنند و بقیه هم می زنند زیر خنده ... 🔺انگار پاره های "ماه پاره" به هم چسبینده اند و ماه کامل شده است ... 📌بقیه ماجرا را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/1014 ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc کانال ما را با دوستان خود اشتراک بگذارید 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌷 🔺او در وصیت نامه اش می نویسد: خانواده عزیزم! اگر در جبهه شهید شدم؛ جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید ... و سپس با بقیه رفقایش از سپاه دزفول؛ راهی عملیات می شود ... 🌴 اردیبهشت ۱۳۶۱ _ _ نبرد برای همرزم شهید می گوید: قبل از عملیات؛ بخاطر گرمای هوا؛ همراه با تعدادی از بچه ها؛ کلاه های پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه آن ها نوشتیم و به شوخی می گفتیم اگر چیزی از بدنمان نماند؛ لااقل از روی کلاهمان شناسایی شویم! این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد. پاتک عراق سنگین بود؛ بطوری که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کرد ... در آن شرایط که بچه ها مجبور می شوند که به خاکریز عقب برگردند؛ "عبدالحسین" با شلیک آر پی جی سعی در مقابله با دشمن داشت ک ناگهان ... 🕊🕊 غروب شد اما خبری از "عبدالحسین" نداشتیم. شب؛ بچه­ ها دوباره برای بازپس‌گیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا رفتند. پیکر او را نیافتند؛ ... تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا شد؛ فقط یک کلاه نیم سوخته بود که نامش روی آن نوشته شده بود. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌙 🌷 او در وصیت نامه اش می نویسد: خانواده عزیزم! اگر در جبهه شدم؛ جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید ... و سپس با بقیه رفقایش از سپاه ؛ راهی عملیات می شود... 🗓 اردیبهشت ۱۳۶۱ _ _ نبرد برای همرزم شهید می گوید: قبل از عملیات؛ بخاطر گرمای هوا؛ همراه با تعدادی از بچه ها؛ کلاه های پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه آن ها نوشتیم و به شوخی می گفتیم اگر چیزی از بدنمان نماند؛ لااقل از روی کلاهمان شناسایی شویم! این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد. پاتک عراق سنگین بود بطوری که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کرد ... در آن شرایط که بچه ها مجبور می شوند که به خاکریز عقب برگردند؛ "عبدالحسین" با شلیک آر پی جی سعی در مقابله با دشمن داشت ک ناگهان ... 🕊🕊 غروب شد اما خبری از "عبدالحسین" نداشتیم. شب بچه­ ها دوباره برای بازپس‌گیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا رفتند؛ پیکر او را نیافتند؛ ... تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا شد؛ فقط یک کلاه نیم سوخته بود که نامش روی آن نوشته شده بود. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra